تو تمناے من و جان من و یار منے
پس بمان تا ڪہ نمانم بہ تمناے کسے
من سراپا همہ یڪ جلوه اے از ؏شق توأم
؏شق را جز تو ندیدم بہ سراپاے ڪسے !
#حضرت_مولانا
ڪــانــالــے
بــا زیــبــاتــریــن اشــعــار نــاب
و مــطــالــب ادبــی و...
تـ℘ـمنـای عــ℘ـشـق
عشقی را می پرستم دور اما نزدیک ست به من در رویا و خیال با او در عاشقانه هایم عشق بازی می کنم نسیم حضورش هر روز با لمس دستان مهربانش میان گیسوانم می پیچد با چشمان و نگاه مخملینش قلبم را نوازش می دهد ملودی نگاهش را همنوا می کند با نگاه بارانی ام دستانش را به من می دهد قلبش را به من می سپارد و من به شوق داشتنش همراه با چکاوک های عاشق آوازی سر می دهم از عشق برای ستایش بودنش سهم من از او همین خیال و رویا ست و برای من کافیست که تمام جانم شود زیرا این عشق ست که درد را از کالبد تنم دور می کند ....