تو تمناے من و جان من و یار منے
پس بمان تا ڪہ نمانم بہ تمناے کسے
من سراپا همہ یڪ جلوه اے از ؏شق توأم
؏شق را جز تو ندیدم بہ سراپاے ڪسے !
#حضرت_مولانا
ڪــانــالــے
بــا زیــبــاتــریــن اشــعــار نــاب
و مــطــالــب ادبــی و...
تـ℘ـمنـای عــ℘ـشـق
تو ظریفی مثل گلدوزی یک دختر عاشق که دل انگیزترین گلها را روی روبالشی عاشق خود میدوزد با تو بودن خوب است تو چراغی، من شب که به نور تو کتاب دل تو و کتاب دل خود را که خطوط تن توست خوش خوشک می خوانم تودرختی، من آب من کنار تو آواز بهاران را، میخندم و میخوانم و میگریم و میخوانم با تو بودن خوب است توقشنگی مثل تو، مثل خودت مثل وقتی که سخن میگویی مثل هر وقت که برمیگردی از کوچه به خانه مثل تصویر درختی درآب روی کاشانه، در چشمان منتظرم.
#پـسـت_ویــژه نامت گلواژهای به بلندای #ماهتاب و سپیدهست در #باغ اطلسیها و دشتهای گرم شببوهای دشتستان. نامت گل هزار بهار نیامده است. نامت تمام #شبهایم و گسترهی خمیدهی رؤیاهایم را پر میکند ــ و در دهانم - مانند #ماه در حوض - مد میشود. نامت در چشمانم چون لاله سرخ چون نسترن #سپید و مثل سرو سبز میایستد... #نامت، مژگانم را دُر میگیرد نامت در #جانم گُر میگیرد.
با من از شعر نگو از خودت حرف بزن دلتنگ حرف های معمولی ام اینکه حالت خوب است؟ اینکه سرما نخورده ای؟ اینکه زود برگرد! مواظب خودت باش! دلتنگ همین حرف های معمولی ام ...