#شانی_تکلو میگه:
یار میرفت و من ز دنبالش
اشکِ حسرت به راه میکردم
او به تیغِ سیاستم میزد
من به حیرت نگاه میکردم
ظاهرا این سیاستبازی از اون دوران مرسوم بوده. پس اگه کسی داشت این کار رو میکرد سرزنشش نکنید؛ چون داره به سنت دیرینهمون عمل میکنه.
التماس کنید تا غزل کامل رو بذارم.
😐🙄 (الان یکی پیدا میشه کاملش رو میذاره تا من برم توی افق محو بشم.)