ماجراجویی در قلمرو ذهن خلاق 💡
🔶 از زمانی که گیلفورد در دههی پنجاه میلادی بحثِ
تفکر واگرا¹ را مطرح کرد و آن را در برابر #تفکر_همگرا قرار داد، این دوقطبیِ همگرا و #واگرا به یکی از پایههای اصلی در آموزش مهارت حل مسئله و تفکر خلّاق تبدیل شده است. برخی چنان اغراق آمیز برخورد میکنند که گویی تفکر واگرا دقیقاً معادلِ مفهوم #خلاقیت است؛ ولی در اصل چنین نیست
🔷 تفکر واگرا با پاشیدن رنگ به هر شکل و خط و بافتی بدون نگرانی در مورد نتیجه نهایی روی یک بوم خالی شروع میشود؛ همانطور که دورته نیلسن و سارا توبر در کتاب خود
“راز متفکر بسیار خلاق” بیان کردند، تفکر واگرا مانند خیره شدن به یک یخچال باز و در نظر گرفتن تمام ترکیبهای شگفت انگیزی است که میتوانید برای ناهار درست کنید.
🔶 تفکر واگرا به افراد این امکان را میدهد که تا حد امکان ایدههای تازه و جدید را در یک بازه زمانی کوتاه تولید کنند. در طول این فرآیند، همهٔ قضاوتها به حالت تعلیق در میآیند، افراد تشویق میشوند که به دنبال کمیت ایدهها باشند، نه کیفیت، بهطور خودجوش ایدهپردازی کنند و مرزهای تخیل را پشت سر بگذارند. حتی از ایدههای وحشیانه، دیوانهکننده و جسورانه استقبال کنند. در واقع، شعار تفکر واگرا این است: “
همه چیز ممکن است!” همهٔ ایدهها به یک اندازه پذیرفته و ثبت میشوند. در تفکر واگرا واقعاً چیزی به نام ایده بد وجود ندارد. به تفکر واگرا به عنوان «تصویر بزرگ» نگاه کنید، بدون هیچ گونه محدودیت یا قضاوت.
🔷 تفکر واگرا، تفکری کاملا هنجار شکن است؛ البته منظور از هنجارشکنی به معنای منفی آن نیست؛ بلکه از عادات و عرف یکنواخت پیروی نمیکنند. کسانی که واگرایانه فکر میکنند درپی شکست نظم موجود هستند و شنا در جهت مخالف رودخانه برایشان کار مشکلی نیست. از نظر آنها هر راهی که به خوبی به چالش جواب بدهد و کار کند، پذیرفتنی است. افرادی که تفکر واگرایانه دارند، معمولاً قابل پیشبینی نیستند و ریتم حرکتشان به سمت ارائه راهحل نهایی عمدتاً مشخص نیست. گاهی ضرباهنگ حرکتشان کند است و گاهی سرعتشان بهطرز غیرقابل باوری افزایش پیدا میکند.
🔶 ذهن پیچیده و سیال از ویژگیهای برجستهٔ متفکران واگرا است. آنها بهسادگی میتوانند بین مسائل مختلف پل بزنند و آنها را با هم ترکیب کنند. قدرت تحلیلی آنها در رویارویی با مسائل بسیار زیاد است و ذهنشان توانایی خاصی در آنالیز و ترکیب پدیدهها دارد. به تفکر واگرا، «#تفکر_جانبی» یا «#تفکر_افقی» نیز گفته میشود.
🔷 《#طوفان_فکری》نمونهٔ دیگری از بهکاربستن تفکر واگراست. در جلسهٔ برگزاری طوفان فکری، به روشی همزمان و آزاد، فهرستی از راهحلهای ممکن برای مسئلهای با پایان باز پیدا میشود. هدف این است که دربارهی یک موضوع مشخص، بیشترین تعداد ایده تولید شود. در این فرایند ساده، معمولاً در مدت زمانی کوتاه، ایدههای پیشبینی نشدهای ارائه میشود. بنابراین اگر تفکر واگرا را دستیابی به چندین راهحل خلاقانه برای حل یک مسئلهٔ خاص در نظر بگیریم، طوفان فکری از مصادیق آن میتواند باشد.
🟢 روشهای تقویت تفکر واگرا:
1️⃣ از دید دیگران به قضایا نگاه کنید و با دیدگاه آنها به دنبال راهحل بگردید.
2️⃣ وقتی مسئلهای بیش از حد ذهنتان را درگیر کرده است، تصمیمگیری درباره آن را به تعویق بیندازید و مدتی (حداقل ۱ ساعت) مشغول استراحت شوید. در زمان استراحت به چیز دیگری فکر کنید.
3️⃣ نقشه ذهنی بکشید
‼️
نقشه ذهنی نسخه مکتوب طوفان فکری است.
4️⃣ از تکنیک انفجار ستاره استفاده کنید
‼️ مسئله را در میانه یک کاغذ بنویسد و دور آن یک ستاره ششپر بکشید. نوک هر پر از ستاره به یکی از سؤالهای چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا، چگونه و چرا پاسخ میدهد. هر ایدهای را که برای پاسخ به این سؤالها به ذهنتان میرسد یادداشت کنید.
5️⃣ محدودیتهایی را که سرراهتان قرار دارند از پیش رو بردارید؛ مثلا اگر محدودیت زمانی پروژه مانع تفکر واگرا میشود، از کارفرما زمان بیشتری بخواهید.
6️⃣ کنجکاوی و ریسکپذیری را در خود تقویت کنید و دنبال تجربههای تازه باشید.
بسیاری از افراد فقط بهخاطر ترس از خروج از منطقه امن به تفکر همگرا متعهد میمانند و هیچوقت از تفکر خلاق و واگرا بهره نمیبرند.
¹ Divergent thinking
اگر بعد از خواندن این پست فکر میکنید به خلاقیت و پرورش آن در خودتان و دیگران علاقهمندید؛
#دوره_تربیت_مربی_خلاقیت ما را که هفته آینده در دانشگاه تهران برگزار میشود از دست ندهید.
اطلاعات بیشتر و پوستر کارگاه در این پست
📝امیرحسین پناهی
🔗Credit:
Cleverism
🛸 Psyche Science, more in:
📂 CWA Hub
Also in
💻Instagram,
💻LinkedIn,
✅Bale