بریده‌ها و براده‌ها

#داریوش_رحمانیان
Channel
Blogs
News and Media
Education
Psychology
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel بریده‌ها و براده‌ها
@bbtodayPromote
7.84K
subscribers
19.9K
photos
6.22K
videos
44.5K
links
you are not what you write but what you have read. رویکرد اینجا توجه به مطالب و منابع مختلف است بازنشر مطالب به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست! https://t.me/joinchat/AAAAAEBnmoBl2bDScG2hOQ تماس:
نمک‌ گندیده و گندیده‌گی نمک

من هرچه می‌اندیشم درنمی‌یابم که چگونه می‌شود جای استادانی چون امیر مازیار و مسعود علیا را پر کرد؟ همچنین نمی‌فهمم که چگونه می‌توان بر ستمی که از این راه بر دانشجویان آنان و بلکه بر کل دستگاه و نظام دانشگاه در ایران می‌رود چشم بست و چیزی نگفت؟ کسانی که چنین تصمیم‌هایی می‌گیرند چه طرح و نقشه‌ای دارند و می‌خواهند ایران را به کجا ببرند؟
اگر جامعه‌ی دانشگاهی کشور و نهادهایی چون انجمن‌های علمی پیش از این درباره‌ی امثال محمد فاضلی و حسین مصباحیان و حسین مفتخری و محمد راغب و نگار ذیلابی و... و سال‌ها پیش از آن درباره‌ی امثال هادی عالم‌زاده و... بطور مؤثر و پی‌گیر اقدام کرده و تا حصول نتیجه‌ی مطلوب از پای ننشسته بودند آیا اکنون شاهد این اندازه از رفتارهای تند و بی‌پروا در تعلیق و اخراج استادان طرازنخست دانشگاه‌های کشور می‌بودیم؟
و جا دارد که بپرسیم و توجه داشته باشیم که در جایی و در حالی که با استادان برجسته و بزرگ و شناخته‌شده‌ در دانشگاه‌های تهران چنین رفتارهایی می‌شود بر استادان و اعضای هیئت علمی جوان در شهرستان‌ها چه‌ می‌رود؟


+ درباره‌ی مورد غامض و عجیب و غریب حسین مفتخری پیش از این اشاره‌ای کرده بودیم. اینجا بایسته است به سویه‌ای دیگر از ماجرای او، اگرچه خودش ناراضی و حتی مخالف باشد، اشاره‌ای کوتاه داشته باشیم. این اشاره دست‌کم از دو جهت ضرورت و اهمیت دارد: یکی از جهت مصالح صنفی دانشگاهیان که فراتر از مصالح اشخاص است. دیگر از جهت آشفتگی در نظام تصمیم‌گیری وزارت علوم و اجزای آن.
مفتخری سال پیش، به بهانه‌های گوناگون اما در اصل به دلیل امضای یک بیانیه‌ی ساده که محتوای آن صرفا دفاع از حریم دانشگاه و دانشجویان بود، زودهنگام بازنشست شد. مسأله‌‌ی وی نخست به دیوان عدالت اداری و سپس بناچار به وزارت علوم کشیده شد. دیوان عدالت اداری در مرحله‌ی نخست به دانشگاه ابلاغ کرد که موضوع ایشان در دست بررسی است و بنابراین تا صدور حکم نهایی بایستی ایشان را به وضعیت پیشین بازگردانده و حکم بازنشستگی را متوقف کنند. دانشگاه بناچار با توقف اجرای حکم بازنشستگی موافقت؛ اما از بازگشت به کار و پرداخت حقوق وی به مدت حدود هفت ماه خودداری کرد. دیوان عدالت اداری ابلاغی دیگر صادر و صراحتا و قاطعانه دانشگاه را به پرداخت حقوق و مزایای معوق مکلف کرد و معرفی مستنکف یا اشخاصی که مانع اجرای دستور موقت گردیده‌اند را خواستار شد‌. این بار هم حکم دیوان عدالت اداری معوق و معلق ماند! ناگزیر کار به وزارتخانه کشید. پس از نزدیک به دو ماه رفت‌و‌آمد و گفت‌وگو سرانجام شخص وزیر علوم با صدور دستور قاطع کتبی دانشگاه را مکلف کرد که در اسرع وقت حکم ایشان، برپایه‌ی دستور دیوان عدالت اداری به عنوان هیئت علمی آموزشی، طبق روال و وضعیت پیشین، صادر و تمامی حق و حقوق معوق وی پرداخت شود. این بار نیز، دانشگاه برخلاف دستور وزیر حکم هیئت علمی پژوهشی، و نه آموزشی، صادر و تاکنون جز پرداخت مبلغی  علی‌الحساب به عنوان حقوق یک ماه اقدام دیگری نکرده و نسبت به اجرای دقیق و کامل مفاد دستور وزیر تعلل کرده است. شنیده‌ها حاکی از آن است که رئیس دانشگاه صراحتا اعلام کرده که مفاد دستور وزیر را اجرا نخواهد کرد!!!!
گویا مانند نمونه‌های مشابه در دانشگاه‌های دیگر در اینجا نیز با یک مدیر آتش‌به‌اختیار سروکار داریم.
این نمونه‌ی عجیب و غریب - که البته دیگر برای ما چندان هم عجیب نیست فقط مایه‌ی تاسف و نکرانی فراوان است - را از این جهت آوردیم که بگوییم در جایی که با حکم و ابلاغ دیوان عدالت اداری و دستور صریح وزیر چنین برخورد  می‌شود چیزی جز این نمی‌توان گفت که:
هرچه بگندد نمکش می‌زنند وای به روزی که بگندد نمک.

یک نکته‌ی دیگر را نمی‌توان بدون اشاره گذاشت و گذشت و آن اینکه حسین مفتخری جانباز جنگ است. چهل و یک سال است که با یک پا، که آن نیز به شدت آسیب‌دیده و ضعیف است، زندگی می‌کند. آیا این است سزایی که مدیران آتش‌به‌اختیار برای امثال وی در نظر گرفته‌اند؟
این نمونه‌ای از کاروکردار حضرات مدیران و سررشته‌داران با جانبازی فروتن و بی‌ادعاست. وای به حال مردم عادی.

#داریوش_رحمانیان
دهم شهریور هزار و چهارصد و دو


https://t.center/mardomnameh
🔴 دانشکده ادبیات در معرض خطر بزرگی است!


دانشجویان دانشکده‌ی ادبیت و علوم انسانی دانشگاه تهران در ترم جدید با انتشار لیست دروس ارائه شده، متوجه حذف نام دست‌کم ۷ تن از اساتید این دانشکده شدند.

بنا بر این گزارشات، بسیاری از دروسی که سالها توسط اساتید مشخص و ثابتی ارائه می‌شدند، در این ترم به افراد جدیدی سپرده شده‌اند که به اشکال مختلف از اطرافیان و نزدیکان عبدالرضا سیف، رئیس این دانشکده‌، هستند. این حذف‌ها نه به شکلی قانونی و با ابلاغ رسمی، بلکه بدون اطلاع قبلی و به واسطه‌ی کارشنکنی در تخصیص دروس، صورت گرفته است. همچنین اغلب این اساتید پیش‌تر در هیات جذب و گزینش دانشگاه مورد بازخواست قرار گرفته بودند.

حذف اساتید باسابقه و مجرب و کلاس‌های درسی آنان و جایگزینشان با افراد غیرمتخصصی، ضربه‌ی بزرگی بر پیکر این دانشکده مهم و تاریخی کشور، وارد می‌کند.

نام برخی از این اساتید:

#وحید_عیدگاه (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
#جواد_بشری (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
#میلاد_عظیمی (استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی)
#لیلی_ورهرام (استاد گروه فرهنگ و ‌زبان‌های باستانی)
#قاسم_عزیزی (استادیار گروه زبان و ادبیات عرب)
#داریوش_رحمانیان (دانش‌یار گروه تاریخ)
#حسین_مصباحیان (استادیار گروه فلسفه)

منبع گزارشات:
@daneshjo_ut

#دانشگاه_تهران
#سرکوب_اساتید
5⃣0⃣1⃣7⃣
🆔@senfi_uni_iran
....
....
@falaakhon
Forwarded from روزآروز
📣 نامه اخراج شریفی زارچی هم آمد- سیاست پاکسازی دولت با قوت ادامه دارد
◾️در پی سیاست دولت رئیسی مبنی بر اخراج اساتید، امروز دکتر علی شریفی زارچی هم در توئیترش خبر داد که نامه اخراجش از دانشگاه شریف به دستش رسیده است.
👈آقای زارچی از معدود اساتیدی بود که در اعتراضات سال گذشته از حقوق دانشجویان معترض دفاع، و نسبت به برخورد حکومت و سیاست‌های دولت اننتقاد کرد.

◾️هم‌زمان خبر رسید که دانشگاه تهران، #داریوش_رحمانیان، تاریخ‌نگار، نویسنده و دانشیار گروه تاریخ را با حذف درس‌های ترم آینده در وضعیت تعلیق قرار داده است.

◾️حساب کاربری دانشجویان متحد هم خبر داده که صبح امروز ۴ شهریور ۱۴۰۲، در پی تماس‌هایی تلفنی و بدون ابلاغ حکم رسمی، دو استاد دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، #دکتر_آمنه_عالی و #دکتر_حمیده_خادمی، اخراج شده‌اند. علت این اخراج‌ها، حمایت‌های پیشین این اساتید از دانشجویان بوده است.

هفته گذشته هم #مهدی_خویی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی خبر داده بود که نامه اخراجش به دستش رسیده است.
@roozArooz_media
ابن‌بطوطه و ایران

سفرنامه‌ی ابن‌بطوطه برای تحقیق در تاریخ جهان اسلام بالاعم و ایران بالاخص اهمیت درجه اول دارد. ترجمه‌ی این اثر از شاهکارهای ترجمه به زبان فارسی است. مترجم چند دهه پس از ترجمه‌ی این اثر کتابی جداگانه نیز درباره‌ی آن نوشته است که نخست از سوی انتشارات طرح‌نو و سپس توسط نشرنی چاپ و منتشر شده است.
با توجه به اهمیت خاص و منحصر بفرد سفرنامه‌ی ابن‌بطوطه برای تحقیق در تاریخ ایران‌زمین ( تاریخ سیاسی و اجتماعی و تاریخ مردم و... ) جا دارد که در ایران برپایه‌ی سفرنامه‌ی ابن‌بطوطه کارهای پژوهشی در قالب کتاب و مقاله و رساله و پایان‌نامه نوشته و منتشر شود. بیش از أن‌چه که تاکنون شده است. همچنین جا دارد که ایرانیان همه‌ساله نشست‌ها و هرچند سال یک‌بار کنگره‌ها و سمینارهای منظم ادواری ( دو سال و یا چهار سال یک‌بار ) طراحی و برگزار کنند. بگمانم انجمن‌ها و مؤسسات و نهادهای علمی، بویژه انجمن‌ ایرانی تاریخ و انجمن تاریخ اسلام، می‌توانند در این راه پیشگام و سررشته‌دار باشند.
موحد در پیشگفتار کتاب ابن‌بطوطه در توضیح اینکه چگونه و چرا پیشنهاد ناشر ( طرح‌نو ) برای نگارش این اثر را پذیرفته و بر تردیدهای اولیه فائق آمده است می‌نویسد:
«آری ابن‌بطوطه از نظر علم و سواد در میان هم‌عصران خود ممتاز نبود اما هر عالم و محققی که بخواهد در پژوهش‌های مربوط به آن عصر کاری بکند نیازمند اوست...» و « سفرنامه‌ وی آئینه‌ای است که زیر و روی جوامع اسلامی روزگار را در آن می‌توان دید: نه تنها سیره و عملکرد طبقات حاکمه و نگرش و روش پادشاهان و‌ دیوانیان که راه و رسم عالمان و فقیهان، مراسم و آداب و تشریفات جاری، چگونگی گذران زندگی مردم، وضع شهرها، تشکیلات صنفی، صنایع و تولیدات مدرسه‌ها و خانقاه‌ها، شادی‌ها و ماتم‌ها و در یک کلمه احوال و اوضاع اجتماعی و سیاسی و فرهنگی؛ این همه را از خلال سفرنامه ابن‌بطوطه می‌توان تماشا کرد.»
ابن‌بطوطه آئینه‌دار اوضاع و احوال زمانه‌ای است که‌، به روایتی، پایان یک دوران، دوران درخشش، و سرآغازهای یک دوران دیگر، دوران تاریکی و سیاهی و تباهی و زوال و انحطاط، به شمار می آید.
موحد در پایان کتاب نیز ذیل عنوان «پرسش‌های بی‌پاسخ»، پرسش‌هایی درباره‌ی علل و عوامل ضعف و زوال و انحطاط و عقب‌ماندگی جوامع اسلامی مطرح کرده است.

#داریوش_رحمانیان
چهارم اردیبهشت هزار و چهارصد و دو
https://t.center/mardomnameh