⭕️در سراسر دهه ۷٠ و ۸٠ خورشیدی در ایران، یکی از رایجترین شیوههای شکنجه #زندانیان_سیاسی، تفتیش زندگی خصوصی و تحت فشار قرار دادن آنها برای اعتراف کتبی و تلویزیونی درباره روابط جنسیشان بوده است. این الگوی شکنجه، به طور گستردهای در سراسر این دو دهه در مورد #زنان_زندانی_سیاسی در شهرهای مختلف و همینطور با پیشینههای سیاسی بسیار متفاوت به کار گرفته شده است.
🔺روژین محمدی در شهادت خود نزد عدالت برای ایران در این باره میگوید بازجویان از او میخواستند تا در مقابل دوربین، جزئیات رابطه جنسی خود را با ذکر کسانی که با آنها رابطه داشته تشریح کند: «جلوی دوربین باید میگفتم که …حتی باید این کلمه را بهکار می بردم که… از واژن با یک نفر رابطه داشتم.» *****
✊زندانیان زن سیاسی در دهههای ۷۰ و ۸۰، گاهی آنقدر تحت فشار و شکنجه قرار میگرفتند که بپذیرند نه یک زن «مومنه عفیفه»، بلکه «یک فاحشه جاسوسه کثیف» هستند. هدف این بازجوییها، نهایت فروریختگی روانی زندانی و رساندن او به نقطهای است که به هر آنچه بازجویان میخواهند، اقرار کند و دیگر هیچگونه کرامت و شخصیت انسانی برای خود قائل نباشد. در چنین مرحلهای، #زندانی_زن آنقدر تحت فشار قرار میگیرد که حتی خود، باور میکند که نه به دلیل آرمانها و اعتقاداتش، که به دلیل داشتن رابطه جنسی وارد فعالیت سیاسی شده است.
✊به عنوان مثال، شهناز غلامی که در زندان اطلاعات سپاه #تبریز به شدت تحت فشار بوده تا به داشتن رابطه جنسی با همفکران خود اعتراف کند، میگوید: « من آن موقع خودم هیچ رابطه با کسی نداشتم، هیچکدام از ما هیچ رابطه جنسی با هم نداشتیم حتی رابطه عاطفی با هم نداشتیم. ما فقط رابطه سیاسی داشتیم . من گاهی وقتی خیلی [این موضوعات] تکرار میشد واقعا فکر میکردم شاید حق با اینهاست، شاید ما واقعا به خاطر اینکه رابطه جنسی داشته باشیم داشتیم از کشور خارج میشدیم. این توهم را به وجود میآوردند که نکند اینها دارند راست میگویند. هی با خودم حساب میکردم که پس اینها حق دارند من را شلاق بزنند، بالاخره من هم اشتباه کردم که این رابطه را میخواستم داشته باشم. هرچند که نداشتم ولی آن قدر که میگویند به آدم تلقین میشود که واقعا آدم گناهکار و مقصر است. کارشان اینست که آدم را آنقدر از تو خالی بکنند که بیهویت و بیمعنا شود.» : جنایت بیعقوبت-شکنجه و خشونت جنسی علیه زندانیان زن در دهه ۷٠ و ۸٠-انتشارات عدالت برای ایران ١٣۹٢