در عیب و هنر اجتهاد شورایی
چند روز پیش طه برایم چند فتوا فرستاد، از مجموعهای به نام مرکز جهانی اجتهاد شورایی ICCI. فتواها برایم تازگی نداشت. آراء فقهی غیرمشهوری بود که فقیهان تکافتاده میترسند به زبان بیاورند و شبه شهرت، از مقام فقاهت خلعشان کند. فتواها دربارهی این چیزها بودند:
- دست دادن با جنس مخالف در جامعهای که دست دادن را نشان احترام میداند، طبیعتا بدون قصد لذت
- صدقه دادن پول برای نیازهای ضروریتر، به جای قربانی حج
- پاکی سگ خانگی و روایی نگه داشتن آن و پلیدی سگهای وحشی، هار و ولگرد و لزوم پاکسازی آنها
-روایی خواندن نمازهای مستحبی به زبان مادری
- روایی محدود کردن روزه حداکثر به ۱۶ ساعت در مناطقی که طول روز در آنها بیش از این به درازا میکشد
اما آنچه دل مرا روشن کرد، این فتواها نبودند و هیچ کدامش برایم تازگی نداشت. آنچه تازهتر از تازه است، خود اجتهاد شورایی است. اینکه فقیه موشکافی مانند مصطفی محقق داماد در کنار معرفتشناس زبردستی مانند ابوالقاسم فنایی در کنار تاریخ
فقهدان و رجالی نادرهای مانند حیدر حب الله، به اجتهاد همچون یک پروژهی پژوهشی نگاه کنند، بینظیر است. من از
فقه دل خوشی ندارم اما هیچگاه نتوانستم از کانال تلگرامی حیدر حب الله بیاندازه فروتن و دانا خارج شوم. او گاهی برای یک فتوا پیشینهی یک باب فقهی را از آغاز اسلام تا امروز در همهی مذاهب میکاود. هیچ کس را ندیدهام که به اندازهی حب الله سرش برای
فقه درد کند. همانگونه که وقتی طلبهها و دانشجویان حقوق از من دربارهی واکاوی روششناسی
فقه، منبع میخواستند میگفتم اگر حوصله کنید و «اخلاق دینشناسی» ابوالقاسم فنایی را بخوانید، چند سال از همهی همقطارانتان جلو میافتید. این کتاب مانند عکس ام.آر.آی
فقه است. و همانگونه که همواره وقتی صحبت از
فقه مقاصدی میشود، یاد نشستی در دانشکدهی حقوق دانشگاه بهشتی میافتم که فلان مدعی سرقفلی
فقه مقاصدی در کنار مرحوم داود فیرحی و آیت الله محقق داماد نشسته بود و در جلسه محقق گاهی حتی از فیرحی نیز سبقت میگرفت تا چه رسد به آن شیخ. حالا این سه، که من بسیار به اخلاقمداری معرفتشناختیشان اعتماد دارم، در یک شورای پژوهشی برای بازپژوهیهای فقهی گرد هم آمدهاند و این دل را آرام میکند.
حالا بچههای از میهن رفته (بخوانید به دست پدران بیرونانداختهشده و با موشک بهخطا کشتهشده) میتوانند همچنان شیعه باشند اما برای دست دادن با جنس مخالف و کوتاه کردن روزه در شمال اروپا حس گناه نکنند. هویت اگر خانهای باشد، نباید آنچنان تنگ و سکونتناپذیر باشد که ساکنانش را وادار به آوارگی کند. اگر از فتواهای مندرآوردی و از سر ناچاری که بچهها برای خودشان صادر میکنند بگذریم، مراجع گمنام با فتواهای آزادتر، شاید میتوانستند حس گناه را از دل این بچهها سبک کنند اما هیچ کدام اینها نمیتوانند درد بیهویتی را چاره کنند. مرکز جهانی اجتهاد شورایی از این جهت یگانه است، نامآورانی که در این شورا هستند بهسادگی میتوانند در کنار آتوریتههای هویتی بزرگ، سرپناه باشند.
اینها همهاش شد هنر. عیب کجاست؟ عیب در نهادینهشدن دین است. شورایی شدن اجتهاد، شیعه را یک گام دیگر به کاتولیسیزم (و سپس آفتهای دین نهادینه) نزدیک میکند. گرچه این روزها این خانه آنچنان تنگ و خشک شده که هر گشایش و انعطافی، فرج است.
پس دو هنر گفتم و یک عیب. اول: پیشرفت نوبرانهای که این شورا با همافزایی دانشورزانش در روششناسی اجتهاد ایجاد کرده، دوم: چتر هویتی آبرومندی که بر سر نسل تازه گشوده و سوم که هشدار است: گام زدن ناگزیر این شوراست در زمین لغزان نهادینهسازی دین.
این هم آدرس پایگاهشان:
www.collectiveijtihad.org#فقه #دین #هویت #روزنوشت