#اویتا_پرون۷ مه ۱۹۱۹ – ۲۶ ژوئیه ۱۹۵۲ / آرژانتین
سیاستمدار
روزی روزگاری در آمریکای جنوبی دختر زیبایی به نام اِوا زندگی میکرد. اوا وقتی کوچک بود آرزو داشت هنرپیشهای مشهور و ستارهی سینما بشود تا بتواند از فقر نجات پیدا کند.
اوا وقتی فقط پانزده سال داشت، به شهر بزرگ بوئنوس آیرس رفت تا رویایش را دنبال کند. با استعداد فراوانش، چهرهی زیبا، و قاطعیتی که داشت خیلی زود هنرپیشهای معروف در روی صحنه و در رادیو شد. اما اوا باز هم بیشتر از این میخواست: دوست داشت به مردمی که کمتر از او خوششانس بودند کمک کند.
یک شب در یک مهمانی با کلنل خوآن
پرون که سیاستمدار قدرتمندی بود آشنا شد. آنها عاشق هم شدند و کمی بعد ازدواج کردند.
وقتی یک سال بعد خوآن
پرون رئیس جمهور آرژانتین شد، اوا خیلی زود به نام خودمانیاش شناخته شد:
اویتا. مردم عاشق علاقه و تعهد او به کمک کردن به فقرا بودند. او به سختی برای حقوق زنان مبارزه کرد و به زنان کمک کرد تا حق رای به دست بیاورند.
شهرت او آنقدر افسانهای شد که از او خواستند معاون اول شود تا در کنار همسرش کشور را اداره کند. هرچند فقرا او را دوست داشتند، افراد قدرتمند از قدرت و محبوبیت او میترسیدند. اوا میگفت «آنها نمیتوانند یک زن جوان و موفق را تحمل کنند.»
اویتا بعد از این که متوجه شد که بیماری سختی دارد، تصمیم گرفت که کاندیدای معاون اولی نشود، هرچند به شوهرش کمک کرد تا برای بار دوم رئیس جمهور شود. وقتی فقط چند ماه بعد از آن از دنیا رفت رادیوی ملی اعلام کرد: «رهبر روحانی ملت را از دست دادیم.»
«باید بخواهید! حق دارید که درخواست کنید! باید آرزو کنید!»
-
اویتا پرونترجمه از کتاب "داستانهای قبل از خواب برای دختران خطشکن"
مترجم:
#الهام_نظریداستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمیشوند» بخوانید.
@doxtarha