🔖 #یادداشت به الگوی همزیستیمان بیاندیشیم!
✍ #فاطمه_گوارایی حوادثی که در این چندروزه تهاجم ترکیه به سوریه بر منطقه ازجمله ایران رفت، نشان داد که کشور ما تا رسیدن به دموکراسی راه طولانیای در پیش دارد و تحقق دمکراسی فقط به حرف و بیان، بیانیهها و شعارهای جذاب ممکن نیست.
دموکراسی، پروسهای است که باید با طمانینه پیموده شود و عادات و خلقیات را تغییر دهد. در این راه، یکشبه نمیتوان ره صدساله را پیمود.
بیجهت نیست که لازمه تحکیم و استقرارِ دموکراسی در یک کشور را منوط به تحقق پیششرطهایی از جمله وجود دولت قانونمدار، اقتصادِ مستقلِ از دولت، جامعه مدنی سازمانیافته در انجمنهای مدافع منافع خویش و نیز جامعه سیاسی متشکل از احزاب و نهادهایی که به حقوق همگان احترام بگذارند و رعایت آن را ضمانت کنند، دانستهاند!
و باز بیجهت نیست که بهدلیل فقدان این پیششرطها گفته میشود ایران در مرحله گذار به دموکراسی توقف کرده است!
عملی شدن دمکراسی نیازمند فرهنگ شدن میان مردم است و این کاری است که نهادهای مدنی انجام میدهند ( اینگهارت و ولزل،۱۳۸۹) و نهادهای مدنی نیز چیزی نیستند جز احزاب سیاسی قدرتمند و نهادهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تا با یک فعالیت مستمر سازمانیافته و هدفمند به افزایش آگاهیهای سیاسی و اجتماعی اعضای جامعه، رواج ارزشها و رفتارهای دمکراتیک و گسترش اشکال مدنی فعالیتها که زمینه را برای گذار به مرحله تثبیت دمکراسی فراهم میآورند، بپردازند و آنها را نهادینه سازند.
در این چند روز که همه نگران رویدادهای منطقه بودیم، فرصتی دست داد تا در راستای رویداد تلخی که در جریان بوده و هست مواضع کشورها، سازمانها، نهادها و شخصیتهای داخل و خارج محک زده شود. تکانهای بود تا همگان قدری به خود آییم و ببینیم کجائیم و چه میکنیم.
اتفاقا جریانها و آدمهایی که متهم به آدمکشی در کردستان بودند، اینبار به حمایت برخاستند و آدمهایی که سالیان سال وجهه و جبه ملی به تن داشتند، یک پان دوآتشه از آب درآمدند. اینبار کسی گریبان حکومت مرکزی را نگرفت؛ خودمان گلوی همدیگر را گرفته بودیم!
تقریبا تمامی کشورها و ملتهای ترک از عملیات "چشمه صلح" ترکیه حمایت کردند و تمامی ملتهای کرد از کردهای سوریه و سرنوشتی که بر آنان رفته است.
شکافهای قومی خودش را در خیابانهای کشورهای اروپایی، ایران و ترکیه و صفحات و شبکههای اجتماعی افراد و شخصیتهای سیاسی تا ورزشی و... بهگونهای نشان داد تا همگان ببینند که تا چه اندازه مستعد شعلهورشدن است.
همگان دیدیم سیاست چگونه هرلحظه رنگ عوض میکند و اخلاق و تعهد در این میان، اولین قربانیان آن هستند. همگان دیدند که قدرتهای خارجی چقدر قابلاعتمادند و چگونه پشت خالی میکنند. دیدیم که تا چه اندازه فقر اطلاعاتی و تجربی از منازعات قومی داریم.
آری؛ در عرصه تئوری خیلی چیزها میشود گفت. اما در عرصه عمل این آدمها که هریک منتسب به قومی و مذهبی بوده و هستند، به اقدام میپردازند. بسیاری از تئوریها بعد از این رویداد، به ارزیابی دوباره خود خواهند پرداخت.
دیدیم در صورت فراهم نبودن زیرساختها برای تثبیت دمکراسی، باید انتظار برگشت آن را داشت. ترکیه مدلی بود که از آن بعنوان کشوری که به مرحله تثبیت دمکراتیزاسیون گام نهاده، نام میبردند. اما بهیکباره هم در داخل و هم در خارج از مرزها ورق برگشت.
به قول استاد جواد کاشی، ما باید برای مدتی فکر به اینکه چه کسی به ما حکومت میکند را کنار بگذاریم و به این بیندیشیم که چگونه قرار است با هم زندگی کنیم و مشکلاتمان را برطرف کنیم. ما هیچوقت فکر نکردیم که الگوی همزیستی ما در جامعه باید چگونه باشد تا بر اساس آن بفهمیم چه کسی میتواند بر ما حکومت کند.
#فاطمه_گوارایی@Bookzic