پس از تویی که جنون و جهان من بودی
پس از تویی که غم ناگهان من بودی
بگو کدام دری رو به دره باز نشد؟
کدام اتاق برایم اتاق گاز نشد؟
کدام فاصله همدست انتظار نبود؟
کدام پنجره بعد از تو سنگسار نبود؟
به جان پنجره هایی که سنگ در مشتند
زبان درازی این کوچه ها مرا کشتند
لبم لبالب بغض است خنده رنده نکن
برای بالش خوابت پرنده رنده نکن
.
.
.
نیامدی غزلی تازه روبراه کنی
بناست هرچه بنا کرده ایی تباه کنی
دقیق تر به شکارت نگاه کن ای عشق
مباد وقت هدف گیری اشتباه کنی
شبیه پرده ی آرام خانه ات بودم
مرا کنار زدی تا به او نگاه کنی
#احسان_افشاری#راه_زن#بیگانه#نشر_نیماژ