#حکایت و
#حکمت#بهارستان #جامی _ روضه سوم _ در بیان شکوفههای باغستان
#حکومت و ایالت که متضمن میوههای نصفت و
#عدالت است.
حکمت در وجود سلاطین، ظهور نصفت (انصاف، عدل و داد) و عدالت است نه ظهور به صفت عظمت و جلالت.
نوشینروان با آنکه از
#دین بیگانه بود در
#عدل و راستی یگانه بود؛ لاجرم سید کائنات _ علیه افضل الصلوات و اکمل التحیات_ تفاخرکنان میگفت: ولدت انا فی زمن السلطان العادل (من در زمان پادشاه عادل متولد شدم).
#پیمبر که در عهد نوشین روان
به رخ گشت چشم و چراغ جهان
همی گفت از ظلم از آن سادهام
که در عهد نوشین روان زادهام
چه خوش گفت آن ناصح نیکخواه
به گوش دل آن ستمکار
#شاهکه از ظلمتِ ظلم اندیشه کن
پیِ آزمون، عدل را پیشه کن
اگر عدلت از ظلم ناید فره *
دگرباره پا در ره
#ظلم نه
فره= شکوه، رونق، فروغ و روشنی، رفعت
در تواریخ چنانست که پنج هزار سال سلطنت عالم تعلق به گبران و مغان داشت و این
#دولت در خاندان ایشان بود زیرا با رعایا عدل میکردند و ظلم روا نمیداشتند. در خبر است که خدای تعالی به داود_علیه السلام_ وحی کرد که قوم خویش را بگوی که پادشاهان عجم را بد نگویند و دشنام ندهند که ایشان جهان را به عدل آباد کردند تا بندگان من در وی زندگانی کنند.
عقل و انصاف دان نه کفر و نه دین
آنچه در حفظ ملک در کارست
عدلِ بیدین نظام عالم را
بهتر از ظلمِ شاه دیندارست
حکمت: قرینِ پادشاه، حکیمِ فکرتپیشه باید، نه ندیم هزل اندیشه، زیرا که از آن به درجات کمال برآید و ازین به درکات نقصان گراید.
هر نکته کاید از لب دانا چو گوهریست
خوش آنکه ساخت گنج گهر دُرج سینه را*
دانا دل از جواهر حکمت خزینه است
از خویشتن مدار جدا آن خزینه را
دُرج= صندوقچهی جواهرات
مولانا عبدالرحمن
#جامی🆔 @Bookzic