سمیه نوروزی:
استقلال بازی حساس داشت و من که برای بار چندم نتوانسته بودم بروم استادیوم، خودم را راضی کرده بودم با داداش پرسپولیسیام بنشینم جلوی تلویزیون و تمام بازی را کلکل کنم. استقلال باید حداقل سه گل میزد تا برود بالا و من دلشوره داشتم.
ده دقیقه مانده بود به بازی که زنگ در را زدند. داشتم با چشمهام صحنههای ورود دو تیم به زمین را میبلعیدم که داداش بهم گفت برو از اتاق بیرون، هادی آمده بازی را باهم ببینیم... داد و هوارهایم بیفایده بود چون نامحرم آمده بود خانهمان و من طبق قوانین آن سالهای خانواده نباید با نامحرم حتی چشمتوچشم میشدم، چه برسد به این که یارو بفهمد من میخواهم فوتبال تماشا کنم و خدا آن روز را نیاورد که بخواهم شادی کنم از گل احتمالی...
سرتان را درد نیاورم. تمام نود و چند دقیقهی بازی را از لای در دیدم و اوایلش اشک ریختم و به بخت بد خودم و به داداشم و دوستش فحش بستم و کمکم عادت کردم به آن چند سانت لای دری که باز مانده بود و غنیمتی که داشتم. یادم نمیرود سه باری را که با گل ورمزیار و مرفاوی و منصوریان بیصدا بالا و پایین پریدم و مواظب هم بودم کسی بویی نبرد، چون ممکن بود لای در را ببندند.
چند سال بعد خواستگاری داشتم که جملهاش بین من و رفقایم معروف شد: یعنی شما مجلههای ورزشیتونو به من ترجیح میدین؟ - بله...
برخوردی که باعث شد چند روز بعد بابا مجبورم کند تمام آرشیو ده سالهی مطبوعات ورزشی و عکسهای فوتبالیستهای دوستداشتنیام را بریزم دور.
جوری گریه میکردم که مادربزرگم آمد به دلداری: اینا رو میخواستی جاهاز ببری مگه؟... چند بار فیلم آفساید جعفر پناهی را دیده و با دخترک چادریاش همذاتپنداری کرده باشم و پابهپاش ترسیده باشم و گریه کرده باشم خوب است؟ چقدر برادرهایم مسخرهام کردند سر اینکه از آن فیلم شعاری دفاع میکنم...
معلم آلمانیام حتما یادش هست که سر یکی از قهرمانیهای استقلال، یکهو سر کلاس لباسهایم را درآوردم و با لباس استقلال که از پیش تنم کرده بودم، دور افتخار زدم توی حیاط دفتر فرهنگی سفارت اتریش؛ تنها جایی که یک زن میتوانست با لباس استقلال توش شادی کند... تصویر
#دختر_آبی سرتاپا سوخته تمام سالهای عشقم به فوتبال و استقلال را فیلم کرد و نشاند جلو چشمهام.
حالا چرا این مرگ و این مرور باید همین امشب اتفاق بیفتد. شب تولد سورن...
سال گذشته تمام شب بیدار بودم از استرس زایمان و امسال، همزمان که سورن کنارم آرام خوابیده، به
دختر آبیای فکر میکنم که چند سالیست توی وجودم خفهاش کردهام. اما یک چیز میگویم بین خودمان بماند: آمار مدرسه فوتبال بارسلونا را گرفتهام و هامبورگ را؛ چند باری هم با سورن رفتهام مدرسه فوتبال استقلال. فقط کافیست لب تر کند...
#زنان #دختر_آبیمنبع:
@somayenoroozi