عمادالدین باقی

Channel
Persian
Logo of the Telegram channel عمادالدین باقی
@emadbaghiPromote
9.79K
subscribers
481
photos
127
videos
1.47K
links
To first message
24_06_1403_1783_Sazandegi_مقاله_درباره_زندانیان_سیاسی.pdf
5.4 MB
https://t.center/emadbaghi
فایل pdf دو صفحه اول روزنامه سازندگی دربرگیرنده دو مقاله است: ۱- مقاله "زندان در زندان: از آقای محمد قوچانی درباره نامه اخیر خانم فائزه هاشمی از درون زندان. این مقاله به جز نکات تحلیلی قابل توجه، در پایان راه حلی منطقی را ارائه می‌دهد. ۲- اقناع افکار عمومی(درباره لزوم روشنگری در پرونده های سیاسی). به قلم عمادالدین باقی. متن کاملتر مقاله را به صورت حروفی در زیر می‌توانید ببینید. 👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️بازداشت دختر نوجوان اسرائیلی در اعتراضات تل آویو توسط پلیس.
مظلوم پلیس ایران
مظلوم فراجا
مظلوم نیروهای امنیتی ایران
https://t.me/+e_a1hPOP3kwwYW..

بطلان قیاس با بدتر:
✍️ ذیل پست بالا که در یکی از گروه‌های تلگرامی فرستاده شده بود(دوحرف آخر لینک را حذف کردم) نوشتم:
رفتار وحشیانه اسرائیلی ها، دلیل بر درستی همان رفتار در جای دیگری نیست، به ویژه کشوری که مدعی عدالت علوی است. ما الگوی مان را از وجدان و خرد و از علی(ع) می گیریم یا از صهیونیست ها؟
در نفرت انگیز بودن این نوع رفتارها چه توسط پلیس رژیم صهیونیستی، چه هر کشور دیگری، تردیدی نیست ولی چرا عده ای به جای مقابله با اعمال نادرست، در پی هر بهانه ای برای توجیه هستند؟
یکی از بزرگترین آفت‌ها، افتادن در دام "قیاس با بدتر" به جای "قیاس با احسن" است. به جای مقایسه با آدم‌های خوب، کشورهای خوب و کارهای خوب، همیشه با بدترین، مقایسه می‌کنند تا خودشان و کارهای شان، خوب جلوه کند یا از قبح عمل شان کاسته شود. این روش، برآیندی جز قهقرا و سقوط ندارد.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
درباره_قربانیان_انقلاب_و_ثابتی_با_آگاهی_نو.pdf
338.8 KB
💥ماجرای انتشار آمار قربانیان انقلاب چه بود؟

✍️ ۲۲سال پیش در فصلی از کتاب بررسی انقلاب ایران(که جلد دومش"تولد یک انقلاب" است) برای نخستین بار آمار قربانیان انقلاب منتشر شد.برخلاف تمام‌ منابع و شخصیت های رسمی که می گفتند انقلاب اسلامی در سال۱۳۵۷ با ۶۵هزار شهید به پیروزی رسید بر پایه یک تحقیق نوشتم در تمام دوره ۱۵ ساله  ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ تعداد ۳۱۶۴ نفر کشته شده اند که مایه شگفتی بسیاری شد.
این آمار، تمام کشته های تظاهرات در تمام این دوره بعلاوه انانکه در درگیریهای مسلحانه کشته یا دستگیر واعدام شدند اعم از مارکسیست و مسلمان و حتی کشته های سینما رکس آبادان را در بر می گرفت. آمار تفکیکی ۱۵ خرداد و ۱۷ شهریور نیز در آن آمده بود.
منابع زیادی به فارسی و انگلیسی به ان استناد کردند اما همواره درباره چرایی و چگونگی این تحقیق و واکنش در برابر آن و اینکه چرا از انتشارش ممانعت نشد و...پرسش هایی وجود داشت که مجله آگاهی نو در شماره گذشته(ش۱۳) به بهانه استناد پرویز ثابتی رئیس ساواک به این آمار، پرسش ها را مطرح کرد.
فایل پیوست،حاوی همین پرسش وپاسخ هاست.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
⭕️ تکرار زیاد وقایع منجر به صدمه جسمی و فوت در یک نیرو، نوعی خشونت سیستماتیک شناخته می شود

💢 گفتگویی بلند با ایلنا درباره مرگ شادروان محمدمیرموسوی جوان لاهیجانی در پاسگاه پلیس و اتفاقات مشابه ان در روزها و شهرهای دیگر، همچنین مقایسه با اتفاقات مشابهی در دیگر کشورها مانند ماجرای مرگ‌ جرج فلوید به دست پلیس در آمریکا و تفاوت های آنها، موضوع شکنجه و اتفاقی بودن یا سیستماتیک بودن این خشونت ها علیه شهروندان و اینکه اتهام ماموران بازداشت شده از نظر قانونی چیست؟ و چه راههایی برای مقابله با تکرار این جنایت ها وجود دارد؟

💥در فرازی از گفتگو آمده است:
✔️ تازه‌ترین فیلم منتشر شده نشان می‌دهد که مامورین و لباس شخصی‌ها فردی را بازداشت کرده و به زور در صندوق عقب ماشین نیروی انتظامی جای می‌دهند که علاوه بر اینکه مصداق مسلم شکنجه است، مصداق نقض تمام قوانین مربوط به مقررات بازداشت است. با کمال تاسف از این فیلم‌ها و بازداشت‌ها قبلاً هم بارها منتشر شده که بدتر از آن ماشینی که فرد را به زور در آن جای می‌دهند، ماشین شخصی بوده، آرم نیروی انتظامی ندارد و بازداشت‌کنندگان هم لباس شخصی هستند، چهره‌شان هم کاملاً واضح است اما هیچ خبری در مورد شناسایی و مجازات آنها منتشر نشده است. اگر کسی جرمش مسلم و مرتکب قتل هم شده باشد، از نظر شرعی و قانونی حتی حق اهانت به او را هم ندارند، چه رسد به شکنجه منجر به فوت.

✔️...در تمامی مواردی که تاکنون دیده شده، فیلمبرداری‌ها مخفیانه بوده و اگر عامل آن قابل شناسایی بوده برایش پرونده‌سازی شده است. تاکنون صدها فیلم از رفتار خشونت آمیز و آدم‌ربایی توسط لباس شخصی‌های مسلح و یا مامورین با یونیفرم در شبکه‌های اجتماعی پخش شده که بعضا خیلی هراس‌انگیز است و هیچ نشانی از مقابله با آن دیده نشده است. تکرار این اعمال نه تنها اعتماد میان شهروندان و پلیس و کل حاکمیت را از بین می‌برد بلکه نتیجه نهایی‌اش این است که جامعه به سمت روش‌های خشونت آمیز سوق پیدا می کند.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi

متن کامل گفتگو را در لینک زیر ( بدون نیاز به فیلتر شکن) بخوانید:

https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1524613
Forwarded from عکس نگار
در خدمت ناقضان حقوق بشر

#عمادالدین_باقی
☀️سرمقاله روزنامه سازندگی،ش۱۷۷۵ شنبه ۱۰ شهریور۴۰۳

( مقاله در تاریخ ۵ شهریور تحویل روزنامه شد)
✍️شورای حقوق بشر سازمان ملل تعدادی گزارشگر موضوعی حقوق بشر دارد که اکنون به ۴۵ موضوع رسیده و نیز برای بعضی از کشورها که از نظر حقوق بشری وضعیت بحرانی دارند گزارشگر ویژه تعیین می‌کند. یکی از گزارشگران ویژه در امور حقوق بشر ایران، گالیندوپول بود که به نظر می‌رسد از بهترین گزارشگران بود و ایران هم به رغم گزارش‌های انتقادی او به وی اجازه حضور و بازدید داد و سه سفر به ایران داشت. پس او کاپیتورن، یک‌ گزارشگر حرفه ای جایگزین شد. هرچند دیگر گزارشگران ویژه اجازه حضور نداشتند اما بعضی از گزارشگران موضوعی بدون سر و صدا ر ایران حضور پیدا می‌کردند.
آخرین گزارشگر ویژه تا ۳ هفته پیش آقای جاوید رحمان بود و اکنون که از این جایگاه کنار رفته در همایش سازمان مجاهدین خلق حضور یافته و تصاویر او در کنار مریم رجوی دیده می شود. مریم رجوی رهبر سازمانی است که هنوز در لیست سیاه تروریسم بعضی از کشورهای غربی قرار داشته و چند سال پیش سازمان دیدبان حقوق بشر گزارش تکان دهنده ای در مورد وضعیت نقض حقوق بشر در پایگاه آنان منتشر کرد. پیشتر هم عکس‌های یادگاری رحمان در زمان مسئولیتش، با مقامات وزارت خارجه آمریکا در دوره پمپیو-وزیر خارجه جنگ طلب ترامپ- که مدافع دو آتشه همین سازمان بود، نشانه‌هایی از نقض بی‌طرفی را نشان می‌داد. بدیهی است که یک گزارشگر باید با همه افراد ملاقات کند اما ملاقات با مقامات آمریکایی نه در سازمان ملل بلکه در وزارت خارجه و همچنین همراه با انتشار عکس یادگاری، خلاف موازین حرفه ای کار گزارشگر بود.
این حرکت جاوید رحمان ناقض شئونات یک گزارشگر بی‌ غرض است که وظیفه تهیه "اطلاعات دقیق و بی‌طرفانه" دارد. تلاش های حقوق بشری با داشتن چنین دوستانی نیاز به دشمن ندارد. جاوید رحمان پاکستانی الاصل با این اقدامش، هم به این سازمان خدمت کرد و هم بیش از آن به جمهوری اسلامی، زیرا بر ادعاهای جمهوری اسلامی در مورد اینکه گزارش‌های او تحت تاثیر منابع آلوده هستند صحه گذاشت.
اکنون خوشحالم که در چارچوب رعایت استقلال و شئونات حقوق بشری، برخی وساطت های انجام شده برای همکاری با او را رد کردم و در حد توان و مقدورات از ظرفیت رسانه‌های داخلی برای بیان موارد نقض حقوق بشر استفاده کرده و به کمک همراهان و همکاران و وکلای حقوق بشری اقدامات عملی لازم را برای مددجویان انجام دادیم.
حکومت ایران نیز پیوسته با ممانعت از ایفای نقش موثر نظارتی مدافعان مستقل حقوق بشر، هم، راه اصلاح خود و تحقق حقوق شهروندان را مسدود می‌کنند و هم مرجعیت نظارتی را به نهادهای و نیروهای برون مرزی واگذار می‌ نماید که می تواند در شرایط خاصی به یک جریان بین المللی تبدیل شده و پیامدهای اقتصادی و امنیتی بزرگ داشته باشد. 
سوگیری معدودی از گزارشگران را در موارد دیگر هم می توان مشاهده کرد. با وجود مواضع شجاعانه خانم فرانچسکا آلبانیز، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در فلسطین، همین امروز هم سکوت مطلق برخی از گزارشگران ویژه درباره محکومیت جنایات اسراییل در غزه (که برخی رسانه ها و سیاستمداران غربی، آن را هولوکاست فلسطینی خوانده اند) و عدم همراهی یکی از آنها با اکثریت گزارشگران دیگر - حتی در بیانیه هایی که همزمان حماس و اسراییل را محکوم می کنند- بیانگر سوگیری شدید سیاسی و ایدئولوژیک و فقدان صلاحیت گزارشگری حقوق بشری است.
این موارد هرچند اندک باشد اما به خاطر حساسیت بالای موضوع حقوق بشر نباید از کنار آن گذشت. همین موارد اندک نشان می دهد شورای حقوق بشر سازمان ملل نیاز به خانه تکانی دارد تا اجازه ندهد سوگیری و لغزش برخی نفرات، دستاویزی به دست مخالفان حقوق بشر داده و مکانیسم‌های نظارتی و اعتبار جایگاه گزارشگران را تضعیف کنند.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
✍️خبر بسیار غم انگیزی بود. اگر کسی قساوت هم داشته باشد کافی است فقط یک لحظه این جوان را فرزند یا برای برادر خود ببیند، تا غمگین شود.
اینکه دادستان، سریع وارد عمل شده و ۵ نفر از ماموران را بازداشت کرده‌اند، نشانه خوبی است اما اینکه وقتی این اتفاقات رسانه‌ای شد، دیده می‌شود نشانه بسیار بدی است زیرا موارد بسیاری رخ می‌دهند که بعضی را هم مطلع می‌شویم اما چون فیلم و مستندی برای آن وجود ندارد دیده نمی‌شوند. اگر نهادهای قضایی و امنیتی واقعا می‌خواهند این جنایات تکرار نشوند باید به سراغ مواردی بروند که رسانه ای نگردیده اما خودشان مطلع می شوند.


📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
Forwarded from عکس نگار
💢 کتاب از فلسفه تا هنر: در جستجوی پلی میان نظر و امر هنری، به کوشش معصومه بوذری و بهاره بوذری، حاوی مجموعه گفتگوها و مقالات از اشخاص مختلف است، از جمله گفتگویی با من درباره مفهوم دیگری و دیگری سازی که از بحث های مهم درباره فرهنگ خشونت است. 

♦️گزیده‌هایی از بحث👇:

✔️...غیریت و دیگری سازی،اینجا به معنای دشمن سازی است یعنی ما فقط دو گروه دوست و دشمن و سیاه و سفید داریم و میدان خاکستری وجود ندارد. اینکه کسانی باشند که نه دوست و نه دشمن باشند معنا ندارد به همین دلیل این نوع دیگری سازی فقط در حوزه سیاست و ایدئولوژی نیست در حوزه زبان و خانواده هم هست.

✔️ اگر در موردی حق با ما و دیگری در اشتباه است اما یک مورد خاص نباید بر تمامیت زندگی و رابطه ما آدمیان سیطره پیدا کند چون در چندمورد هم اشتراک نظرهایی داریم و بجای اینکه بخاطر دو-سه موضع اختلافی در ستیز با هم قرار بگیریم می توانیم مواضع و نظرات مشترک را مبنا قرار بدهیم.
رسم اینست که به محض بروز یک اختلاف، از فرد دیگری سازی کرده و صف بندی و ستیزه راه می اندازیم. گاهی هم درباره برخی افراد، رعایت مصلحت می شود اما در جایی پرده مصلحت هم دریده می شود. چرا؟ چون فکر می کنند یک نیروی میانی در ایران وجود دارد که نمی توان به اسم حکومتی بودن نادیده اش گرفت یا حذف کرد و از طرفی در خدمت انها هم نیست. این نیروی میانی که اعتبار بین المللی و داخلی دارد می تواند سد راه سناریوهای انها برای اینده باشد پس باید تکلیفش را روشن کند،یا با ما باشد یا بر ما و به دنبال آن، دیگری سازی خصمانه نسبت به این افراد شروع می شود.

✔️ یکی از انبوه مصادیق غیریت سازی، بحث زبان مادری و زبان قومی است. ما معمولا توجه نداریم که حوزه‌های دیگری هستند که غیریت سازی ها بطور نامحسوس اما بسیار موثر عمل می کند و تخم فتنه ها و‌خشونت هایی را می کارد و با برچسب شووینیسم و نفرت پراکنی قومی، روند شهروندمداری و انسان محوری را تضعیف می کنند. همین سبب شده که عده ای دچار یک ذهنیت منفی شوند و برخلاف قانون اساسی اعتقاد پیدا کنند که اصلا «زبان مادری، بهانه و اسم رمز تجزیه طلبی» است. به نظر من باید سند روشنی که محور آن شهروندی و ایران و منافع ملی و حفاظت از گنیجه های زبانی و فرهنگ اقوام باشد تدوین شود تا راه این دیگری سازی های زیان آور را ببندد.

✔️در مورد دیگری سازی در خانواده: برای مثال کسی تا وقتی همسر و همراه است، دوست و متحد است اما اگر فردا این زن یا مرد با کس دیگری رابطه برقرار کرد ولو رابطه خیانت آمیز، دوستی تبدیل به دشمنی ای می شود که خونش هدر است در حالیکه او می تواند دیگر دوست و همسر و همراه نباشد اما خونش هم هدر نباشد. اگر دو نفر نتوانستند زندگی مشترک را ادامه دهند نیازی به اتهام سازی علیه همدیگر و دشمنی تا سرحدمرگ نیست و می توانند حق جدایی را برای همدیگر به رسمیت بشناسند. هرچند البته این حرف در بیان آسان است و گاهی از نظر روحی واقتصادی و منزلتی واجتماعی یکی از طرفین آسیب های ویرانگری می بیند.دقیقا همینجاست که فرهنگ بردباری، اهمیت پیدا می کند.

✔️غیریت سازی تعمدی هم داریم که بر اساس آن کاسبی می کنند، با دشمن سازی دوام می آورند و در توده، هیجان وانگیزه تولید می کنند. اگر اصل نیرو بخش سیاست، مفهوم دشمن و ترس باشد، نظام سیاسی دموکراتیک صورت امکان پیدا نخواهد کرد خواه ترس از درون باشد خواه از بیرون. آنچه مردم را به جماعت و اوباش بدل می‌کند وجود ترس و بهره‌برداری از آن است.

✔️ مهم اینست که آدم ها هشیار باشند و اسیر غیریت سازی های تعمدی نشوند که معمولا خیلی ظاهرالصلاح جلوه داده می شود.حکومت ها، سازمان ها و قدرت ها به دیگری سازی نیاز دارند چون کارکرد دارد اما رواداری، این کاسبی ها را کساد می کند ولی از بین نمی برد چون شکل آن پیچیده تر و فریبنده تر می شود.

✔️ نسل جوان باید بداند اگر نسبت به نسل های پیش از خود در آغوش شگفت آورترین فناوری ها و ارتباطات وشبکه های اجتماعی چشم به جهان گشوده که برای نسل ما این وضعیت شبیه رؤیا و فیلم های علمی-تخیلی بود که امروز به واقعیت پیوسته و در نتیجه نسل جدید از اطلاعات و امکاناتی برخوردار است که همه بشریت روی هم نیز چنین دسترسی و امکاناتی نداشته اما در عوض باید اَشکال و ترفندها و پیچیدگی های دیگری سازی های مدرن را بشناسد و در دامش نیفتند. گاهی فکر می کنی داری با آن مبارزه می کنی اما در دامش هستی. این کار نیاز به مطالعه بخصوص مطالعه تاریخ وتجربیات گذشتگان دارد. شبکه های اجتماعی فرصت پهناوری برای رَجّاله های علم وسیاست فراهم کرده و همان اندازه که فرصت آگاهی و تشخیص درست را فراهم کرده، امکان لغزندگی در تشخیص درست و خطا در داوری منصفانه را هم بالا برده.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
⭕️بازداشت خالق تلگرام، چالش‌ها و پرسش‌ها

#عمادالدین_باقی
✍️وقتی پاول دورف، خالق تلگرام در فرانسه بازداشت شد ما نه تنها به عنوان مدافع حقوق بشر بلکه به عنوان کسانی که در بستر تلگرام از دیوار سخت سانسور عبور می کنیم نمی توانیم بی تفاوت باشیم. شگفت اینکه شبکه خبر تلویزیون دولتی ایران، مدافع او شده در حالی که تلگرام در ایران فیلتر است.
۶سال پیش که تلگرام فیلتر شد و تصور می رفت کاربرانش را از دست بدهد، تصمیم داشتم کانال تلگرام تازه تاسیس خود را تعطیل کنم که واکنش شگفتی آور کاربران و افزایش دو و نیم برابری دنبال کنندگان کانال در چند روز، نمونه ای از پیام و پاسخ مردم ایران به این فیلترینگ بود. مردم با تحمل هزینه و مشقت فیلترشکن ها نشان دادند این بستر را ترک نمی کنند و تن به سانسور و اجبار حکومتی و سلب حق آزادی خود نمی دهند و من هم در تلگرام ماندگار شدم.
اکنون یکی از کانال های اصلی من نویسنده با مخاطبی که سانسورچیان کوشیده اند پیوندمان را با انها قطع کنند همین کانال تلگرام است. 
فرانسوی ها نیز در حالی پاول دورف را به اتهام دفاع از خردسالان بخاطر محتوای جنسی کودکان وعدم همکاری با پلیس برای دادن اطلاعات کلاهبرداران و قاچاقچیان بازداشت می کنند که خودشان قانون ضداخلاقی حق پذیرش فرزندخوانده توسط زوج های همجنس را تصویب کرده اند که بسیاری از مدافعان حقوق بشر آن را نقض حقوق کودکان دانستند.
همچنین حفاظت از امنیت داده های کاربران تلگرام، حفاظت از اصول حقوق بشر درباره آزادی و امنیت شخصی است و بازداشت پاول دورف، اعتبار فرانسه را در این زمینه به چالش کشید. برادران دورف دقیقا به همین دلیل که دولت روسیه خواستار همکاری آنها برای ارائه اطلاعات کاربران بود ناگزیر شدند از زادگاه خویش بگریزند.
هرچند امروز یکشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۳ اعلام شد که پاول بعد از طی مراحل قانونی آزاد خواهد شد اما این پرسش درخور توجه هم برجای می‌ماند که چرا کسی که می‌دانست در فرانسه بازداشت می‌شود، بدون نگرانی به سوی این اتفاق رفت؟

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

♦️امام‌جمعه مشهد: اینکه افراد متناسب با شرایط روز رفتار کنند، مصداق شرک به خداوند است/ فرد دین‌دار موضع سیاسی خود را بر حسب منافع دنیای خود تغییر نمی دهد.
این خبر اگر درست نقل شده باشد:
✍️۱- اولین مصداق این حرف گوینده آن است که زمانی مواضع سیاسی دیگری داشت.
۲- مصداق و مرجع ضمیر ادعای امام‌جمعه کیست؟ آیا گوینده بخاطر نگرانی برای از دست دادن موقعیت دنیوی دارد وارد فاز خطرناکی برای خود می شود؟
۴- با مروری بر مواضع افراد در گذشته، طبق این نظریه اغلب فقیهان و رجال سیاسی متهم به شرک خواهند بود هم بخاطر قاعده مصلحت و مفسده و فقه المصلحه و هم بخاطر تغییر مواضع سیاسی که نوعا ضروری و درست بوده و هرکس فرزند زمان خویشتن باشد مشرک است.
۳- هر خیال و نظری را به ریش دین بستن، خودش یک انحراف و حاکی از فقدان معرفت دینی و عدم صلاحیت مدعی اش برای هر منصب دینی است.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
عمادالدین باقی
الهیات گوشت نخواری.pdf
⭕️ عدالت حیوانی

✍️به بهانه کتاب "چرا گیاهخواری" از پیتر سینگر، با ترجمه: کیوان شعبانی، در مجله وزین کتابنامه آگاهی نو، شماره۳ مقاله‌ای نوشتم که بخش نخست با عنوان "عدالت حیوانی" حاوی معرفی و نقد آن کتاب است و بخش دوم تحت عنوان"الهیات گوشت نخواری" درباره داستان من و گوشت نخواری است و پاسخ به پرسش ها و نقدهایی که در این سال ها شنیده ام. برخی با ادله دینی از گوشتخواری دفاع می کردند لذا "منطق معارض دینی و نقد آن" و بحث " قربانی در قرآن" و" قربانی کردن در جوامع ابتدایی و چندخدایی" را مطرح کرده ام.
برخی "منطق معارض فلسفی و دفاع اخلاقی- فلسفی" از گوشتخواری را مطرح کرده اند. اما بحث وقتی کمی پیچیده تر می شود که موضع دینی را به موضع فلسفی تغییر می‌دهند و می‌گویند اگر این طور باشد گیاهان را هم نباید خورد برای اینکه گیاهان هم دارای حیات هستند.
لازم به توضیح زیادی نیست که در مورد گیاهان هم منطق ما صدق می‌کند زیرا همانطور که معتقدیم خوردن هر چیزی که مستلزم سلب حیات و رنج موجود زنده است روانیست در مورد گیاهان هم معتقد به از بین بردن و سلب حیات آنها نیستیم. استفاده از میوه درختان مستلزم سلب حیات آنها نیست و اگر یوه‌ها را از درخت نگیرید می‌پوسند بر زمین می‌ریزند و فاسد می‌شوند و گرفتن میوه از درخت به دوام و بقای آن کمک می‌کند. بعضی گیاهان هم اگر استفاده نشوند ‌می پوسند و از بین می‌روند.
ما انسان ها درپیله عادت خویش گرفتاریم و به ندرت قادر به شکستن این پیله سخت و خروج از آنیم.
دلیل من البته دلیل و منطق گیاهخواران و خامخواران نیست. گوشتنخواری و گیاهخواری دو مقوله اند و من از دسته اولم نه دوم. گیاهخواران، تخم مرغ وشیر را هم بر خود حرام می کنند. منطق من، منطق آنها نیست. منطق حقوقی است (اعم از حقوق بشر و حقوق حیوانات). منطق من این است که گوشت هر موجود زنده ای که «عاطفه دارد» و « و رنج می برد» را نمی خورم. از خوردن هر چیزی که مستلزم سلب حیات چنین موجود زنده ای باشد پرهیز می کنم و خوردن لبنیات و تخم مرغ مستلزم سلب حیات موجودات زنده نیست.
در پایان مقاله آمده است: «ما در مرحله جدید تکامل اخلاقی بشر نیازمند عدالت حیوانی هستیم که گامی بلندتر از عدالت انسانی است حتی شاید بتوان گفت بدون عدالت حیوانی، نمی‌توان به عدالت انسانی هم رسید» مطمئن بودم برخی خوانندگان، بی‌درنگ خواهند گفت شما چقدررمانتیک و رؤیایی هستید و در حالی که حقوق انسان‌ها پایمال می‌شود دنبال حقوق حیوانات هستید اما توجه ندارند اولویت دفاع از حقوق انسان‌ها هیچ منافاتی با دفاع از حقوق حیوانات ندارد. دفاع از حقوق حیوانات هیچ وقت و سرمایه ای از ما نمی گیرد و تنها خویشتنداری در کشتن و آزار حیوان را می طلبد. اولویت گذاری‌ها برای بی اعتنایی به بخش دیگری از بی عدالتی‌ها در هستی است.

برای مطالعه متن کامل مقاله در مجله کتابنامه اگاهی نو، فایل pdf پیوست شده را باز کنید یا نسخه ویراسته تر را در لینک زیر ببینید
https://emadbaghi.com/%d8%b9%d8%af%d8%a7%d9%84%d8%aa-%d8%ad%db%8c%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c/

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
 
⭕️ جاوید نام صنیع خانی، سندی برای یک راه

#️عمادالدین_باقی
📜روزنامه اعتماد، ش ۵۸۳۷ شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ ص۷

مدت زیادی از وقایع دردناک سال ۱۳۸۸ (که هنوز هم مصائب آن ادامه دارد) نگذشته بود که یک روز برادر عزیزم شادروان حاج #سید_رضا_حسینی_امین تماس گرفته و گفتند کاری فوری دارند. وقتی امد با خود مجموعه ای از مکتوبات را آورد و گفت این‌ها را دوست عزیزمان سیدعلی آقا #صنیع_خانی به عنوان اطلاع و مشورت فرستاده اند. هدفشان انتشار عمومی آنها بوده اما می‌خواستند در این مورد نظر شما را بدانند.
این مکتوبات مجموعه مفصلی بود از نامه نگاری‌های ایشان با مسئولان مختلف و مافوق در سپاه پاسداران در دوره تصدی شان در سپاه. نکات خواندنی و قابل توجهی در این نوشته‌ها بود که قطعاً ارزش تاریخی خواهد داشت اما محور اصلی آنها انتقاد به عملکرد سپاه در حوادث سال ۸۸ و همچنین عدم رعایت مرزبندی کار سیاسی و نظامی بود. تکیه‌گاه اصلی مهندس صنیع خانی در بحث‌ها و استدلال‌ها نیز سخنانی از بنیانگذار جمهوری اسلامی بود.
مجموعه این مکاتبات انتقادی منجر به خروج او از تشکیلات سپاه شد که جزئیات خروج او و بازنشستگی ناخواسته اش را باید آنان که در جریان هستند بازگو کنند. او چنان تعلق خاطر و وابستگی به این نهاد که از آغاز شکل‌گیری‌اش در آن فعال و جزو بنیانگذارانش بود داشت و دو برادرش در دوره جنگ به شهادت رسیدند و یکی دیگر هم به افتخار جانبازی نایل آمد که گویی آنجا را خانه اول خود می‌دانست و هیچ وقت تصور جدایی از آن را نداشت و تا آخرین روزهای عمر خود نیز احساس می‌کرد همچون پدریست که فرزندش را از او جدا کرده اند.
مکتوبات را خواندم و با این پاسخ بازگرداندم که اسناد ارزشمندی است که باید در تاریخ بماند اما در حال حاضر به مصلحت شخص شما نیست زیرا آنها که از این روشنگری متضرر می‌شوند گرچه نامه‌ها مهر محرمانه ندارد اما می‌توانند شما را متهم به انتشار اسناد داخلی و سازمانی کرده و مشکلات و آزارهایی را برایتان فراهم کنند و خانواده‌ای که رنج‌ها و مصائب شهادت‌ها و جانبازی‌ها را تحمل کرده روا نیست بیش از این متحمل مشکلات شود. امروز ممکن است انها از لحاظ حقوقی(البته ظواهر قانونی) و تبلیغی درخصوص مواجهه با شما در انتشار این مکاتبات دست برتر را داشته باشند اما مطمئن باشید زمان آن خواهد رسید که خوانده شوند و این اوراق هیچ وقت کهنه نخواهند شد. ایشان نظر مشورتی را پذیرفت اما این اندیشه برای من همیشه ماند که آیا از این مکتوبات مراقبت می کنند و این امانت به دست صاحبان خودش که جامعه و نسل بعدی هستند خواهد رسید یا خیر؟
اما به گمان من خود زنده یاد صنیع خانی و شخصیت، منش و اخلاقش هم شاقول مسلمانی و انسانیت بود و هم سندی برای درستی راه او و قضاوت میان او و آنان که وجودش و سخنان و نقدهای دلسوزانه‌اش را برنتافتند و به راهی رفتند که فرجام نیکی نه برای خودشان و نه جامعه نداشت.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
🔻توضیحات اعتمادآنلاین درباره بازنشر یادداشت عمادالدین باقی در خصوص پرونده نیلوفر حامدی و الهه محمدی

🔹صبح امروز یادداشتی از عمادالدین باقی فعال سیاسی و روزنامه نگار در روزنامه اعتماد منتشر شد که بازنشر این یادداشت با تیتری مبهم در پایگاه خبری اعتمادآنلاین، منجر به صورت گرفتن سوءبرداشت هایی از این یادداشت که در قالب یک خبر کار شده بود، گردید.

🔹در بخشی از این یادداشت که به صورت کلی درخصوص پرونده های سیاسی افراد مختلفی که طی این سال ها مجبور به تحمل حبس بوده اند، و به صورت جزئی درباره نیلوفر حامدی و الهه محمدی نیز آمده است.

🔹عمادالدین باقی در این خصوص متذکر شده است که «حکم ۵ سال حبس نیلوفر حامدی و الهه محمدی به دلیل اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و یک‌سال حبس برای اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، تایید و این حکم جهت اجرا به شعبه اول اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ ارجاع شده است و این دو که پس از ۱۷ ماه حبس چند ماهی بود که با تبدیل قرار بازداشت در دی‌ماه ۱۴۰۱ آزاد شده بودند باید مجددا به زندان بازگردند.»

🔹«ایشان در این یادداشت که مستقیما نیز آورده‌اند و موکدا هم تاکید داشتند که در واقع هدف از این نوشته اعتراض به تایید این حکم که از نظر او دارای ایرادات حقوقی بوده است می باشد و طی این یادداشت خواهان این موضوع است که این پرونده با مشمول شدن ذیل عفو سال ۱۴۰۱ مختومه اعلام شود.»

🔹به اطلاع مخاطبان مجموعه اعتماد می رساند تیتر انتخاب شده برای یادداشت مذکور منجر به سوءبرداشت هایی در رسانه های مختلفی شده است. ضمنا از انتشار این توضیحات به منظور رفع این سوءتفاهمات در خصوص این یادداشت کمال تشکر را داریم.

این مطلب را #اینجا_بخوانیم👇

https://www.etemadonline.com/tiny/news-671554

#سیاسی

@EtemadOnline
عمادالدین باقی
⭕️ کلید قفل پرونده‌های سیاسی و امنیتی #️عمادالدین_باقی 📜روزنامه اعتماد،ش ۵۸۳۷ شنبه ۲۷مرداد ۱۴۰۳ص ۱ ✍️خبر تبرئه #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی از اتهام همکاری با دول متخاصم و خبر تبرئه توماج صالحی، خوشحال کننده بود و با استقبال زیادی مواجه شد و برخی نیز رئیس…
✍️با کمال تاسف یک تیتر کاملاً متضاد با عنوان و محتوای این مقاله حقوقی در نقد حکم الهه محمدی و نیلوفر حامدی و برخی از پرونده‌های سیاسی دیگر، اصل مطلب را لوث کرد و همچنین موجب نگرانی خانواده‌های آنان شد که منجر به توضیح وکلای محترم پرونده گردید: 👆

🔻وکلای نیلوفر حامدی: هیچ احضاریه‌ای درباره اجرای حکم به خانم حامدی ابلاغ نشده است/ اخبار منتشر شده سو برداشت از یک یادداشت است

🔹پرتو برهانپور و حجت کرمانی اخبار منتشره در رسانه‌ها، در خصوص لزوم بازگشت خانم نیلوفر حامدی به زندان را تکذیب کردند.

🔹وکلای نیلوفر حامدی در ادامه گفتند: تا کنون هیچ احضاریه‌ای راجع به اجرای حکم به خانم حامدی ابلاغ نشده و همانطور که پیش از این نیز اعلام شده، منتظر اعمال عفو و مختومه شدن پرونده هستیم.

🔹متاسفانه آنچه در رسانه‌ها منتشر شده، سوءبرداشت از صحبتهای آقای عمادالدین باقی بوده است.

🔹این مساله، ضرورت دقت بیشتر رسانه‌ها در انتشار اخبار مربوط به پرونده‌های قضایی و رعایت حقوق اشخاص پرونده را نشان می‌دهد./ شرق

#سیاسی

@EtemadOnline
دنباله مقاله: در گزارش توجیهی مذکور، نام این دو خبرنگار را به صورت مخفف آورده و انتشار عکس یا گزارش آنها در روزنامه‌های قانونی کشور را علت بحران قلمداد کردند و چون این استدلال در افکار عمومی ناپذیرفتنی بود ناگزیر بودند آن را به خارج از کشور و آموزش و سازماندهی برون مرزی ربط بدهند و به این وسیله ریشه‌های داخلی بحران را به عوامل خارجی منتسب کنند. پس از آن پیش بینی می‌شد که پرونده آنان به مسئله ای حیثیتی تبدیل شده و تبرئه آنان موجب زیر سوال رفتن این نهادها می‌شود و نتیجه آن صدور حکمی بود که پس از دو سال از آن تبرئه شدند. اما از آنجا که همچنان مسئله حیثیتی به قوت خود باقی است محکومیت آنها در دو اتهام دیگر یعنی ۵ سال حبس برای اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و یک سال حبس برای اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، تایید و این حکم جهت اجرا به شعبه اول اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ ارجاع شده است و این دو که پس از ۱۷ ماه حبس چند ماهی بود که با تبدیل قرار بازداشت در دی‌ماه ۴۰۲ آزاد شده بودند باید مجدداً به زندان بازگردند. گرچه حکم صادره در این دو مورد هم از لحاظ حقوقی مورد ایرادات جدی است اما انتظار می‌رود اکنون که برائت آنها در اتهام مذکور اعلام شده در خصوص دو اتهام دیگر که مشمول بخشنامه عفو سال ۱۴۰۱ است، بخشنامه در مورد آنها اجرا و پرونده مختومه شود. هر بخشنامه عفوی، مادامی که شرایط آن بر افراد موضوع خود تطبیق کند از نظر حقوقی مشمول مرور زمان نمی‌شود.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
⭕️ کلید قفل پرونده‌های سیاسی و امنیتی

#️عمادالدین_باقی
📜روزنامه اعتماد،ش ۵۸۳۷ شنبه ۲۷مرداد ۱۴۰۳ص ۱

✍️خبر تبرئه #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی از اتهام همکاری با دول متخاصم و خبر تبرئه توماج صالحی، خوشحال کننده بود و با استقبال زیادی مواجه شد و برخی نیز رئیس قوه قضاییه را به خاطر این موضوع مورد تقدیر قرار دادند در حالیکه این یک فرایند قضایی بود که طی شده بود اما با این تصور که نگاه رئیس قوه قضاییه هم موثر بوده تقدیر کردند.
همزمان این اشکال هم مطرح شد که چرا باید افرادی مدت‌ها رنج زندان را تحمل کنند، آسیب روحی- روانی و حتی جسمی برای خود و خانواده‌شان به دنبال بیاورد سپس معلوم شود که این اتهام نادرست بوده؟ نکته مهم این است که اگر این برائت در قوه قضاییه بعد از طی فرایندی طولانی محرز شد برای بسیاری از ناظران حقوقی و حقوق بشری از آغاز روشن و محرز بود اما چرا آنچه که بر اساس داده‌های موجود و دفاعیات متهم و وکلا از آغاز برای دیگران محرز است در فرایند رسیدگی در قوه قضاییه نباید آنقدر محرز باشد که این همه پیامدها و صدمات را در پی داشته باشد؟
البته این فقط درباره پرونده این دو روزنامه نگار نیست بلکه در مورد پرونده‌های بسیاری صادق است. برای مثال و مشت نمونه خروار، در مورد دکتر #سعید_مدنی و دکتر #حمیدقره_حسنلو و همسرش خانم #فرزانه_حسنلو، نقد حقوقی مفصلی بر دادنامه صادره آنها در روزنامه‌های شرق، اعتماد و جوان نوشتم که منتشر شد. همچنین نقد حقوقی مفصلی بر دادنامه آقای دکتر #مصطفی_تاج‌زاده که هنوز منتشر نشده و همه این نقدهای حقوقی به خوبی نشان می‌دهند آنها طبق محتویات خود پرونده درصورت رعایت دقیق قانون اساسی و قوانین عادی، اساسا مستحق مجازات نبوده و درصورت عدم  مداخله اراده های فرا قضایی، باید هرچه زودتر آزاد شوند اما چنین اتفاقی نیفتاده و آنها همچنان در حبس به سر می‌برند و هیچکس هم پاسخگوی آن نیست.
دهها زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر در زندان وجود دارند که اگر امکان دسترسی به دادنامه‌ها و محتویات پرونده آنها و نقد حقوقی آزاد و بی‌طرفانه‌اش وجود داشته باشد چه بسا وضعیت مشابهی را شاهد خواهیم بود.
اما این پرسش درباره همه آنها سنگینی می‌کند که چرا با وجود این حقیقت حقوقی آشکار، سال‌هاست با معضل بزرگ این پرونده‌ها یعنی اتهاماتی که وارد می‌شوند و بعداً در مراحل دیگر در شعبات مستقل حکم صادره نقض شده و احکام صادره تخفیف می‌یابند یا متهمان به کل تبرئه می‌شوند؟ گرچه اگر به شعبات خاصی در تجدید نظر برود تایید اما در دیوان عالی کشور اعاده دادرسی تجویز می‌گردد.
در مورد پرونده‌های عادی، وضعیت متفاوت است و دلایل دیگری که گاهی منطقی است وجود دارند اما درباره پرونده‌های سیاسی و امنیتی یک دلیل عمده و واضح آن، نادیده گرفتن مواد مهم آیین دادرسی است که در مواد متعددی تصریح دارد ضابطین باید تحت نظر و تابع قاضی باشند و پس از انجام بازپرسی تحت نظر قاضی دیگر سمتی در پرونده ندارند و همچنین نادیده گرفتن نص صریح قانون احترام به آزادي‌هاي مشرو‌ع و حفظ حقوق شهرو‌ندي مصوب ۱۵-۲-۱۳۸۳ درباره نقش ضابطین.
چندسال پیش در گفتگوی مفصلی که مرکز رسانه قوه قضاییه با نگارنده داشت و بخش‌هایی از آن را خود مرکز در اختیار روزنامه اعتماد قرار داد(اعتماد، چهارشنبه۹ تیر۱۴۰۰)، نکته‌ای بسیار تعیین کننده ای که مطرح شد و استقلال قوه قضاییه را با چالش و مخاطره مواجه کرده این بود که ضابطین امنیتی از مرحله اتهام تا تحقیقات و بازجویی و شکل دادن پرونده و بعد از آن تاثیر در شعبات بدوی یا تجدید نظر همسو با آنها در صدور و تایید رای، منشا این مشکل هستند. حتی فاجعه‌آمیزتر این که گاهی در مرحله اجرای حکم نیز دخالت داشته و مرخصی یا آزادی مشروط (که حق قانونی محکومان است) و یا عفو محکومان، موکول به نظر آنان شده است.
این مسئله تاکنون آسیب‌های فراوانی به اصل عدالت و به اعتبار قوه قضاییه وارد کرده است. البته عدم رعایت مواد مذکور در قانون، خود ریشه در یک مشکل ساختاری بزرگتر دارد که عبارت است از وحدت مقام سه گانه تحقیق، داوری و اجرا. در جوامع دموکراتیک که استقلال قضایی و عدالت کیفری برای آنها بر اهمیت و اولویت دارد، سه نهاد تحقیق، داوری و اجرا از همدیگر کاملاً مجزا و مستقل بوده و هیچ یک بر دیگری سلطه ندارد.
در مورد پرونده الهه محمدی و نیلوفر حامدی از همان زمان که دو نهاد امنیتی و اصلی کشور بخاطر اعتراضات گسترده و بی‌سابقه بعد از فوت مهسا مورد سوال قرار گرفتند و برای توجیه ضعف‌های خود در بیانیه‌ای فرافکنانه ریشه‌های اصلی و واقعی بروز این بحران بزرگ و حوادث ناگوار آن را نادیده گرفته و به دلایل سست فروکاستند، سرنوشت قضایی پرونده هم قابل پیش‌بینی بود(ادامه مقاله درصفحه بعد👇)
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️

‏آقای #علی_معینی را سال‌هاست می شناسم. اصلاحگری فرزانه و میانه با دلبستگی های حقوق بشری و کنشگری مدنی در اصفهان است. در یک نظام خردورز اینگونه افراد قدر می بینند نه مکافات. پر‌ونده سازی و بازداشت های سیاسی را ‌پایان دهید.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
🔻انتشارات گل‌آذین با همکاری گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران برگزار می‌کند:

📍نشست معرفی، نقد و بررسی کتاب:
آموزگاران و آموزش حقوق بشر

با حضور:

محمدرضا نیک‌نژاد (عضو کانون صنفی معلمان)

عمادالدین باقی (عضو گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران)

کوهیار گُردی (مترجم کتاب)

دبیر نشست:
شهرام اقبال‌زاده
(عضو شورای کودک و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان _ عضو گروه جامعه شناسی حقوق)

زمان: چهارشنبه ۱۴۰۳/۵/۲۴ ساعت ۱۵ الی ۱۸
مکان: خ انقلاب، خ فخررازی، پایین‌تر از لبافی‌نژاد، کوچه مهر، پلاک۶
اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران

🔻کانال رسمی گروه جامعه‌شناسی حقوق انجمن جامعه‌شناسی ایران
🆔️@sociologyoflaw
⭕️ تراکم رخدادهای منفی و ظرفیت رو به پایان

#عمادالدین_باقی
📜سرمقاله روزنامه سازندگی ش ۱۷۶۱ یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۳

✍️در گذشته بیشتر با نیت و رویکرد اصلاحی و خیرخواهی و امید به تغییر و اصلاح می‌نوشتم اما به دلیل کثرت گفته‌ها و نوشته‌های منتقدان دلسوز در رسانه‌ها و بی حاصلی آن و اینکه یا هیچ پیگیری برای رسیدگی به موضوع ندیده ام و یا در معدود مواردی که ناگزیر از پیگیری بوده اند نتیجه ای دیده نشده، دیگر انگیزه و امیدی به ادامه رویکرد قبلی ندارم و آنچه می‌نویسم بیشتر از منظر آسیب شناسی است.
هر ‌واکنشی به سوء رفتارها و ناهنجاری ها را برچسب سیاه نمایی و منفی گرایی می زنند اما کافیست فهرست اخبار همین چند روز را مرور کنید. مهم تر از آنچه سیاه نمایی می پندارند تاثیرات درازمدت این رخدادهاست. یکی از نتایجش این است که به رغم بسیج تمام امکانات حکومتی و بسیج اصلاح طلبان و به میان آوردن سرمایه اجتماعی آنان و حتی بخشی از نیروهای سکولار و مخالف و انهمه تلاش گسترده فقط ۴۹ درصد در اخرین انتخابات مشارکت کردند که نیمی از آنها هم رای اعتراضی دادند. این عدم مشارکت معنایی متفاوت از عدم مشارکت در کشورهایی دارد که بخاطر بی تفاوتی کلی یا آسودگی خیال از چرخه اداری و اینکه هر جناحی بیاید نمی تواند خارج از قانون عمل کند حضور نمی یابند. فهرست ناقصی از اتفاقات همین یک هفته اخیر را ببینید:
۱- ترور ناجوانمردانه اسماعیل هنیه مهمان ایران در تهران.
۲- تهدیدهای متقابل و هر روزه ایران و امریکا و اسراییل و نگرانی لحظه به لحظه از جنگ گسترده که همین زندگی دشوار امروز را هم بسیار وخیم تر می کند. همین یکی برای غیرعادی کردن وضعیت روانی و اقتصادی کافی است.
۳- اخراج کبری غلامی، شهروند افغان و پژوهشگر در دانشگاه الزهرا از ایران و نگرانی از دستگیری او توسط طالبان تا نگرانی فزاینده از حضور بدون کنترل اتباع افغانستان و دامن زدن به افغانستانی ستیزی.
۴- خشونت گشت ارشاد علیه دو دختر۱۴ساله که افکار عمومی را به خشم آورد و پلیس هم اقرار کرد و دستگاه قضایی نیز برای عاملان آن تشکیل پرونده داد(و البته مانند موارد دیگر نتیجه اش معلوم نیست چه باشد)
۵-به رغم همه این حوادث از مرگ مهسا امینی تا خشونت علیه این دختران، هنوز طرح موسوم به گشت نور ادامه دارد و هر روز اتفاقاتی را رقم می زند و جامعه را تحریک می کند.
۶- روزانه صدها مورد توقیف وسائل نقلیه و انتقال به پارکینگ در روز و نیمه‌های شب که بعضا خانواده بوده و آواره شده اند و فشار روانی و عصبی و مالی سنگینی به خانواده ها وارد می کند. اگر فقط آمار همین هفته در کشور اعلام می شد معلوم می شد چند هزار نفر قربانی این طرح ضد شهروندی شده اند.
۷- اعدام رضا رسایی که طبق آنچه در رای دادگاه تصریح شده ۲۰۰۰ نفر در درگیری حضور داشته اند و ۹ نفر متهم به استفاده از چاقو بودند که برخی گریخته‌اند، برخی اساسا دستگیر نشدند، برخی هم نقش شان اثبات شده اما در حالی که از لحاظ فقهی و قانونی شبهاتی وجود داشته این یک جوان اعدام می‌شود. البته مقصران ناپیدایی هم وجود دارند یعنی بعضی از متنفذین در محل که در جریان قرار گرفتند و از آنها برای میانجی‌گری و جلب رضایت استمداد شد در حالی که در خانواده مرحوم زمینه رضایت وجود داشت، اما این متنفذین در میانجیگیری کوتاهی کردند از عوامل مرگ رضا رسایی محسوب می‌شوند.
۸- خبر تکان دهنده اجرای بیست و هشت حکم اعدام‌ در یک روز که نه مسئولان قضایی درباره درستی و نادرستی آن اعلام نظر کردند و نه امکان درست سنجی برای فعالان حقوق بشر در داخل وجود دارد. گرچه طبق خبرهای منتشره جرائم این افراد از جرایم عادی بوده نه سیاسی اما این تعداد شوک آور و به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کردن است، روشی که سالهاست ادامه دارد و موجب کاهش جرایم نشده زیرا روش های علمی را ترک‌ کرده و به روش های حذفی متوسل شده اند. 
این حجم از پمپاژ فشار و رخدادهای منفی به جامعه غیر از امارهای سقوط پیوسته بخش وسیع تری از جامعه به زیر خط فقر و نیز انبوه مواردی است که رسانه ای نمی شوند و اراده ای برای کاهش انها وجود ندارد و گویی روشی برای سلب فرصت از مردم و درگیری روزمره انان است.
اگر در مدیریت کشور دلسوزانی وجود داشته باشند باید بدانند ظرفیت جامعه بی نهایت نیست و بخت استمرار چندین ساله چنین وضعیتی به پایان ظرفیت نزدیک شده است.

📡 کانال گفتارهای باقی
https://t.center/emadbaghi
وبسایت
 www.emadbaghi.com
More