یه نفر تو زندگی همه هست که بودن و داشتنش، به همه سختیا میارزه. مثل اونجایی که عباس معروفی میگه؛ تو انتخابم نبودی، سرنوشتم بودی! تنها انگیزه ام برای ماندن در این زندگی بی اعتبار. میخواستم بدونی تو همون یه نفرِ منی.
باهاش چهل دقیقه نشسته بود و داشت به کل حرفاش و کاراش توجه میکرد و وقتی موقع رفتن شد ازش پرسید راستی من این همه حرف زدم یادم رفت بپرسم چند سالته؟! بهش گفت: "چهل دقیقه"(: دنبال همچین آدمی باشید !
آدم یکیو نمیخواد فقط بخاطر اینکه باهاش چهارتا استوری و عکس دونفره بندازه و بره بیرون و چهارتا عزیزم و عشقم بشنوه؛ آدم یکیو میخواد که وقتایی که خودتم حوصله خودتو نداری اون بفهمتت و برای خوشحالیت تلاش کنه، جوری که حس کنی از خودت بیشتر دوست داره .
نوشته بود: حتی قویترین و جدیترین و مستقلترین آدمی که میشناسی هم تهش ته دلش یه آدم امن میخواد یه آدمی که بهوقت خستگی بغلش کنه یه آدمی که به وقت دلتنگی بهش خوبیهاشو یادآوری کنه، یه آدمی که به وقت تردید بهش بگه: "اگه حالت خوبه، تصمیم درستی گرفتی."
من نمیدونم مشکل ما با دعوا کردن چیه؟ آقا باید توی رابطه دعوا بشه، زیاد هم دعوا بشه، که از خلالِ همینها شناخت و صمیمیت به دست بیاد. تا یک مشکل پیش میاد که نباید هم رو کنار بذاریم.
یکی یه جا نوشته بود اکثر دخترا به دلیل توصیه های بد دوستای حسود و بخیل خودشون یه پسر خوب رو از دست میدن و این یکی از فکت ترین چیزایی بود که توو عمرم خوندم.