امشب بیا که تشنه ی یک همنشینی ام
دیگر امید نیست که فردا ببینی ام
فردا مرا_ تمامِ مرا _ باد می بَرد
ای کاش جای باد ، تو امشب بچینی ام
خورشید، فرصتی است که ازمن گذشته است
تاریک ، مثل سایه ی تَنگِ پَسینی ام
لحظه به لحظه از دل هم دور می شدیم
از بس تو آن همانی و من این همینی ام
دیگر من آن چنان که توهستی نمی شوم
آخرتو جای من...چه کنم!؟ این چنینی ام
با این همه هنوز دلی مانده ، دیر نیست
من که هنوز عاشقِ عشق آفرینی ام
پیش ازتو این همه شبِ من آسمان نداشت
برمن بتاب عشقِ قشنگِ زمینی ام !
#خلیل_ذکاوت
┄┅┄ ※•°
🍃🌹🍃°•※ ┄┅