.
ای دوست، چه پرسی تو، که:
- «سهراب» کجا رفت؟
- سهراب
«سپهری» شد و
«سر وقتِ خدا» رفت!
او نورِ سحر بود، کزین دشت سفر کرد
او روحِ چمن بود که با بادِ صبا رفت
همراهِ فلق، در افقِ تیرهی این شهر
تابید و، به آنجا که قدر گفت و قضا
رفت
ناگاه، چو پروانه، سبک خیز و سبکبال
پیدا شد و
چرخی زد و
گل گفت و
هوا رفت
ای جامهی شعرت «نخِ آوازِ قناری»
رفتی تو و از باغ و چمن، نور و نوا، رفت
#فریدون_مشیری🤍