تو تمناے من و جان من و یار منے
پس بمان تا ڪہ نمانم بہ تمناے کسے
من سراپا همہ یڪ جلوه اے از ؏شق توأم
؏شق را جز تو ندیدم بہ سراپاے ڪسے !
#حضرت_مولانا
ڪــانــالــے
بــا زیــبــاتــریــن اشــعــار نــاب
و مــطــالــب ادبــی و...
تـ℘ـمنـای عــ℘ـشـق
گفت:"چه بوی خوبی میدی؟" گفتم:"توی یقه ام گل یاس میریزم." نفسش بوی باد می داد،بوی باران. خنک بود و دهانش بوی چوب می داد و من یکباره میان دست هاش شعله ور میشدم...
همیشه دلم خواسته بدانم لحظههای تو بی من چطور میگذرد؟ وقتی نگاهت میافتد به برگ به شاخه به پوست درخت وقتی بوی پرتقال میپیچد وقتی باران تنها تو را خیس میکند وقتی با صدایی برمیگردی پشت سرت، من نیستم...!