ربط گلابی به جدایی برزیل از آبادانفرض کنید من میگویم:
«امسال گلابیهای آبادان را آفت زده و دیگر مثل سابق خوب نیستند.»
آیا میتوان از این نتیجه گرفت که خرماهای آبادان هم بد شدهاند، در صورتیکه من اصلا به چنین چیزی اشاره نکردهام!؟
آیا میتون از جملهی نخست نتیجه گرفت که عینک ریبن عینک خوبی نیست؟!
یا اصلا میتوان نتیجه گرفت که بزریل طی یک حادثهی زمینشناسانه از آبادان جدا نشده است؟
شاید این جملهها طنز به نظر برسند ولی واقعیت این است که بخش زیادی از پاسخها و کوتهایی که در توییتر یا جاهای دیگر دریافت میکنم از جنس همین نوع استدلال هستند.
برای نمونه:
به رشتهتویییتی اشاره کردهام که خود آن هم به مقالهای ارجاع میدهد در مورد علل مختلف کاهش تعداد استارتاپها در چین.
نویسندگان مقاله علاوه بر دادههای فراوان کمی، با تعدادی هم مصاحبه کردهاند. در توییت خودم فقط یک نمودار هست و در مقاله چندین.
حالا یک عده میگویند فقط چین نیست، همه جا هست. در صورتیکه مقاله چین را با خودش مقایسه کرده.
یک عده میگویند، ولی اقتصاد چین در فلان زمینهها خوب است. (در صورتیکه مقاله اصلا به جنبههای دیگر اقتصاد چین کاری نداشته و استدلالش را بسط نداده.)
یکی از مشکلات اصلی به نظرم این است که کسی حال ندارد برود و مقاله را بخواند.
یا عدهای جواب میدهند که جواب داده باشند. (بعدا در این مورد خواهم نوشتم.)
پ.ن: خرماهای آبادان واقعا خوب هستند.
عینک ریبن هم که عالی است.
و البته بدیهی است که برزیل قبلا بخشی از خاک آبادان بوده که جدا شده.
📍@ghanemzadeh