زندگی در ترس
اولریش بَک، جامعه شناس آلمانی می گوید در جوامع مدرن بر خلاف جوامع سنتی، نگرانی افراد از بلایای طبیعی به سمت خطرات ناشی از فعالیت های انسانی که اغلب شکل هم جهانی دارند، حرکت کرده است.
به عقیده او جامعه بیم یا ترس انسان مدرن بیشتر به علت مرز زدایی از خطرات و آسیب های خارج از کنترل انسان و دولتهاست. بحران های زیست محیطی، گرم شدن کره زمین، آب شدن یخ های قطب، آلودگی هوا، جنگ اتمی، انفجارهای هسته ای و بیماری های واگیر دار نمونه هایی از این خطرات پیش روی انسان در عصر سرمایه داری متاخر است.
اولریش بک معتقد است که تهدیدات ناشی از شیوه زندگی انسان امروز دیگر فقط طبقه یا قشر خاصی را هدف قرار نداده است و همه طبقات و گروههای اجتماعی را به یک میزان نگران و دلواپس کرده است.
جامعه ایران در دهه اخیر به علت بحرانهای متمادی سیاسی و اقتصادی و زیست محیطی و تهدیدهای مداوم نظامی و سقوط اقتصادی و تحریم و مشکلات فرهنگی و.. جامعه خاصی در جهان است. این مشکلات به حدی است که زندگی در ایران امروز را به امر دشواری تبدیل نموده و «ترس و بیم» را به ویژگی اصلی زندگی شهروند ایرانی تبدیل کرده است
در ایران امروز هر روز باید نگران بود تا خدای نکرده ناقوس آغاز جنگ نواخته نشود. هر روز باید نگران بود تا سخنان عجیب و اعمال محیر العقولی از سوی برخی صاحبان تریبون سر نزده و آرامش روانی جامعه به هم ریخته نشود. هر روز باید نگران بود که اتوبوس های فرسوده و جاده های غیر استانداردمان جان سربازان و دانش آموزانمان را نگیرد. هر روز باید نگران باشیم حلبی های سواریمان زیر چرخ ماشین های سنگین تولید نیم قرن پیش اروپا و امریکا له نشوند. هر روز باید نگران بود که آلودگی هوا، کودکان و بیمارانمان را خفه نکند. هر روز باید نگران بود که مطرودان و اشرار و اراذل بی شمار، بچه هایمان را ندزدند، کودکی را مورد تجاوز ندهد یا در کوچه و خیابان چاقو کنار گلویمان نگذارند..
هر روز باید نگران بود که فردی خود را نماینده خداوند بر روی زمین می داند اسید و چاقو به دست در خیابان ها به دنبال به دست آوردن دل خدا نباشد.
هر روز باید نگران بود که زلزله و سیل خانه های کاهگلی و غیر استانداردمان را به قبر خانوادگیمان تبدیل نکند.
هر روز باید نگران بود که خشکسالی و کمبود آب اشک های کشاوزانمان را جاری نسازد.
هر روز باید نگران بود که دانش آموزان و معلمانمان مدارسمان را با رینگ بوکس و کشتی کج اشتباه نگیرند.
هر روز باید نگران بود که هواپیماها و قطارها و کشتی هایمان فرسوده یمان در آسمان و زمین و دریا دچار اشتباه و خطای انسانی نشوند.
هر روز باید نگران بود که رسانه هایی که با نام ملی و ضدملی در حال فعالیتند اعصاب و روح و روان و قلب و سلامت جامعه را نابود نکنند.
هر روز باید نگران بود که قیمت کالاهای مصرفی مان چند برابر نشود.
هر روز باید نگران بود که دخل و خرجمان با هم نمی خواند. هر روز باید نگران بود که قحطی نیاید و..
ما در این سرزمین انگار آفریده شده ایم تا در بیم و ترس زندگی کنیم و هر روز نگران خشکسالی، نگران جنگ، نگران خشونت، نگران تصادف، نگران زلزله، نگران سوریه شدن، نگران اتاق های بازداشت، نگران کودکان کار، نگران بیکاری، نگران گرانی، نگران قحطی، نگران قیمت قبر و نگران... باشیم.
✍فرهاد قنبری
@chelsalegi