@flith کانال پروازفکرواندیشه
🔴#روانشناسی دیکتاتوری
#معرفی و شرح کتاب "گریز از آزادی"
#نوشته #اریک_فروم و کتاب "ضمیر
#پنهان" نوشته
#کارل_یونگچه می شود که ملت ها عنان و اختیار خود را به دست
#دیکتاتورها می سپارند و خود چون قطراتی در دریای دیکتاتوری محو می شوند؟! دیکتاتوری که نه از آسمان نازل شده نه فره ایزدی دارد.
پاسخ این سوال را در دو کتاب جستجو می کنیم.
کارل
#یونگ، روانشناس بزرگ در کتاب "ضمیر پنهان/نفس نامکشوف/" به تحلیل روانی
#کمونیسم شوروی و رفتار
#توده_ای مردم و پذیرش دیکتاتوری
#استالین توسط مردم می پردازد.
یونگ مدعی می شود که "خلاء دینی" مردم شوروی که حاصل عقلانیت افراطی قرون اخیر اروپاست آنها را آماده ی پذیرش دیکتاتوری کرده است.
او می گوید وقتی مسایل و انگاره های دینی را از بین بردیم و آنها را
#پوچ کردیم و با عقل نقاد به مسایلی نگاه کردیم که منبع و منشاء شان عقل نقاد انسانی نیست، این انسان ها را آماده ی پذیرش دیکتاتورها کرده ایم.
منطق یونگ آن است که 'دین' یک
#غریزه_ی_انسانی ست و اگر صورت و ظاهر یک دین را از مردم بگیریم، آنها این غریزه ی ارضاء نشده را به شکل دیگری بروز می دهند.
و اینگونه می شود که مردم با فرافکنی غرایز دینی و ماورایی شان، دیکتاتورهایی چون استالین و
#هیتلر را می پذیرند و می پرستند و نابود نشدنی می دانند.
البته تعبیر یونگ از "دین" ، معنای درون نگرانه و
#فردیت دهنده و معنابخش آن است نه معنای ظاهری و
#قشری آن.
#یونگ با تقبیح حرکات جمعی و توده ای و انقلابی ، آنها را طغیان نفس سرکوب شده ی انسان می داند.
اگر بخواهم در تایید سخن یونگ مثالی بیاورم، آن ؛ حرکات جمعی مردم در هنگام حضور در
#ورزشگاه هاست! جایی که تمام اقشار جامعه
#نقاب از چهره بر می دارند و در یک حرکت جمعی و توده ای؛ زشت ترین کلام و حرکات جمعی را به زبان می آورند و انجام می دهند که در طول زندگی اجتماعی به کارشان نمی برده اند.
یونگ می گوید هرچه استبداد و محدودیت های حاکمان بر مردم بیشتر باشد، احتمال
#طغیان و قیام آنی مردم بیشتر می شود و این طغیان و قیام را در حیطه ی
#ناخودآگاه می داند.
شاید حرف یونگ درست باشد و همین دلیل آن باشد که همیشه جامعه شناسان و فیلسوفان و حتی دستگاه های امنیتی از پیشبینی قیام های مردمی عاجزند چون این حرکات در حیطه ی
#ناخودآگاهی اند نه حیطه ی
#خودآگاه.
یونگ در مورد تولد نظام های زورگو می گوید: "قوی ترین سازمان ها تنها با بی رحمی های فوق العاده ی رهبران و بواسطه ی نازل ترین
#شعارها شکل می گیرند"
یونگ دیگر عامل پذیرش دیکتاتوری را
#بی_مسولیتی جمعی مردم می داند.
او می گوید مردم با ترسیم یک شهر آرمانی و بهشت آرزوها، بدون تلاش برای ساختن آن بهشت، اختیار خود را دربست به دست دیکتاتوری می سپارند که قول و وعده ی آن بهشت را داده باشد، مردم با شانه خالی کردن از مسولیت پذیری و تلاش، به دوران حیات کودکی باز می گردند. دورانی که خود را دربست در ید اختیار پدر و مادر قرار می داده اند و پدر یا مادر، مسوول تمام احتیاجات آنان بوده است. در این شرایط مردم نقش پدر و مادر را به رییس کشور منتقل می کنند و او هم با جان و دل این اختیار را می پذیرد.
اریک
#فروم نیز در کتاب "گریز از آزادی" به جنبه های روانی پذیرش
#فاشیسم و دیکتاتوری هیتلر توسط مردم آلمان می پردازد.
او می گوید: "از لحاظ روانشناسی به نظر می رسد این آمادگی برای
#تسلیم در برابر رژیم، بیشتر محصول حالتی از خستگی درونی باشد".
فروم می گوید انسان عصر جدید،
#تنها مانده است، درون این انسان، "خدا مرده است" و حکومت های امروزی از انسان چیزی جز
#سود_دهی را انتظار ندارند و این انسانی که تنها مانده است، به دنبال امنیت و پذیرش می گردد و نتیجتا جذب
#سازمان_ها می شود. این انسان با پیوستن به یک سازمان یا توده حس می کند به "من بزرگتری" ملحق شده است و همین سازمان ها، ساختارهای اولیه ی دیکتاتوری اند.
هر سازمان یا نظریه یا حکومتی که
#فردیت و
#تمامیت و
#آزادی فرد را از او بگیرد، در حال بردن فرد به سوی دیکتاتوری و سقوط است.
فروم دوگانه دیکتاتور/مردم را به دوگانه ی
#سادیست/
#مازوخیست تعبیر می کند. سادیست(دیگر آزار) کسی ست که به دنبال غلبه و تسلط بر دیگران است و مازوخیست (خودآزار) به دنبال غالب و پیروز کردن دیگران بر خود است. فرد خودآزار تمایل دارد آزادی اش را و آسایش اش را فدای دیکتاتوری بکند.
آنچه یونگ و فروم به دقت به آن دست یافتند،
#تهی شدن انسان امروزی ست. انسانی که
فردیت ندارد و در نظام اقتصادی
#سودمحور جهان، تنها به قدر ارزش اقتصادی اش ، ارزش دارد.
این انسان تهی شده؛ آماده ی پذیرش سازمان هایی ست که جواب سوال هایش را داشته باشند.
#آرش رمضانی
@flith کانال پروازفکرواندیشه
🔴