جان بی رخِ تو دردِ دلِ غمزده داند
ماتمزده حالِ دلِ ماتمزده داند
پی بردهام از عشق به جایی که ره آنجا
دیوانهی پا بر سرِ عالم زده داند
این ذوقِ پیاپی که مرا از میِ عشق است
در بزمِ بلا، جامِدمادمزده داند
زان طرّهی برهمزده آشفتهدلان را
حالیست که آشفتهی برهمزده داند
کوهِ غمِ فرهاد ز من پُرس،
فصیحیکاندوهِ دلِ غمزده را غمزده داند
#فصیحی_هروی #غزل_کامل•تذکرهی میخانه به اهتمام احمد گلچین معانی•
@be_ghole_ghazal