بسیج دانشجویی دانشگاه دامغان

📝 #قلم_دانشجو

🔹 باتوجه به یادداشت قبل و توضیحاتی که دادم دیگر ادامه بحث #تقلب و #دادگاه موضوعیتی ندارد.
اما آقایان در یادداشتشان نسبت به شخص مصطفی خادمیان الطافی داشته اند که از آن ها میگذرم و فقط قسمتی از متن که نسبت به #بسیج بود را پاسخ میدهم.

1⃣ بنده و نفرات قبل و بعد از من در بسیج دانشجویی نه #فرمانده هستیم و نه #رییس و نه #دبیر بلکه فقط #مسئول هستیم و بارها گفته ایم و گفته اند مسئول بسیج دانشجویی چون قطعا این وظیفه بار مسئولیتش سخت تر است از دیگر جنبه های آن.

2⃣ اما اینکه تمام ظرفیت خود را به کار گرفته اید تا بسیج دانشجویی را #نظامی جلوه دهید، خوب است که بدانید اقدامات بسیج در تمام سطوح علی الخصوص در رده #دانشجویی بیشتر در زمینه فرهنگی و علمی و #محرومیت_زدایی و... است. امروز درحالیکه خیلی ها زلزله و مردم زلزله زده را فراموش کرده اند به خود می بالیم که اسم مجموعه ای را یدک می کشیم که بی وقفه در حال خدمت به مستضعفان است. خداوند ان شاالله به این عزیزان و سایر ارگان های دولتی و نظامی و تشکل های دانشجویی که همچنان درد مردم را دارند #عزت بدهد.

3⃣ در مورد بسیج و وابستگی آن به سپاه، خب واضح است که از لحاظ #تشکیلاتی بسیج دانشجویی زیر نظر سازمان بسیج کشور و با این واسطه به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متصل است اما در اندیشه و برگزاری برنامه های مختلف به عنوان یک #تشکل_دانشجویی آزادی عمل دارد.
در مناظره موضوع مربوط به استقلال و وابستگی در #اندیشه و نوع برگزاری برنامه و متن نشریه و... بود که به اندازه کافی به آن پاسخ داده شد و باز هم با صدای بلند فریاد میزنیم که تشکل دانشجویی #شرف داشته باشد و وابسته ( در کلام و متن نشریه و نوع برنامه و ...) نباشد.

🔸 در آخر ادامه دادن به این بحث را به دلیل فرسایشی شدن و منحرف شدن از موضوعات اصلی به کنایه های شخصی، درست نمیدانم. بهتر میبینم سرمان را از برف بیرون بیاوریم مشکلات عموم مردم را ببینیم و فارغ از جناح بندی ها به عنوان #تشکل_دانشجویی سعی کنیم به مردم و مسئولان کشورمان با یادآوری وظایفشان کمک کنیم تا از این وضعیت نابسامان اقتصادی خارج شویم.

✍ مصطفی خادمیان

•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
🆔 @duhamseda

🌹اندیشهٔ مطهر

ادامهٔ قسمت ۳

👈حس منفعت طلبی بشر امروز چطور؟
هست یانیست؟
بله هست٬ آن که فرقی نکرده است؛دهان بشر امروز برای بلعیدن٬اگر بیشتر از دهان بشر دیروز باز نباشد٬ کمتر باز نیست. نه توانسته است جلوی آن را بگیرد؛ نه تغییر قوانین. تنها کاری که کرده است این است که شکل و فرم قضییه را عوض نموده است؛محتوا همان محتواست؛ یک روپوش یک زرورق روی آن می گذارد. بشر قدیم یک موجود صریح بود٬هنوز به حد نفاق و دورویی نرسیده بود. فرعون مردم را استعباد می کرد٬رسما می گفت:موسی چه می گویی؟اینها بندگان و بردگان ما هستند.دیگر یک روپوش روی استعباد و استثمار خودش نمی گذاشت؛ اما بشر امروز به نام جهان آزاد ودفاع از صلح وآزادی٬ تمام سلب آزادی ها٬سلب حقوق ها٬ بندگی ها وبردگی ها را دارد چرا؟ چون آزادی معنوی ندارد و در ناحیهٔ روح خودش آزادنیست وچون تقوا ندارد.

🔹حضرت علی(ع) جمله ای دارد که مانند همهٔ جمله های ایشان با ارزش است؛راجع به تقواست که به نظر بعضی ها دیگر خیلی کهنه شده است! می فرماید:تقوای الهی کلید هر راه راستی است٬ بدون تقوا انسان به راه راست نمی رود٬ راه خود را کج می کند؛ بدون تقوا انسان اندوخته ای برای آخرت ندارد؛ بدون تقوا بشر آزادی ندارد.تقواست که بشر را از هر رقیتی آزاد می کند.

🔹آزاد مرد واقعی
بشر باید در ناحیهٔ وجود خودش٬در ناحیهٔ روح خودش آزاد بشود٬ تا بتواند به دیگران آزادی بدهد؛لهذا آزاد مرد واقعی جهان کیست؟ علی ابن ابی طالب(ع) یا افرادی که از طراز ایشان یا تربیت شدهٔ دبستان ایشان باشند٬ چون اینها افرادی هستند که در درجهٔ اول از اسارت نفس خود نجات پیدا کرده اند.
آن کس می تواند واقعا آزاد و آزادی بخش باشد که همیشه مانند علی(ع) است یا لا اقل پبرو اوست؛ از نفس و روح خودش حساب بکشد؛ تنها در محراب عبادت٬ دست به محاسن شریفش بگیرد و بگوید: ای زرد وسفید دنیا٬ ای طلا ونقرهٔ دینار! برو غیر علی را فریب بده٬ من تو را سه طلاقه کرده ام. آن کس واقعا و نه از روی نفاق ودورویی٬برای حقوق وآزادی مردم احترام قائل است که در دل وضمیر٬ وجدانش یک ندای آسمانی است و او را دعوت می کند.

#اندیشه_مطهر
#برشی_از_کتاب_آزادی_معنوی
#تفکر_اسلامی
#قسمت_سوم
#هم_صدا
@dubasij

🌹اندیشهٔ مطهر

قسمت۳

👈 وابستگی آزادی اجتماعی به آزادی معنوی

آیا ممکن است بشر آزادی اجتماعی داشته باشد ولی آزادی معنوی نداشته باشد؟یعنی بشر اسیر شهوت٬ خشم٬ حرص و آط خود باشد؛ ولی در عین حال آزادی دیگران را محترم بشمارد. امروز عملا می گویند: بله. عملا می خواهند بشر بردهٔ حرص٬ آز٬ شهوت وخشم خودش باشد؛ اسیر نفس امارهٔ خودش باشد ودر عین حال چنین بشری که اسیری خودش است٬ آزادی اجتماعی را محترم بشمارد. این یکی از نمونه های کوسه و ریش پهن است.
🔹یکی از تضاد های امروز بشر همین است. به قول منطقیین٬ یک ضرب وتقسیمی می کنیم: بشر دوران قدیم آزادی را محترم نمی شمرد وپایمال می کرد.بسیار خوب چرا پایمال می کرد؟آیا چون نادان بود ٬آزادی دیگران را سلب می کردو همین که بشر دانا شد دیگر کافی است که آزادی دیگران را محترم بشمارد؟ مثلا در بیماری ها این طور است.بشر قدیم جاهل و نادان بود٬ چون نادان بود٬ وقتی با بیماری ها روبرو می شد٬ از داروی مخصوصی که تعیین کرده بود هیچ نتیجه ای نمی گرفت؛ ولی امروز که دانا شده کافی است که طرز معالجه را دور بریزد ومعالجهٔ جدید جای آن بیاورد.ما می خواهیم ببینیم آیا بشر قدیم که آزادی دیگران را سلب می کرد٬ از این جهت بود که نمی دانست؟از روی نادانی آزادی را سلب می کرد؟خیر٬نادانی و دانایی در او تأثیر نداشت. از روی دانش سلب می کرد؛ به خاطر اینکه سود خودش را تشخیص می داد. آیا بشر قدیم که آزادی وحقوق دیگران را محترم نمی شمرد٬ از این جهت بود که قوانینش این طور وضع شده بودکه تا قانون راعوض کردیم تمام بشود؟مانند قوانین قردادی که بشر می گذارد؛مثلا در آمریکا بگویند٬ قانون بردگی ملغی٬ همین که گفتند٬ قانون بردگی ملغی٬دیگر واقعا بردگی ملغی شد؟یاشکل وفرمش عوض شد٬ محتوا همان محتواست؟آیا علت اینکه بشر قدیم ٬آزادی وحقوق را محترم نمی شمرد٬طرز تفکر فلسفی اش بود ؟هیچ کدام از اینها نبود؛ فقط یک چیز و آن منفعت طلبی بود.

🔹بشر قدیم٬ به حکم طبیعت فردی خویش٬ منفعت طلب وسود طلب بود٬ از هر وسیله ای می خواست به نفع خودش استفاده کند؛ یکی از وسایل افراد بشر بودند همان طوری که از چوب وسنگ وآهن و گوسفند و گاو و اسب و قاطر می خواست به نفع خودش استفاده کند٬ از انسان هم می خواست استفاده کند.آن وقتی که درختی را می کاشت یا می برید٬ چیزی را که در باره اش فکر نمی کرد٬ خود آن درخت بود٬ فقط در بارهٔ خودش فکر می کرد.اگر گوسفندی را چاق می کرد و سر می برید چه منظوری داشت؟جز منافع خودش چیزی را در نظر نمی گرفت.
همان طور که اگر افراد دیگر را برده می گرفت وبندهٔ خودش می کرد وحقوقشان را سلب می کرد٬ به خاطر منفعت طلبی خودش بود؛ پس آن علتی که در دوران گذشته بشر را وادار به سلب آزادی اجتماعی وپایمال کردن حقوق اجتماعی دیگران می کرد٬ حس منفعت طلبی او بوده است وبس.

ادامه دارد...

#اندیشه_مطهر
#برشی_از_کتاب_آزادی_معنوی
#تفکر_اسلامی
#هم_صدا

@dubasij

🌹اندیشه مطهر
#تحلیل_قسمت_دوم

👈 نقطهٔ اشتراک تفکر اسلامی و تفکر غربی در این است که هردو آزادی را مقدس می شمارند.اما کدام آزادی؟آزادی از بندگی واسارت و یا آزادی بندگی واسارت؟

🔹در اسلام مبنای آزادی غیر از تمایلات نفسانی وسطحی انسان است. مبنای آزادی حقیقی استعداد های انسان است٬ در این صورت است که آزادی می تواند متناسب با ظرفیت های انسان تسهیل کنندهٔ رشد وکمال انسان باشد. اسلام به دنبال تربیت انسانهای پاکی است که بتوانند یک اجتماع براساس جنبه های درونی درخشان بنا نهد. حقیقت اسلام یک انقلاب درونی است و بعد اجتماعی آن صرفا ظاهر وپوشش آن است.چون اسلام دین زندگی است وهدفش بخشیدن حیات است نه صرفا امور فردی و رفتاری٬ دینی که رسالتش حیات وزندگانی است نمی تواند از درون مایه ومحتوای انسان غافل شود. بر اساس این محتواست که اسلام خواستار تشکیل امت اسلامی است. البته تشکیل امت اسلامی صرفا این نیست که مسلمانان در یک جامعه جمع بشوند٬ علاوه بر وحدت و همسویی باید به وظایف الهی خود عمل نمایند.

🔹یکی از وظایف دفاع از آزادی چه در بعد اجتماعی و چه در بعد معنوی است. یکی از تفاوت های آزادی در اسلام وغرب همین است که در تفکر اسلامی چون آزادی یکی از ارزشهای الهی است دفاع از آن نیز یک وظیفهٔ الهی است.همانطور که یکی از مقاصد انبیاء دفاع از آزادی های اجتماعی ومعنوی انسانها بوده است. پس آزادی یک امر مقدس است در تفکر دینی وایضا در تفکر غرب٬ آنها دلیل تمام جنگ ها و خون ریزی ها را همین عدم احترام افراد به آزادی دیگران می دانند ومتعقدند اگر این مسئله اتفاق بیافتد دیگر جنگ وخونریزی متوقف خواهد شد٬ این مسئله در اعلامیهٔ حقوق بشر گنجانده شده است. واعتقاد داشتند که اگر در گذشته افراد به آزادی یکدیگر مقید نبودند از عدم آموزش آنهاست و این مسئله با آموزش وآگاهی افراد قابل حل است. اما پس از این اعلامیه نه تنها جنگ و سلطه و چپاول متوقف نشد بلکه شاهد سوء استفادهٔ قدرتمندان از مسئلهٔ آزادی به عنوان یک ابزار سلطه و چپاول هستیم.تفاوت در این است که بر خلاف اسلام معیار آزادی نه استعدادهای انسان بلکه تمایلات وخواست های نفسانی وسطحی انسان ها می باشد.در این صورت است که نه تنها جنگ و خونریزی وسلطه طلبی و ظلم متوقف نخواهد شد بلکه چون معیار و محور انسان وتمامیت خواهی مادی انسان است موجب حاکمییت بی عدالتی وتبعیض خواهد شد.جنگ های ویتنام٬عراق وافغانستان با مجوز همین اعلامیه و برای آزادی مردم این دو کشور اتفاق افتاد.اما نتیجهٔ جنگ جز ویرانی وکشته شدن انسان های بی گناه وتسلط سلطه گران بر منابع مادی این دو کشور نبود.درسال دو هزار طالبان کشت تریاک غیر قانونی اعلام کردوتنها طی یک سال تولید تریاک به شدت کاهش یافت.اتفاقی که اصلا به مذاق آمریکایی ها خوش نیامد.کشور افغانستان تنها طی یکسال پس از اشغال آمریکا به سرعت به جایگاه اول در تولید تریاک در جهان رسید وسطح زیرکشت تا سال۲۰۱۴تقریبا ۳۰برابر شد.

شنیدم گوسفندی را بزرگی
رهانید از دهان و چنگ گرگی

شبانگه کارد بر حلقش بمالید
روان گوسفند از وی بنالید

که از چنگال گرگم در ربودی
بدیدم عاقبت گرگم تو بودی.

🔹حتی قانون آزادی زنان در غرب هم به نفع زنان نبود٬ اگر تاریخ غرب را مطالعه کنید متوجه خواهید شد که این کار به خاطر نیاز صنعت وسرمایه داران غربی به نیروی کار ارزان اتفاق افتاد.تا مادامی که اختیاز زنان در عهدهٔ همسران خود بود این اجازه به آنها داده نمی شد٬ ولی بعد از این قانون با اختیاراتی که به زنان داده شد خیل نیروهای کار ارزان برای سرمایه داران تأمین شد.

☝️این آزادی بردگی واسارت است نه آزادی از بردگی واسارت.

صمد محمدی

#اندیشه_مطهر
#تحلیل_قسمت_دوم
#تفکر_اسلامی
#هم_صدا

@dubasij

🌹اندیشه مطهر

👈اقسام آزادی

آزادی معنوی:
🔹نوع دیگر آزادی، آزادی معنوی است.تفاوتی که میان مکتب انبیاء و مکتب های بشری هست، در این است که پیغمبران آمده اند، تا علاوه بر آزادی اجتماعی، به بشر آزادی معنوی بدهند و آزادی معنوی است که بیشتر از هر چیز دیگری ارزش دارد.تنها آزادی اجتماعی مقدس نیست، بلکه آزادی معنوی هم مقدس است و آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی میسر وعملی نیست و این است درد امروز جامعه بشری که بشر امروز می خواهد آزادی اجتماعی را تأمین کند ولی به دنبال آزادی معنوی نمی رود؛ یعنی نمی تواند؛ قدرتش را ندارد، چون آزادی معنوی را جزء از طریق نبوت، انبیاء، دین، ایمان وکتاب های آسمانی نمی توان تأمین کرد.

🔹حال ببینیم آزادی معنوی یعنی چه؟انسان یک موجود مرکب ودارای قوا و غرایز گوناگونی است. در وجود انسان، هزاران قوهٔ نیرومند هست.انسان شهوت دارد؛غضب دارد؛ حرص وطمع دارد؛جاه طلبی وافزون طلبی دارد.در مقابل، عقل دارد؛فطرت دارد؛ وجدان اخلاقی دارد.انسان از نظر معنا، باطن و روح خودش ممکن است یک آدم آزاد باشد و ممکن است یک آدم برده وبنده باشد؛یعنی ممکن است انسان بندهٔ حرص خودش باشد؛اسیر شهوت خودش باشد، اسیر خشم خودش باشد، اسیر افزون طلبی خودش باشد وممکن است وممکن است از همهٔ اینها آزاد باشد.ممکن است انسانی باشد که همانطور که از نظر اجتماعی آزادمرد است؛زیر بار ذلت نمی رود؛زیر بار بردگی نمی رود وآزادی خودش را در اجتماع حفظ می کند، از نظر اخلاق ومعنویات هم آزادی خودش را حفظ کرده باشد؛یعنی وجدان وعقل خود را آزاد نگه داشته باشد.این آزادی همان است که در زبان دین«تزکیهٔ نفس»و«تقوا»گفته می شود.

#اندیشه_مطهر
#برشی_از_کتاب_آزادی_معنوی
#تفکر_اسلامی
#قسمت_دوم
#هم_صدا

@dubasij

🌹 اندیشه مطهر

ادامهٔ قسمت ۲

👈 آزادی اجتماعی در قرآن
در نص قرآن مجید، یکی از هدف هایی که انبیاء داشته اند، این بوده است که به بشر آزادی اجتماعی بدهند، یعنی افراد از بردگی و بندگی یکدیگر نجات بدهند. وقتی به قرآن مراجعه می کنیم می بینیم چقدر این کلمه در قر آن اوج دارد و این عجیب است.

🔹یکی از حماسه های قرآنی، همین موضوع آزادی اجتماعی است. من خیال نمی کنم که شما بتوانید جمله ای زنده تر و موج دار تر از جمله ای که در این مورد در قرآن هست پیدا کنید؛ شما در هیچ زمانی پیدا نخواهید کرد.(آل عمران آیهٔ ۶۴) ای پیغمبر!به این کسانی که مدعی پیروی از یک کتاب آسمانی گذشته هستند، به این یهودی ها، مسیحی ها، زرتشتی ها وحتی شاید به این صائبی ها که در قرآن اسمشان آمده است و به همهٔ ملت هایی که پیرو یک کتاب قدیم آسمانی هستند، این طور بگو: بیایید همهٔ ما جمع شویم دور یک کلمه زیر یک پرچم. آن پرچم چیست؟ دوجمله بیشتر ندارد یک جمله اش این است: در مقام پرستش، جز ء خدای یگانه چیزی را پرستش نکنیم. جملهٔ دوم هیچ کدام از ما دیگری را برده و بندهٔ خود نداند وهیچ کس هم یک نفر دیگر را ارباب وآقای خود نداند؛(آیهٔ ۶۴آل عمران). یعنی نظام آقایی ونوکری ملغی؛نظام استثمار ملغی؛نظام لا مساوات ملغی؛ هیچ کس حق استثمار واستعباد دیگری را نداشته باشد.

🔹تنها این آیه نیست. آیاتی که در قرآن در این زمینه هست، زیاد است. فرعون به موسی گفت:توهمان کسی هستی که در خانهٔ ما بزرگ شدی، سر سفرهٔ ما بزرگ شدی؛توهمان کسی هستی که وقتی بزرگ شدی آن جنایت را انجام دادی(به تعبیر فرعون)آن آدم را کشتی.می خواست منت سرش بگذارد که در خانهٔ ما بزرگ شده ای سر سفرهٔ ما بزرگ شده ای . موسی به او گفت: این هم شد حرف؟! من در خانهٔ توبزرگ شدم؛ حالا که در خانهٔ تو بزرگ شده ام، در مقابل اینکه تو قوم مرا برده وبندهٔ خودت قرار داده ای، سکوت کنم؟من آمده ام که این بردگان را نجات دهم.(شعراء آیهٔ ۲۲).

ادامه دارد...

#اندیشه_مطهر
#قسمت_دوم
#برشی_از_کتاب_آزادی_معنوی
#آزادی_تفکر
#هم_صدا

@dubasij

🌹 اندیشهٔ مطهر/قسمت۲

اقسام آزادی

👈 انسان که یک موجود خاص است و زندگی او یک زندگی اجتماعی است وعلاوه بر این در زندگی فردی خود موجود تکامل یافته ای است. بسیار متفاوت تر از گیاه وحیوان است، آزادیش متفاوت تر نسبت به آزادی آنها است.یک نوع آزادی اجتماعی است.

🔹آزادی اجتماعی یعنی چه؟
یعنی بشر باید در اجتماع، از ناحیهٔ سایر افراد آزادی داشته باشد ودیگران مانعی در راه رشد وتکامل اونباشند؛او را محبوس نکنند؛او را استثمار نکنند، استعباد نکنند، یعنی تمام قوای جسمی وفکری اورا در جهت منافع خودشان به کار نگیرند، این را می گویند آزادی اجتماعی.‌ پس یکی از اقسام آزادی، آزادی اجتماعی است که انسان از ناحیهٔ افراد دیگر آزاد باشد.

🔹یکی از گرفتاریهای زندگی بشر درطول تاریخ همین بوده است که افرادی نیرومند وقدرتمند، از قدرت خودشان سوء استفاده کرده وافرادی دیگر را در خدمتشان گرفته اند وآنها را به منزلهٔ بردهٔ خودشان قرار داده اند ومیوهٔ وجود آنها را که باید متعلق به خودشان باشد، به نفع خود چیده اند.

🔹می دانید کلمهٔ «استثمار » یعنی چه؟ یعنی چیدن میوهٔ دیگری. هر کس وجودش مثل یک درخت پر میوه است.میوهٔ وجود هرکسی یعنی محصول کار وفکرش وارزشش مال خودش باشد.وقتی افرادی کاری می کنند که محصول درخت وجود دیگران را به خودشان تعلق می دهند ومیوهٔ وجود آنها را می چینند، می گویند این فرد، فرد دیگر را استثمار کرده است.یکی از گرفتاریهای بشر در طول تاریخ همین بوده است که فردی فرد دیگر را، قومی قوم دیگر را استثمار می کرده، یا حداقل اگر او را استثمار نمی کرد میدان را از او می گرفته است؛ مثلا فرض کنید زمینی بوده است متعلق به دونفر، هر دو از این زمین استفاده می کرده اند. آن که قوی تر ونیرومندتر بوده، برای اینکه میدان خودش وسیع تر باشد، زمین دیگری را از او می گرفته واو را از زمین بیرون می کرده است، یا او را هم با زمین در اختیار می گرفته که این اسارت وبردگی نام دارد.

☝️ادامه دارد...

#اندیشه_مطهر
#قسمت_دوم
#برشی_از_کتاب_آزادی_معنوی
#تفکر_اسلامی
#هم_صدا

@dubasij

🌹اندیشهٔ مطهر/قسمت اول

👈 این آزادی وآزادگی که می گویند یعنی چه؟ آزادی یکی از لوازم حیات وتکامل است؛ یعنی یکی از نیاز مندی های موجود زنده آزادی است. فرقی نمی کند که موجود زنده از نوع گیاه باشد یااز نوع حیوان، یا از نوع انسان، به هر حال نیازمند آزادی است؛ منتها آزادی گیاه متناسب با ساختمان آن است؛ آزادی حیوان طوری دیگر و انسان به آزادی های دیگری ماورای آزادی های گیاه وحیوان نیاز دارد. هر موجود زنده خاصیتش این است که رشد می کند؛تکامل پیدا می کند، موجودات زنده برای رشد وتکامل به سه چیز احتیاج دارد:۱.تربیت ۲.امنیت ۳.آزادی

🔹تربیت یک سلسله عوامل است که موجودات برای رشدشان به آن نیازمند هستند. مثلا یک گیاه برای رشد ونموش به آب وخاک احتیاج دارد. یک حیوان به غذا احتیاج دارد و یک انسان تمام احتیاجات گیاه وحیوان را دارد، به علاوه یک سلسله احتیاجات انسانی که همهٔ آنها در کلمهٔ«تعلیم وتربیت»جمع است.دومین مسئله امنیت است. موجود زنده حیات ولوازم آن را دارد باید امنیت داشته باشد تا چیزی را که دارد از او نگیرند توسط یک قوهٔ خارجی، چه ثروت یا سلامت یا جانش را، اما سومی آزادی است، یعنی جلوی راهش مانع ایجاد نکنند برای رشد وتکاملش، هر موجود زنده ای برای تکامل نیاز مند آزادی است.انسان هایی آزاد هستند که با موانعی که در جلوی رشد وتکاملشان هست، مبارزه می کنند وتن به وجود مانع نمی دهند.این هم تعریف مختصری از آزادی.

#اندیشه_مطهر
#برشی_از_کتاب_آزادی_معنوی
#تفکر_اسلامی
#هم_صدا

@dubasij