تو تمناے من و جان من و یار منے
پس بمان تا ڪہ نمانم بہ تمناے کسے
من سراپا همہ یڪ جلوه اے از ؏شق توأم
؏شق را جز تو ندیدم بہ سراپاے ڪسے !
#حضرت_مولانا
ڪــانــالــے
بــا زیــبــاتــریــن اشــعــار نــاب
و مــطــالــب ادبــی و...
تـ℘ـمنـای عــ℘ـشـق
تو همان #صبح سپیدی .... که گیسوان طلایی #خورشید را با مهربانی شانه میزنی ... تا غزل ناب #گلبرگها را ... به آواز گنجشک های رها ... در آسمان در آوری ... تا بخوانند به شوق... و نام زیبایت را ... #عاشقانه صدا بزنند ... تو همان خود #عشقی
تو همان #صبح سپیدی .... که گیسوان طلایی #خورشید را با مهربانی شانه میزنی ... تا غزل ناب #گلبرگها را ... به آواز گنجشک های رها ... در آسمان در آوری ... تا بخوانند به شوق... و نام زیبایت را ... #عاشقانه صدا بزنند ... تو همان خود #عشقی
تو همان #صبح سپیدی .... که گیسوان طلایی #خورشید را با مهربانی شانه میزنی ... تا #غزل ناب گلبرگها را ... به آواز گنجشک های رها ... در #آسمان در آوری ... تا بخوانند به شوق... و نام زیبایت را ... #عاشقانه#صدا بزنند ... تو همان خود عشقی
تو همان #صبح سپیدی .... که گیسوان طلایی #خورشید را با مهربانی شانه میزنی ... تا غزل ناب #گلبرگها را ... به آواز گنجشک های رها ... در آسمان در آوری ... تا بخوانند به شوق... و نام زیبایت را ... #عاشقانه صدا بزنند ... تو همان خود #عشقی