۵ – و دیگر تأکید داشتند بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهای یومیه خصوصاً رکعت آخر:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَحَّمْ عَلی عَجْزِنا وَ أًَغِثْنا بِحَقِّهِمْ.
۶ – در تعریف و تمجید از
«شرایع الاسلام» مرحوم محقّق حلّی فرمود:
تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسائل آن.
۷ – تأکید فرمودند بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن، برای شیعیانی که وارثی ندارند یا دارند و لکن یادی از آنها نمیکنند.
۸ – تأکید کردند بر تحت الحنک را زیر حنک دور دادن و سر آن را در عمامه قرار دادن،
چنان که علمای عرب به همین نحو عمل میکنند و فرمود: در شرع، چنین رسیده است.
۹ - تأکید بر زیارت سیّد الشهداء«علیه السلام»
۱۰ - پرسیدم: « نمیدانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟! »
فرمود:
عاقبت تو خیر و سعیت مشکور است و رو سفید هستی.
گفتم: نمیدانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستند یانه؟ فرمود:
«تمام آنها از تو راضیاند و دربارهات دعا میکنند».
استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تألیف و تصنیف ، و آن بزرگوار دعا فرمودند.
در اینجا مطالب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست.
پس خواستم به خاطر حاجتی از مسجد بیرون روم، آمدم نزد حوضی که در وسط راه، قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد.
به ذهنم رسید چه شبی بود و این سیّد عرب کیست که این همه با فضیلت است؟! شاید همان مقصود و معشوقم باشد! تا این مطلب به ذهنم خطور کرد، مضطربانه برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود.
یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم.
مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گردش میکردم تا صبح شد، چون عاشقی که بعد از وصال، مبتلا به هجران شده باشد.
این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب به یادم میآید، بهت زده می شوم.
📚( شیفتگان حضرت مهدی «علیه السلام» ، ج 1، ص 130)