⏸ #مکث📌 امید را آزاد کنید!
#حسین_قاضیاناگر میخواهید اعتراضات بخوابد یا دوباره شکل نگیرد، راهش این است که امید را آزاد کنید.
شاید بگویید امید کیست؟ امید، رهبر معترضان کنونی و آینده است. امید را که آزاد کنید، اعتراضات فروکش میکند، حتی اگر نارضایتی کماکان وجود داشته باشد.
اما اگر امید نباشد، اگر اسیر شده باشد، یا خبر بدتر این که کشته شده باشد، مردمی بیامید، مستاصل و نومید، به هر دری خواهند کوفت، هر دیواری را فرو خواهند ریخت، دیگر چیزی جلودارشان نخواهد شد. چون نومیدی و یاس، زود است که سر از خشم و خشونت درآورد. وقتی خشم و خشونت میداندار شد، دیگر سخت است که امید کاری کند. در آن حال، حتی اگر بخواهید امید را آزاد کنید کسی باورش نخواهد کرد، کسی دیگر به گِردش جمع نخواهد شد، چه رسد که به او امید داشته باشد. مردم فکر میکنند امید به آنها خیانت کرده است. وقتی به او نیاز داشتند نبود و حالا که فرتوت شده دیگر از او کاری برنمیآید، دیگر نمیتوان بر پیشانیش نور امید دید.
سالها در سر هوای این داشتهاید و دارید که اگر امید را بکشید، مردم ناچار مطیع و منقاد خواهند شد. اما غافل بودید که بدون امید، چطور مردمی را که مطیع و منقاد به نظر میرسیدند، عاصی و نافرمان کردهاید. اگر امید را به زندان نیافکنده بودید، نارضایتی هم که بود، دستِ اعتراض را نمیگرفت و وارد این معرکه نمیکرد. اعتراض را هم که میآورد، از خشم و خشونت تهی بود.
حالا هم تا خیلی دیر نشده امید را آزاد کنید. امیدوار باشید که مردم هنوز هم فکر کنند حالا که امید آزاد شده، شاید که بشود ابرهای بهبود را در افقهای دوردست دید. همین امید است که دل مردم را خوش میدارد به تحمل نارضایتی و کوشش برای رفع نارضایتی و ادامهی این زیست جمعیِ ناگزیر.
امید که نباشد ما شروع خواهیم کرد به دریدن همدیگر. چون چیزی برای قسمت کردن در این بنبست بی افق و بیآینده، بیش از آنچه اکنون هست، نخواهیم داشت. در بنبست بیافق، آنچه داشته باشیم هم دیر یا زود ته میکشد. چه رسد به حالا که نه آبی در کار است، نه نفتی در کار خواهد بود. و هر چه هست کفاف زندگی همهی ما را نمیدهد. پس چارهای جز دریدن همدیگر زیر ریزگردهای فقر و فساد نداریم.
اما دل خوش ندارید به دریدنهای ما. ما سالهایی است داریم همدیگر را به آرامی و گاه به آخرین سبکهای مد روز میدریم. اما امید که نباشد، شما هم که امید را به اسارت گرفتهاید دریده خواهید شد. کسی از این جنگ بیرحمانه بر سر منابع اندک و رو به اندکتر شدن جان سالم به در نمیبرد. بیشک تنهایی باقی میمانند، اما تنهایی که لاشههایی انسانی خواهند بود در بیغولههایی خالی از روح انسانی و روح با هم زیستن.
امید را آزاد کنید! دیر میشود.
@hghazian@Bookzic