اشعار قاسم نعمتی

#شهادت_حضرت_مسلم
Channel
Logo of the Telegram channel اشعار قاسم نعمتی
@ghasemnemati_irPromote
6.84K
subscribers
475
photos
229
videos
193
links
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است ارتباط با ادمین👈 t.center/ghneamati 🔰ایتا: https://eitaa.com/ghasemnemati 🔰بله: https://ble.ir/ghasemnemati 🔰سروش پلاس: https://splus.ir/ghasemnemati
To first message
Audio
#حضرت_مسلم علیه‌السلام
#شهادت_حضرت_مسلم علیه السلام
#نوحه_حضرت_مسلم علیه السلام

چيکار کنم ميون کوفه خيلى تنها شدم
چيکار کنم اسير دست اين نامردا شدم
چيکار کنم اخه شرمنده از تو اقا شدم

سوختم و ساختم با غم دلدار
سرميزارم بر گوشه ديوار خسته و بى يار

به حق خاک چادر مادرت کوفه نيا
تو رو قسم به حرمت خواهرت کوفه نيا
تو را قسم به غيرت علمدار کوفه نيا
خواهرت و نکش ميون بازار کوفه نيا

کوفه ميا ميگم من دلخون
کوفه ميا ميشى سرگردون
کوفه ميا ميگم بى سامون

واى حسين ميا به کوفه


اگه مياى يه فکرى کن براى قحطى اب
اگه مياى يه فکرى کن براى طفل رباب
اگه مياى يه فکرى کن براى بزم شراب

بى کفن موندم توکفن بردار
تا نشى عريان پيروهن بردار پيروهن بردار

با لب تشنه سرم و بريدن کوفه ميا
پيکرم روى زمين کشيدن کوفه ميا
تمام موهات و به هم ميريزن کوفه ميا
بعد رو سر اهل حرم ميريزن کوفه ميا

کوفه ميا جوونه اکبر
کوفه ميا ميشى بى ياور
کوفه ميا عزيزه خواهر

واى حسين ميا به کوفه



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
Audio
#حضرت_مسلم علیه‌السلام
#شهادت_حضرت_مسلم علیه السلام
#نوحه_حضرت_مسلم علیه السلام

منم آواره بین کوفه – شدم بیچاره بین کوفه
لبم شد پاره بین کوفه – ( حسین جان )

کشیده کارم بر سر دار – خداحافظ ای شاه بی یار
قرار ما در بین بازار ( حسین جان )

سردارم – ولی خسته و بی کس و بی یارم
زروی تو آقا خجالت دارم – کجایی نگارم

میا به کوفه شد ذکر آخرم
به راه زینب افتاده این سرم
مرا دعا کن ای حاجی حرم

(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))

سفیر شاه کربلایم – به درد و غربت مبتلایم
شده شهر کوفه منایم ( حسین جان )

تماشایی شد ماجرایم – اسیر قومی بی وفایم
پریشان بین کوچه هایم ( حسین جان )

واویلا – کجایی ببینی تو احوالم را
تن بی سرم روی خاک صحرا – فدای تو آقا

نشیند اینجا بر نیزه ها سرت
دل نگرانم بر حال خواهرت
شود به کوفه آواره دخترت

(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))


ببین خون ریزد از لبانم – نشان نیزه بر دهانم
خودم را هر سو میکشانم ( حسین جان )

ببین آشفته گیسوانم – دهد با پا دشمن تکانم
نمانده سالم استخوانم ( حسین جان )

واویلا – میان مسیر و گذر افتادم
به زیر لگدهایشان جان دادم – برس تو بدادم

سرم بروی دروازه نازنین
کشیده جسمم شد روی این زمین
تو برقناره از پا تنم ببین

(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))

رسد روزیکه قحط آب است – پریشان گیسوی رباب است
علی اصغر در پیچ و تاب است ( حسین جان )

دل زینب در اضطراب است – رخت از خون لب خضاب است
سرت بین بزم شراب است ( حسین جان )

واویلا – لبت را به بازی بگیرد دشمن
به غارت رود پیکر و پیراهن – شبیه تن من

بریزد اینجا گیسوی تو به هم
به زیر نیزه پهلوی تو بهم
شده گسسته ابروی تو زهم

(( یابن الزهرا کوفه میا حسین ))



#قاسم_نعمتی
@ghasemnemati_ir