زندان قرچک،هر وقت یادم میاد چه روزهایی را در آنجا گذراندم میمانم از این همه صبرم،غذاهای بی کیفیت که وقتی قرمه سبزی،خورشت کرفس،سوسیس میدادند،شن های سبزی زیر دندان حالمو بد می کرد مجبور شدیم خودمان از بوفه خرید کنیم .روزهای مان را با نان و پنیر سپری کنیم،بوفه هایی که مواد غذایی می فروخت با قیمت بالا تن ماهی می خریدم ولی جایی نداشتیم برای جوشاندن همان جوری استفاده می کردیم.از خدمات پزشکی هم بگم در حد صفر ،کسانی که سواد پزشکی نداشتند ولی برای ما نسخه می پیچیدند داروهای تاریخ مصرف گذشته،الان هم که باخبر شدیم هرکس حادثه ای در زندان برایش بیفتد باید اول رضایت نامه را پر کند که مقصر خودش نه زندان و مسئولین و بعد به حال آن بیمار رسیدگی کنند.شب که میشد تعدادی از زندانی ها در بند دو ساعت دو ساعت شیفت میدهند و اجباری هست که شخص در بند راه برود و مراقب باشد کسی اخلالی در بند ایجاد نکند.وظایف مراقبت خودشان از زندانی را به عهده خود زندانی می سپردن.در طی سال خیرین به زندان خیلی سر میزنند و کمک مالی می کنند ولی کاملا معلوم آن هزینه ها صرف همه چیز می شود جزء بهبود امکانات زندان و شرایط زندانی.با چهار تا خرید گلدان در کوریدور زندان بگویند بهترین فضا را ایجاد کردیم.
#زندان_قرچک #زندانیان_بیگناه #زندانیان برگرفته از صفحه سمانه قاسمی زندانی سیاسی سابق
#اعتصابات_سراسری