بریده‌ها و براده‌ها

#دانشگاه
Channel
Blogs
News and Media
Education
Psychology
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel بریده‌ها و براده‌ها
@bbtodayPromote
7.84K
subscribers
19.9K
photos
6.22K
videos
44.5K
links
you are not what you write but what you have read. رویکرد اینجا توجه به مطالب و منابع مختلف است بازنشر مطالب به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست! https://t.me/joinchat/AAAAAEBnmoBl2bDScG2hOQ تماس:
باز هم قطع درخت در دانشگاه تهران
دوازده سال پیش به منظور استفاده از گیاهان بومی در فضای سبز، باغچه ای در محوطه جنوب دانشگاه درست کردیم و شماری از گونه های گز بومی را در آنجا کاشتیم. اخیرا مشخص نیست به چه منظوری، اقدام به ساخت یک ساحتمان در محوطه کرده و گونه های گز را ریشه کن کردند.
من نمی دانم چه شده است که عوامل دانشگاههای تهران و علوم پزشکی به جان فضای سبز دانشگاه افتاده اند.
من مراتب را به دفتر رئیس دانشگاه گزارش کردم ولی نوش دارو پس از مرگ سهراب.
رئیس دانشگاه باید فورا بخشنامه کند که تخریب فضای سبز تحت هر عنوانی ممنوع است و متخلفین را به مراجع قانونی سپرده و فورا از کارشان برکنار کند.
#دانشگاه_تهران
#حسین_آخانی
https://www.ddinstagram.com/p/C_Vul3ziOQl/?igsh=MW0xdGE0Zjc0YW9vMQ==
پرونده ناظم بکائی بر مسند ریاست دانشگاه الزهرا

زهرا ناظم بکائی در بیست‌و‌دوم فروردین ماه سال هزار‌وچها‌رصد‌ویک توسط محمدعلی زلفی‌گل وزیر علوم وقت به ریاست دانشگاه الزهرا منصوب شد.

ناظم بکائی دانشیار زیست‌شناسی‌تکوینی است و سابقه عضویت در شورای مرکزی بسیج اساتید دانشگاه الزهرا،عضو اصلی هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اعضای هیات علمی دانشگاه الزهرا را نیز برعهده داشته است.

انتصاب رئیس دانشگاه به این شیوه است که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با پیشنهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس دانشگاه را برای دوره‌ای چهار ساله منصوب می‌کند.

فارغ از نقش پررنگ نهاد موازی قانون‌گذاری و انتصابی شورای عالی انقلاب فرهنگی در انتخاب رئیس دانشگاه، عدم اعمال نظر اساتید هیات علمی و دانشجویان در انتخاب رئیس دانشگاه، بدنه دانشگاه و دانشگاهیان را با آسیب‌های جبران ناپذیری مواجه می‌کند.
اعمال نفوذ و تبعیض در مدیریت دانشگاه، عدم پاسخگویی مدیریت به دانشجو و اساتید از جمله مضرات این سیستم غیر دموکراتیک است.

در دولت سیزدهم که طبق گزارشات واصله راهی نوین در حذف و طرد دانشجویان دگراندیش و پس‌زدن اساتید نوگرا داشت، دانشگاه را با صفحه‌ای جدید از تاریخ سرکوب و خفقان مواجه کرد.
حجم گسترده‌ای از تعلیق، تبعید و ممنوعیت از خدمات رفاهی دانشگاه در این دوره رخ داد.
این بیان به معنی تطهیر دولت‌های قبل  نیست که آنها نیز در آزار و اذیت دانشگاه از کوچک‌ترین تلاشی کوتاهی نکردند.
در دوره ریاست ناظم‌بکائی از روز نخست، کمیته انضباطی به کارخانه ایجاد پرونده انضباطی برای دانشجویان تبدیل شد به طوری که دانشجویان پرونده‌دار چندبرابر شدند.
اختیارات حراست دانشگاه ( باید اسمش را عوض کنیم چرا که به معنای این واژه اجهاف است ، متعرضان به حریم دانشگاه و دانشجو را (حارس)بنامیم)، در دوره ناظم‌بکائی بسیار گسترش یافت به نحوی که حراست دانشگاه از دانشجویان در محیط خارج از دانشگاه(پارک، بی‌آر‌تی)، عکس و فیلم گرفته و برای پرونده‌سازی در دانشگاه استفاده می‌کردند.
تعامل با وزارت اطلاعات در راستای کسب اطلاعات بیشتر از دانشجویان تا آنان را بیشترتحت فشار قرار دهند و مجبور کنند به تعهد دادن، بدون اعتراض حکم را پذیرفتن یا حتی علیه دیگر دانشجویان شهادت داده یا مطلب بنویسند و در نهایت بی قید و شرط به تمامی خواسته‌های دانشگاه تن دهند.
از گزارشات عجیب واصله، اصرار بر حضور در مساجد و اعتراف به گناهان سابق و توبه کردن بود.
ریاست بکائی دوره تشدید سخت‌گیری نسبت به حجاب، نصب گیت تشخیص چهره در ورودی‌های دانشگاه و خوابگاه بود که به همین‌جا ختم نشد و تعهدنامه در دم در گذاشنه بودند تا کوچک‌ترین انحراف از معیار حجاب خودشان را مجبور به تعهد دادن کنند.
ما شیوه نامه انضباطی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی را به رسمیت نمی‌شناسیم اما این‌ها خود حتی به این شیوه‌نامه نیز تمکین نکرده و طرحی نو در سرکوب دانشجویان درانداختند.
انتخابات شورای صنفی را برگزار کردند اما از آن شورا چیزی جز پوشال باقی نگذاشتند و امکان هرگونه فعالیت مثبت از آنان سلب شد و تنها وعده و وعید باقی ماند.
نه تنها مجوز مجمع الزهرا را لغو کردند بلکه حتی موجودیت آن را نیز انکار کردند.
تحویل خوابگاه به دانشجویان خوابگاهی با تاخیر انجام شد.
در خوابگاه ساس مشاهده شد و به جای از بین بردن ساس، اولین نفراتی که این خبر را گفتند، به کمیته احضار کرده، پرونده تشکیل دادند و یک‌ ترم تعلیق کردند!
ناظم بکائی بارها با افتخار از حذف عوامل مورددار(اساتید) از دانشگاه گفت.

این‌ها تنها بخش کوچکی از فجایعی است که بر دانشگاه و دانشگاهیان رفت.
هنوز نمی‌دانیم این متن چرا نوشته شد، چرا که رنج تحمیل شده به دانشجویان را هیچ نوشته‌ای نمی‌تواند روایت کند، تنها تسکین دهنده این است:
خوش باش که ظالم نبرد راه به مقصود

#دانشگاه_زیر_پوتین_تمامیت_خواهان
#روایت_سرکوب

🆔 @Sedaye_Alzahra
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شادی ناب و دیریاب دانشجویان

🎓 دانشجویان دانشگاه کالیفرنیا پس از فشار بسیار توانستند قانون لغو سرمایه گذاری را در شرکت‌هایی که از نسل کشی غزه و دولت اشغالگر حمایت می‌کنند تصویب کنند و جشن بگیرند.

#بین_الملل #آمریکا
#فلسطین #غزه #اسراییل
#دانشگاه #آموزش_عالی
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام‌العمر باشیم:
@TeacherasLLL
Forwarded from شفیعی کدکنی
زمانه بس که پلید و پَلَشت و مسخره شد
عیار‌ْسنجی خورشید کارِ شب‌پَره شد
درایِ هرزه‌درایان درآمد از درِ شهر
به کبریا و به هر نیک در مکابره شد
محمدرضا شفیعی کدکنی

عکس: فتو‌آرت، محمد محمد‌شاهی
#دانشکده_ادبیات_دانشگاه_تهران
#دانشگاه_تهران
#دانشگاه
🔴 دانشکده ادبیات در معرض خطر بزرگی است!


دانشجویان دانشکده‌ی ادبیت و علوم انسانی دانشگاه تهران در ترم جدید با انتشار لیست دروس ارائه شده، متوجه حذف نام دست‌کم ۷ تن از اساتید این دانشکده شدند.

بنا بر این گزارشات، بسیاری از دروسی که سالها توسط اساتید مشخص و ثابتی ارائه می‌شدند، در این ترم به افراد جدیدی سپرده شده‌اند که به اشکال مختلف از اطرافیان و نزدیکان عبدالرضا سیف، رئیس این دانشکده‌، هستند. این حذف‌ها نه به شکلی قانونی و با ابلاغ رسمی، بلکه بدون اطلاع قبلی و به واسطه‌ی کارشنکنی در تخصیص دروس، صورت گرفته است. همچنین اغلب این اساتید پیش‌تر در هیات جذب و گزینش دانشگاه مورد بازخواست قرار گرفته بودند.

حذف اساتید باسابقه و مجرب و کلاس‌های درسی آنان و جایگزینشان با افراد غیرمتخصصی، ضربه‌ی بزرگی بر پیکر این دانشکده مهم و تاریخی کشور، وارد می‌کند.

نام برخی از این اساتید:

#وحید_عیدگاه (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
#جواد_بشری (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
#میلاد_عظیمی (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
#لیلی_ورهرام (استاد گروه فرهنگ و ‌زبان‌های باستانی)
#قاسم_عزیزی (استادیار گروه زبان و ادبیات عرب)
#داریوش_رحمانیان (دانش‌یار گروه تاریخ)
#حسین_مصباحیان (استادیار گروه فلسفه)

منبع گزارشات:
@daneshjo_ut

#دانشگاه_تهران
#سرکوب_اساتید
5⃣0⃣1⃣7⃣
🆔@senfi_uni_iran
....
....
@falaakhon
🔴حذف رشته‌ی مجسمه‌سازی از لیست رشته‌های دانشگاه هنر در دفترچه‌ی کنکور

رشته‌ی #مجسمه‌سازی و #سینما از لیست انتخابی در دانشگاه هنر بدون هیچگونه اطلاع قبلی حذف شد!

پس از اعتراضات سال گذشته و همراهی دانشجویان و اساتید این دو رشته در اعتراضات، تعداد زیادی از دانشجویان و اساتید این رشته‌ها تعلیق و محروم شده و به بهانه‌های مختلف از حضور در فضای دانشگاه حذف شدند، به نظر می‌رسد اکنون نوبت به حذف کامل این دو رشته و محرومیت دانشجویان از تحصیل در آن‌ها فرارسیده است. این در حالی است ‌که به طور معمول رشته‌های هنر با محدودیت‌ها و مشکلات زیادی مواجه هستند و حفظ حیات آن‌ها تا به امروز مدیون تلاش اساتید و دانشجویان بوده‌است. با این وجود گویا این تلاش‌ها برای مسئولین دانشگاه اهمیتی نداشته است.

با وجود اینکه چنین تصمیمی از مدت‌ها پیش از انتشار دفترچه‌ی کنکور گرفته شده و به سازمان سنجش اعلام می‌شود، هیچگونه اطلاع و توضیحی از جانب دانشگاه مبنی بر حذف این رشته‌ها، داده نشده است. به نظر می‌رسد این اقدام در ادامه‌ی سرکوب و حذف افراد فعال و دغدغه‌مند از دانشگاه است.

#دانشگاه_هنر
#مطالبات_صنفی
5⃣0⃣0⃣7⃣
🆔@senfi_uni_iran
🟥امتناع از برگزاری بازی فینال تیم‌های ورزشی در اعتراض به ممانعت از حضور دختران در سالن مسابقات


بر اساس گزارش ارسالی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، در حالی که همه چیز آماده برگزاری فینال مسابقات درون دانشگاهی بین دو تیم مهندسی الف و علوم ورزشی بود به یکباره مجوز حضور بانوان برای تماشای بازی به استادیوم ۲۲ بهمن داده نشد و بازیکنان تیم مهندسی الف به نشانه اعتراض به این امر حاضر به حضور در زمین مسابقه نشدند تا فینال مسابقات نیمه‌کاره باقی بماند. گفتنی ‌است در انتها این تصمیم با تشویق و حمایت بازیکنان و تماشاگران سایر تیم ها همراه شد.

پیش‌ از این هم مسابقات والیبال از سمت دانشکده علوم ورزشی بدلیل راه ندادن بانوان به ورزشگاه، لغو شده بود.

#دانشگاه_فردوسی_مشهد
#سرکوب_فراگیر
4⃣8⃣7⃣4⃣
🆔@senfi_uni_iran
ضرب و شتم شدید دانشجویان متحصن در دانشگاه هنر

بنا بر اخبار واصله حدود ساعت ۲:۳۰ بامداد دانشجویان متحصن در دانشگاه هنر توسط حمزه‌ برزویی کوتنایی، رئیس حراست دانشگاه مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته‌اند. همچنین حال چند تن از دانشجویان وخیم گزارش شده‌است.
با وجود فشار و تهدید‌های مدوام حراست دانشجویان هنوز در دانشگاه هستند و اجازه‌ی خروج به دانشجویان داده نمی‌شود.

پیش از این هم حراست دانشگاه مانع از رساندن آب و غذا به دانشجویان و استفاده از سرویس‌های بهداشتی شده بود. همچنین حراست تهدید کرده‌است که به مامورین لباس شخصی اجازه ورود خواهد داد.

#دانشگاه_هنر
#اعتراضات_دانشجویی
4⃣8⃣7⃣1⃣
🆔@senfi_uni_iran
Forwarded from راهیانه
♦️رستگاری ِ گران‌قیمت♦️
(برای دکتر رضا امیدی و اخراجش از دانشگاه)

▪️رضا را حدود ده سالی هست می‌شناسم. یادم نیست نخستین آشنایی‌مان کجا بود و کی؟ مثل خیلی دیگر از دوستی‌هایم. اما هر چه که بود و هر کجا که شروع شد، با برکت بود. چه چیزی رضا امیدی را خاص می‌کرد؟ این را از خودم می‌پرسم. واقعن چرا رضا فرق می‌کند؟

▪️اول، مَنِش رضا. چیزی که این روزها، دُرّ نایاب است. چیزی که هر جا آدمیزاد بیابدش، باید غنیمت بداندش. رضا، آدمیزاد با مَنشی است. فهمیدنش، اصلاً سخت نیست. هر کس که با او یکساعتی دمخور شود، این را احتمالاً حس می‌کند. با منش، یعنی متواضع. یعنی افتاده. یعنی نیازی نیست سودی در کار باشد تا کاری برای کسی انجام دهد. وقتی بگذارد. کتابی بیاید. راهنمایی کند. با منش یعنی خوبی کردن بی‌هیاهو. یعنی خودت بعداً کشف کنی که چقدر دست به خیر بوده‌است. که چندین و چند کتابخانه‌ی روستایی را در زادگاهش، سالهاست با درآمد شخصی‌اش، تجهیز کرده‌است. یعنی خوبی‌هایش را به ناگهان و ناخواسته، از دیگران ِ دور و نزدیک بشنوی. منش، یعنی در حق کسی که به وضوح در حقش جفا کرده بود، به خیال خودش، خودمانی زیرابش را برای کسب موقعیتی در دانشگاه زده بود، خوبی کند. توصیه‌اش کند. منش یعنی از دهانش، غیبت نشنوی. بدگویی هیچکس، هیچکس را مطلقاً در این سال‌ها نشنیده‌باشی. از آن‌ها که بندر ریگ، شهرش و مردم زادگاهش را هیچ فراموش نکرده‌است. از آن‌ها که به ریشه‌هایش افتخار می‌کند. رضا، از آن پهلوان‌طورهاست. از آن‌ها که نسل‌شان ورافتاده.

▪️دوم، دانشش. رضا در حوزه‌ی خودش، در رشته‌ی رفاه و سیاستگذاری، با دانش‌ترین آدمیزادی است که دیده‌ام. فراوان از او آموخته‌ام. همیشه به روز است. از آن آدم‌های عاشق‌طوری که با رشته‌شان زنده‌گی می‌کنند. از آن‌ها که رشته، برایشان کسب و کار و دکان و دستگاه و نان و نام نیست. غالباً آدم‌ها، رشته‌شان را «می‌پوشند»: یعنی هشت ساعتی در روز، جامعه‌شناس‌اند. یا پنج روز در هفته، فلسفه می‌خوانند. یا فقط در دانشگاه و سر کلاس، اقتصاددان‌اند. بیرون این ساعت‌ها و روزها و جاها، دیگر لباس‌ رشته‌شان را درمی‌آورند و می‌شوند یکی مثل همه. با همان جاه‌طلبی‌ها. همان خطاها. همان دنیاها. رضا اما از آن معدود «حرفه‌ای»ها. مثل آن پدرهای ارتشی که می‌گفتند در خانه هم نظم پادگان را دارند! برای رضا، جامعه‌شناسی و رفاه و سیاستگذاری، لباس نیست. دکان و دستگاه نیست. رضا، آدم ِ ۲۴ ساعت و ۷ روز هفته و در خلوت و جلوت ِ رشته‌اش است. همانطور زندگی میکند. ساده‌زیست. در مبارزه با فقر. علیه نابرابری. همیشه انگار در کلاس است. همیشه در یادگیری و یاددادن. از آن حرفه‌ای‌هایی که نسل‌شان ورافتاده.

▪️سوم. آزادگی‌اش. رضا می‌توانست خودش را بفروشد. خوب هم بفروشد. خریدار هم داشت. خریدارهای دست به نقد. خریدارهای مشتاق. رضا می‌توانست آدم ِ این سیستم و آن دولت و آن گروه باشد. چیز زیادی هم نمی‌خواستند. حتی انقدر قیمت داشت که «سکوت»ش را هم می‌خریدند. می‌توانست ساکت برود و ساکت بیاید و درسش را بدهد و پروژه‌اش را بگیرد و عدد ردیف کند و گزارش بنویسد و حالش را ببرد. مثل اغلب دانشگاهی‌ها. نکرد اما. خودش را، کلمه‌اش را، دانشش را، سکوتش را نفروخت. صدای مردم ماند. کم‌اند این آدم‌ها. از آن «فروشی نیست»طور آدم‌هایی که نسل‌شان ورافتاده.

▪️باز هم هست. اما همین‌ها هم بس است. رضا را بالاخره از دانشگاه بیرون کردند. از خانه‌اش. از جایی که جای او و امثال او بود. خیلی هم صبر کرد. چندین سال بی‌حقوق (بله! بی‌حقوق!) معلمی کرد و فکرهایش را زنده‌گی کرد. پریروز که یکی از دانشجوهای درخشان و مذهبی و چادری‌اش زنگ زد و با بغض گفت: «ما دیگر چه کنیم؟ دکتر امیدی را هم که بیرون کردند!» من هم ناخودآگاه بغض کردم. اما بعد، یاد صدای آرام چند روز پیش رضا، پشت تلفن افتادم: صدایی که انگار بعد از سال‌ها، سبک شده‌بود. گفتم: دکتر امیدی کارش را کرد. شما هم کردید. سرتان را بالا بگیرید. باقی، سهم ِ تاریخ است.

▪️رضا، این آدمیزاد ِ پهلوان ِ حرفه‌ای، این معلم ِ سخت‌گیر ِ شریف، خودش را نفروخت و رستگار شد. رستگاری، قیمت ِ کمی نیست. رستگاری، جایزه‌ی آدم‌هایی است که خودشان را به کم، به دنیای دنیاداران نمی‌فروشند. این اخراج، با همه تلخی‌اش برای دانشگاه، برای تو اما تبریک دارد. مبارک است برادر!

▫️ایده‌ی عنوان، از این جمله‌ای زیبا منسوب به علی:
إنّهُ لَيسَ لأنفُسِكُم ثَمَنٌ إلاّ الجنّةَ فلا تَبِيعُوها إلاَّ بِها
قیمتِ وجود ِ شما، جز بهشت نیست؛ خودتان را جز به این قیمت نفروشید.

▫️پیش‌تر درباره‌ی رضا امیدی: دانشگاه ِ بی‌جامعه

▫️کانال تلگرامی رضا امیدی: سیاستگذاری اجتماعی

راهیانه|ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه|@raahiane

#دانشگاه|#ما|#از_رنجی_که_میبریم|#روشنا
🟥 نامه‌ی جمعی از دانشجویان هنرهای تجسمی دانشگاه تهران خطاب به اساتید

 
   کسی نپرسید، اما «ما» خود می‌گوییم از آنچه دیدنی‌ست که نه سایه‌­ایم بی تجسّد و نه شبح آنچه گمان می‌کردید دانشجوست.
ویران کردن تصویر دانشجوی بی‌حاشیه‌ای که سال­ها از قِبَل آن­ها روزگار گذرانده‌اید مقصود غایی ما نیست، چه این حجمه‌ی صدا را که از دور می‌آید حتی در کلاس‌های غبارگرفتهٔ این روزها می‌شنوید.
سال‌هاست داعیۀ حقیقت‌جویی را داشته‌اید، حال آنکه قبای وحدت حقیقتتان در موقعیت‌های مختلف چندپاره شده است؛ حقیقت به حقایقی مبدل شد که تحت لوای خود، القاب و مناسبت‌های رقابت‌جویانه‌ی ناشی از آن را چون زینتی آویزۀ دانش کرده­ است.

هر کجا که مشروعیت جایگاهتان مورد شک واقع شد، دست­هایتان را به قوانین سربی مسلح کرده و به سمت دانشجو نشان گرفته‌اید که مبادا وجدان اخلاقی او بر ترسش غلبه کند و راز لباس نامرئی پادشاه برملا شود، تا جایی که حتی همان قوانینی که به ندرت در خدمت احقاق حقوق دانشجو درآمده بود را زیر پا می‌گذارید و گفت‌و‌گو با «ما»یی متکثر که از پایمال شدنِ پایه‌­ای‌‌ترین حقوقمان سخن می‌گوییم و همسو دانستن خود با خواسته‌هایمان را، به بهای گذشتن از منافع شخصی خود برنمی‌­تابید.

سکوت عامدانهٔ شما نسبت به وقایع اخیر در نهاد دانشگاه دارای چنان بار سیاسی‌ای است که شانه خالی کردن از آن در آینده برایتان میسّر نخواهد شد، چنان که برای ما نیز.

می‌بینید که مشروعیت منزلت استاد و دانشجو تا چه حد در هم تنیده است و با این حال هیچ از آن دم نمی‌زنید.

با این حال ما درماندگی‌هایی را که در مسیر تحقق‌‌یابی اندیشهٔ آزاد خود پیش رو داریم را تاب می‌آوریم، اندیشه‌‌ای که جیره‌خوار و بدهکار هیچ‌چیز و هیچ‌کسی نیست و پشت هیچ دژی پنهان نمی‌شود (چرا که هستی‌‌اش را وامدار سرچشمه­­‌ای لایزال نمی‌داند).
یگانه خواستهٔ ما داشتن اراده‌­ای مستقل در جهانی واقعی‌ست که در آن گفت‌و‌گو با ضرورتی عملی آن در کردارمان معنا پیدا می‌کند.


#دانشگاه_تهران
3⃣8⃣0⃣9⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Forwarded from KhatamiMedia
🖋 جامعه با شعار زیبای زن، زندگی، آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان می دهد


#سیدمحمدخاتمی با صدور پیامی به مناسبت روز دانشجو، با اظهار تأسف از درد و داغ حاصل از خون‌های ریخته شده و آسیب‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی وارد بر جامعه و بازداشت‌های گسترده دانشجویان و ایجاد محدودیت برای دانشگاه حضور و ابراز وجود دانشجویان جای خوشوقتی دانست. متن کامل این پیام را در ادامه بخوانید:

به نام خدا
شانزدهم آذرماه را باید در متن آنچه در بیش از یک قرن بر این مرز و بوم رفته است و سیر و صیرورتی که ملت شریف ایران داشته است، دید و ارزیابی کرد. مدار حرکت ملّت: نفی استبداد، نفی استعمار و نفی عقب ماندگی، تبعیض و فساد و متناظر آن مطالبه آزادی، استقلال، پیشرفت و عدالت و در یک کلام دستیابی به "زندگی" متناسب با شأن انسان و اقتضائات زمان بوده است. ولی پاره ای از حادثه ها و ایام جنبه نمادین پیدا کرده است؛ از جمله #شانزده_آذر که نمایانگر جایگاه والای دانشگاه و پیشتازی #دانشجو در تحولات اجتماع روبه آینده است.
با وجود درد و داغی که از خونهای ریخته شده و آسیب هائی که مردم در عرصه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی به خصوص اخلاقی دیده و می بینند، بر دل داریم، جای خوشوقتی است که پس از انفعال تحمیل شده بر #دانشگاه، اینک شاهد حضور و ابراز وجود دانشجویان در جریان های اخیر هستیم و خوشوقتی بیشتر اینکه همدلی و هم سخنی بخش مهمی از استادان را با دانشجویان می بینیم.
از سوی دیگر آنچه موجب تأسف فراوان است، بازداشت گسترده دانشجویان و ایجاد محدودیت های آموزشی، صنفی و سیاسی برای آنان و اخراج و اعمال فشار بر استادان است؛ امری که نه با مبانی و موازین آزادی و حقوق انسانی سازگار است و نه در نهایت امنیّت پایدار دانشگاه و جامعه را تأمین می کند.
از دانشگاه بخصوص انتظار می رود که توجه داشته باشد که همچنانکه آزادی یک نیاز مبرم و مطالبه مهم است، امنیت نیز برای کشور اهمیت دارد و مراد، از آزادی، آزادی ملّت و از امنیّت، امنیّت میهن است. نباید گذاشت تا #آزادی و #امنیت در برابر هم قرار گیرند و در نتیجه آزادی به بهانه حفظ امنیّت، پایمال شود یا امنیّت که شرط استقرار سامان و نظم خوب در جامعه است به نام آزادی نادیده انگاشته شود.
اینک که جامعه با شعار زیبای #زن_زندگی_آزادی حرکت خود را به سوی آینده بهتر نشان می دهد، بگونه ای کم سابقه و شاید بی سابقه فرهیختگان، استادان، نخبگان و دانشجویان را در اصل حرکت حاضر می بینیم.
به مسئولان توصیه می کنم که این حضور را قدر بدانند و بجای برخورد ناروا با آن، دست یاری به سوی آنان دراز کنند و با کمک آنان وجوه ناصواب حکمرانی را بدرستی بشناسند و پیش از آنکه دیر شود به سوی حکمرانی خوب حرکت کنند.
امید، که به لطف حضرت پروردگار و توجه به خواستهای بحق جامعه، در همه زمینه ها گشایش موثرتر پدید آید.
سیّد محمّد خاتمی
آذرماه ١۴٠١

🌐 با بازنشر این پست رسانه رسمی سیدمحمد خاتمی را به دیگران معرفی کنید‌‌‌
رسانه شمایید 📱‌‌‌

🇮🇷 @khatamimedia
#خبر

🟥◾️اعتراض نمادین به یاد کیان پیر فلک در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران

۲۹ آبان ۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران
#سرکوب_فراگیر
#نهمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی
3⃣5️⃣0️⃣8️⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Forwarded from نطقیات
حراست دانشگاه شریف در وردی دانشگاه کیف دانشجویان را تفتیش می‌کند تا دانشجویان " سفره " و " ماسک " نیاورند!

❗️ عاجزانه تقاضا می‌کنم دقت بفرمایید:

‼️دم در دانشگاه کیف دانشجویان را تفتیش می‌کنند تا سفره و ماسک نیاورند.

ما با یک وضعیت مبتذل عجیبی مواجهیم، ما دیگر نمی‌دانیم چه بگوییم! جمع کنید این بساط مسخره‌تان را!

#دانشگاه
#دانش


@nutqiyyat
More