گوش کردن به حرف متملقان و نفوذیها/
تکرار تاریخ حاکمانمنوچهر مهرآذین
حتما داستان شاه عباس و سه دزد را شنیده اید؛ اما برای آنها که نشنیده اند می گویم؛ که «یک شب شاه عباس با لباس مبدل در كوچههای شهر می گشت كه به سه دزد برخورد كرد كه قصد دزدی داشتند، شاه عباس وانمود كرد كه او هم دزد است و از آنان خواست كه او را وارد دار و دسته خود كننددزدان گفتند ما سه نفر هر يك خصلتی داريم كه به وقت ضرورت به كار میآيد شاه عباس پرسيد چه خصلتی؟
يكی گفت من از بوی ديوارِ خانه میفهمم كه در آن خانه طلا و جواهر هست يا نه و به همين علت به كاهدان نمیزنيم.
ديگری گفت من هم هر كس را يك بار ببينم بعداً در هر لباسی او را ميشناسم
ديگری گفت من هم از هر ديواری ميتوانم بالا بروم از شاه عباس پرسيدند تو چه خصوصيتی داری كه بتواند به حال ما مفيد باشد ؟
شاه فكری كرد و گفت من اگر ريشم را بجنبانم كسی كه زندانی باشد آزاد میشود.
دزدها او را به جمع خود پذيرفتند و پس از سرقت طلاها را در محلی مخفی كردند .فردای آن شب شاه دستور داد كه آن سه دزد را دستگير كنند. وقتی دزدها را به دربار آوردند آن دزدی كه با يك بار ديدن همه را باز میشناخت فهميد كه پادشاه، رفيق شب گذشته آنها است پس اين شعر را خطاب به شاه خواند كه:
«ما همه، كرديم كار خويش را
ای بزرگ، آخر بجنبان ريش را!»
فارغ از این داستانها، طبق اسناد تاریخی، شاه عباس صفوی تنها شاهی در ایران بوده که با لباس مبدل به میان مردم میرفته و بدون واسطه از حال و هوای مردم مملکت خود آگاه می شده.
با اینکه درباره عملکرد شاهان و خدمات و خیانت های آنها زیاد گفته شده، اما جالب است بدانیم که همین اقدام مذکور، باعث شد تا دوره حکومت شاه عباس، یکی از قویترین دورههای امپراطوری صفویان باشد.
بیتردید، اطلاع درست از آنچه در میان جامعه و لایههای آن در جریان است، کمک میکند تا حاکم یا حاکمان، پیش از رخ دادن هر اتفاقی، بهترین تصمیم را برای ادامه حکمرانی خود اتخاذ کنند.
⭕️ مشهور است که وقتی محمدرضا پهلوی سرانجام تصمیم گرفت با یک هلیکوپتر بر فراز شهر و شلوغیهای آن به پرواز درآید، هنگام پیاده شدن آنقدر عصبانی بود که خطاب به همراهان خود گفت:
«
پدرسوخته ها چرا به من نگفتید اوضاع مملکت چنین است»به نظر میرسد که او قربانی کوچکنمایی متملقان دربار، درباره اعتراضات شده بود و وزیر اطلاعات وقت نیز مدام بولتنهای خوشبینانهای درباره ناآرامیهای شهرهای ایران منتشر میکرد که درک صحیحی از عمق نارضایتیها نداشت.
بیتردید، آنچه همیشه مورد توافق کارشناسان و تحلیلگران بوده، این است که باید ابعاد نارضایتی و خشم در جامعه ایران را با حضوری نامحسوس، آرام و بدون تعصب اصحاب حاکمیت در متن جامعه سنجید؛ تا بتوان تحلیلی واقع بینانه از اوضاع داشت.
گزارشهای توام با کوچکانگاری، متملقانه و به دور از واقعیت، نه تنها کمکی به حاکمیت برای برقراری امنیت و تداوم حکمرانی نمیکند که حتی همچون اسنادی خیانتکارانه قابل اعتنا هستند. شکی نیست که یکی از لایههای نفوذ عناصر بیگانه در هر کشوری، معمولا در سطوحی تشکیل میشوند که بتوانند مانع اطلاع تصمیم گیران از وقایع جاری شوند.
نفوذیها تلاش میکنند همه چیز را عادی جلوه دهند، تا دیگ جوشان صبر جامعه را به مرحلهای برسانند که دیگر قابل کنترل نباشد.
بنابراین، خوب است که مسئولان هوشیاری خود را حفظ کرده و نگذارند چند رسانه معلوم الحال یا افرادی به ظاهر دلسوز و انقلابی، با نیمه حقیقت گویی و ناچیزانگاری، بر شعلههای خشم و نارضایتی جامعه بدمند و اعتماد عمومی را نسبت به تمام مسائل از بین ببرند. که اگر چنین شود، دیگر نه از تاک اثری باقی خواهد ماند نه تاک نشان./صبح ما
@dastchean