🥇الفبای عاشقی
آ مثِ آقا، علی، حیدر، امیرالمومنین
بِ مثِ بابا، ستون خانه و رکن زمین
پِ مثِ پروانه حیدر، گل یاس علی
تِ مثِ تنها، فقط زهرا فدایی ولی
ثِ مثِ ثانیه های آخر عمر کمش
جیم مثِ یک جانباز و صاحب قامت خَمَش
چِ چونان محکم زدی بر در که افتاده زجا
حِ حلیم و است و صبور آن مادر ارض و سما
خِ خدا داند چه آمد بر سر ریحانه اش
دِ در و دیوار می نالد به صاحب خانه اش
بر در این خانه محکم در نزن، در وا شده
با ولایت تا شهادت پشت در معنا شده
ما و در یک قصه طولانی و پر رمز و راز
ما و در یک خاطره از غم پر از سوز و گداز
میم حرف مادری با چادر خاکی شده
حرف نام فاطمه آن مادر پاکی شده
مادر ارض و سما و مادر آب و نمک
مادر هر آسمانی صاحب ملک فدک
مادری در کوچه ای با کودکی دستش به دست
سیلی و تاری دید و ضربه از نامرد پست
گم شدن در کوچه های خانه ی خود راز نیست
زود رد میشم که جای روضه های باز نیست
در نه از آتش که از خجلت به سوز افتاده است
از غمش روز همچو
شب،
شب هم به روز افتاده است
ضربه محکم به در زد تا که افتد بر زمین
مادر ما پشت آن در بود، یک جمله، همین
هرچه گفتش بی حیا این خانه امن نبی است
با غلافش می زد و میگفت از بغض علی است
دفِّنی بِالَّیل، یعنی که شبانه دفن شد
قلب هر شیعه برای مادر ما صحن شد
می رسد روزی که آخر انتقام از در بگیریم
انتقام کوچه و آن سیلی مادر بگیریم
🔹 شاعر: مصطفی خادمیان
#شب_شعر_فاطمی •✾•
🌿🌺🌿•✾•
🆔 @duhamseda