پرونده ناظم بکائی بر مسند ریاست دانشگاه الزهرازهرا ناظم بکائی در بیستودوم فروردین ماه سال هزاروچهارصدویک توسط محمدعلی زلفیگل وزیر علوم وقت به ریاست
دانشگاه الزهرا منصوب شد.
ناظم بکائی دانشیار زیستشناسیتکوینی است و سابقه عضویت در شورای مرکزی بسیج اساتید
دانشگاه الزهرا،عضو اصلی هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اعضای هیات علمی
دانشگاه الزهرا را نیز برعهده داشته است.
انتصاب رئیس
دانشگاه به این شیوه است که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با پیشنهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس
دانشگاه را برای دورهای چهار ساله منصوب میکند.
فارغ از نقش پررنگ نهاد موازی قانونگذاری و انتصابی شورای عالی انقلاب فرهنگی در انتخاب رئیس
دانشگاه، عدم اعمال نظر اساتید هیات علمی و دانشجویان در انتخاب رئیس
دانشگاه، بدنه
دانشگاه و دانشگاهیان را با آسیبهای جبران ناپذیری مواجه میکند.
اعمال نفوذ و تبعیض در مدیریت
دانشگاه، عدم پاسخگویی مدیریت به دانشجو و اساتید از جمله مضرات این سیستم غیر دموکراتیک است.
در دولت سیزدهم که طبق گزارشات واصله راهی نوین در حذف و طرد دانشجویان دگراندیش و پسزدن اساتید نوگرا داشت،
دانشگاه را با صفحهای جدید از تاریخ سرکوب و خفقان مواجه کرد.
حجم گستردهای از تعلیق، تبعید و ممنوعیت از خدمات رفاهی
دانشگاه در این دوره رخ داد.
این بیان به معنی تطهیر دولتهای قبل نیست که آنها نیز در آزار و اذیت
دانشگاه از کوچکترین تلاشی کوتاهی نکردند.
در دوره ریاست ناظمبکائی از روز نخست، کمیته انضباطی به کارخانه ایجاد پرونده انضباطی برای دانشجویان تبدیل شد به طوری که دانشجویان پروندهدار چندبرابر شدند.
اختیارات حراست
دانشگاه ( باید اسمش را عوض کنیم چرا که به معنای این واژه اجهاف است ، متعرضان به حریم
دانشگاه و دانشجو را (حارس)بنامیم)، در دوره ناظمبکائی بسیار گسترش یافت به نحوی که حراست
دانشگاه از دانشجویان در محیط خارج از
دانشگاه(پارک، بیآرتی)، عکس و فیلم گرفته و برای پروندهسازی در
دانشگاه استفاده میکردند.
تعامل با وزارت اطلاعات در راستای کسب اطلاعات بیشتر از دانشجویان تا آنان را بیشترتحت فشار قرار دهند و مجبور کنند به تعهد دادن، بدون اعتراض حکم را پذیرفتن یا حتی علیه دیگر دانشجویان شهادت داده یا مطلب بنویسند و در نهایت بی قید و شرط به تمامی خواستههای
دانشگاه تن دهند.
از گزارشات عجیب واصله، اصرار بر حضور در مساجد و اعتراف به گناهان سابق و توبه کردن بود.
ریاست بکائی دوره تشدید سختگیری نسبت به حجاب، نصب گیت تشخیص چهره در ورودیهای
دانشگاه و خوابگاه بود که به همینجا ختم نشد و تعهدنامه در دم در گذاشنه بودند تا کوچکترین انحراف از معیار حجاب خودشان را مجبور به تعهد دادن کنند.
ما شیوه نامه انضباطی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی را به رسمیت نمیشناسیم اما اینها خود حتی به این شیوهنامه نیز تمکین نکرده و طرحی نو در سرکوب دانشجویان درانداختند.
انتخابات شورای صنفی را برگزار کردند اما از آن شورا چیزی جز پوشال باقی نگذاشتند و امکان هرگونه فعالیت مثبت از آنان سلب شد و تنها وعده و وعید باقی ماند.
نه تنها مجوز مجمع الزهرا را لغو کردند بلکه حتی موجودیت آن را نیز انکار کردند.
تحویل خوابگاه به دانشجویان خوابگاهی با تاخیر انجام شد.
در خوابگاه ساس مشاهده شد و به جای از بین بردن ساس، اولین نفراتی که این خبر را گفتند، به کمیته احضار کرده، پرونده تشکیل دادند و یک ترم تعلیق کردند!
ناظم بکائی بارها با افتخار از حذف عوامل مورددار(اساتید) از
دانشگاه گفت.
اینها تنها بخش کوچکی از فجایعی است که بر
دانشگاه و دانشگاهیان رفت.
هنوز نمیدانیم این متن چرا نوشته شد، چرا که رنج تحمیل شده به دانشجویان را هیچ نوشتهای نمیتواند روایت کند، تنها تسکین دهنده این است:
خوش باش که ظالم نبرد راه به مقصود
#دانشگاه_زیر_پوتین_تمامیت_خواهان#روایت_سرکوب🆔 @Sedaye_Alzahra