👁 ماموریت ایران: نسخهی روسی◽️ نقش شوروی در براندازی نظام شاه چه بود؟📜 #تاریخ_نگاری پس از سالها، این را برای نخستین بار علنی مینویسم:
آنچه که در ۵۷ روی داد، یک نقشهی روسی (با در نظر گرفتن تمامی دستهای دیگر غربی) بینقص بود که برای سالها روی تکتک جزییات آن کار کرده بودند و برای اجرایش زمینه میچیدند. روسها منتظر فرصت اجرایش بودند و هنگامی که
#دشمن_نزدیک دانست که شاه به سبب جاهطلبی نفتی و نظامی و شرایط استثنایی
ایران در دههی ۷۰ میلادی، دیگر در غرب هواداری ندارد، برنامهی براندازی شاه را استارت زدند. برژنف در همان آغاز فاز اجرایی، مستقیم شخص شاه را تهدید کرده بود که "آمریکایی نمیتواند سلطنت تو را حفظ کند، ما میتوانیم"(
حسن توفانیان در گفتوگو با تاریخ شفاهی هاروارد) و این نه یک توصیه که یک پیشبینی بود از توفانی که در راه است.
آنچه پس از آن رخ داد، از نخستین اعتراضها در تبریز که ردپای سازماندهی خارجی در آن دیده شده بود (
مصطفی الموتی در گفتوگو با تاریخ شفاهی هاروارد) تا زنجیرهی اعتصابها، و سپس وارد کردن نیروی عملیاتی براندازی برای روز فروپاشی، همگی جزیی از یک برنامهی واحد روسی بودند که بخش عمدهی آنان به دست نیروهای سرسپرده و آموزش یافتهی روسیه مانند جاسوسان حزب توده، تروریستهای فدایی و مجاهد و کمونیستهای جاگذاری شده در بدنهی سیستم مسقر انجام گرفت.
اساسن براندازی نظام مقتدر شاه در ۵۷، نیازمند یک تدارکات گسترده از مدتها قبل بود؛ مانند حذف محمد خاتم و خالی کردن سیستم از نیروهای موثری مانند علم به لطف اجل یا غیراجل، و وقتی دومینوی براندازی به حرکت درآمد، یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی قدرتمند باید به عنوان مدیر کنترل پروژه، تمامی برنامه را از مرحلهی اجرا تا موفقیت دنبال میکرد و بدون چنین چتر قدرتمندی از پشتیبانی لجستیکی/اطلاعاتی/امنیتی، براندازی شاه، در همان نطفه خفه میشد. روسها به جز اجرای برنامهی گام به گام و اولیه در طول سالها برای پیریزی شالودهی ۵۷، به جز پیادهسازی مرحلهی ثانویهی براندازی از ۵۶ تا بهمن ۵۷، و به جز پشتیبانی اطلاعاتی و امنیتی کامل از
#ماموریت_ایران، در آخرین مرحلهی براندازی، مشهور به
#روز_فروپاشی نیز نقش اصلی را داشتند.
برانداختن یک سیستم مستقر با هر مقدار اعتراض خیابانی و اعتصاب گستردهای، باز هم در نهایت نیاز به یک "عملیات نظامی" از سوی کادرهای آموزشدیده (نه مردم عادی) با پشتیبانی اطلاعاتی کامل و تمام وقت دارد. این پیاده نظام را در
ایران تنها و تنها، اتحاد جماهیر شوروی در اختیار داشت که از سالها قبل تروریستهای فدایی، مجاهد و حتا نیروهای شبهنظامی فلسطینی را آموزش میداد تا در روز واقعه وارد عمل شوند و روز واقعه برای
ایران ۱۹ تا ۲۲ بهمن ۵۷ ماه بود! آنچه در این روزها رخ داد، یک عملیات نظامی کامل برای فروپاشی یک سیستم مستقر بود که با همراهی مجموعهای از عوامل دیگر رخ داد.
در این سالها دربارهی ماهیت ۵۷، حرف بسیار بوده اما کمتر کسی به دخالت مستقیم روسها اشاره داشته و خط و ربطهای روشن پیادهنظام شوروی در
ایران را دنبال کرده؛ امری که نشان میدهد روسها و ماموران تاریخنویسشان، درست به مانند ۲۸ مرداد به خوبی توانستهاند حقیقت را بپوشانند اما در یک دههی اخیر، به مرور وقت فاشگویی بیشتر دربارهی حقیقت رسیده و هر چی بیشتر به ردپاهایی میرسیم که روسها به دقت تلاش کرده بودند، آنها را مخفی کنند.
✔️ @SasanAghaei#یادداشت📌 پینوشتها
🔻 من تاکنون در این باره عمومی ننوشته بودم اما اپیزود ۳۸ #مدبویز یک چراغ راهنمای خوب است برای آنکه بدانید روسها چگونه به شاه و براندازی او میاندیشیدند. در این اپیزود سرنخهایی را جاگذاری کرده بودم:
📻 8⃣3⃣ طلسم بغداد(
کستباکس |
تلگرام)
🔻 در اپیزودهای ۵۳ و ۵۴ مدبویز هم، سرنخ برنامهی نظامی و نیروهای تروریستی روسیه در ایران را دنبال کردهام:
📻 3⃣5⃣ نام سندرم: توسعههراسی(
کستباکس |
تلگرام)
📻 4⃣5⃣ ترور سازندگی(
کستباکس |
تلگرام)
🔻 در اپیزودهای ۵۵ و ۵۶ مدبویز، دربارهی ماهیت برنامهی فرهنگی شوروی به جهت خالی کردن بنیهی ملیِ جامعهی جوان ایران، با فوکوس بر فضای سینمای پیش از ۵۷ نوشتهام:
📻 5⃣5⃣ سطل آشغال، پر از نگاتیو است!
(
کستباکس |
تلگرام)
📻 6⃣5⃣ به آینده، شلیک کن!(
کستباکس |
تلگرام)
🔻 یادداشتهای مرتبط که دوباره بخوانید:
✍🏻 تمدن بزرگ در زنجیر گرگها (
لینک)
✍🏼 معمای بیبیسی در ۵۷ (
لینک)