🎼آهنگ «المطر الأول» از ريم بنا:
تساقط المطر الأول على شُبّاكي
في ليلة المطر الأول أتذكرك حبيبي
طيفاً يسافر في صقيع ليلي
و يأتي صوتك دفئاً على ليلي:
«حبيبتي! هل تسمعين؟! وقْع المطر الأوّل على شُبّاكي يذكرني بك بطيفك المسافر في صقيع ليلي . تعالي إليّ أو خذيني إليك . إلى ألف نجمة تتوسد عينيك...»
فليتساقط المطر الأول!
أغنياتٍ لا تنتهي على شباكنا!
نخستین باران بر پنجره ام فرومی بارد
همیشه، شبِ بارانِ نخست، به یاد تو می افتم محبوب من
که چون رؤیایی از یخبندان شبانه ام می گذری
و صدایت می آید و گرمای شبم می شود:
«محبوبه ام! می شنوی؟
طنین نخستین باران بر پنجره ام تو را به یادم می آورد
و رؤیای گذرایت را در یخبندان شبانه ام
به نزدم بیا یا مرا پیش خود بَر؛
پیش هزار ستاره که تکیه گاهشان دو چشم توست...»
پس بارانْ هماره بارانِ اوّل باد!
تا ترانه هایی باشد بر پنجره هامان!
برگردان: نرگس قندیلزاده
@sodqaihaa#موسیقی #پاییزشنیدن این قطعه
👇