بریده‌ها و براده‌ها

#ایدئولوژی
Channel
Blogs
News and Media
Education
Psychology
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel بریده‌ها و براده‌ها
@bbtodayPromote
7.84K
subscribers
19.9K
photos
6.22K
videos
44.5K
links
you are not what you write but what you have read. رویکرد اینجا توجه به مطالب و منابع مختلف است بازنشر مطالب به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست! https://t.me/joinchat/AAAAAEBnmoBl2bDScG2hOQ تماس:
Forwarded from تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
«و اینک چهل‌سالگی انقلاب...»


نمی‌توان انکار کرد که بزرگ‌ترین پرسش تاریخ معاصر ما «فهم انقلاب ۵۷» است. چه شد که انقلاب شد؟ چه کسانی چرا چگونه انقلاب کردند؟ و اساساً کلید فهم تاریخ معاصر ایران نیز فهم انقلاب است. نظریه‌های زیادی برای فهم انقلاب ۵۷ مطرح شده که بیش‌ترشان نه‌تنها نارسا که اصلاً نامعقول و حتا مُهملند. در نوشتاری کوتاه پاسخ خود را به این پرسش می‌دهم.

قرن بیستم قرن ایدئولوژی‌هاست. حاکمان قرن بیستم توده‌هایی بودند که ایدئولوژی‌ها آن‌ها را به مشتی گره‌کرده تبدیل کرده بود. حتا اگر پیشوایی مطلق‌العنان حاکم بود، آن پیشوا سرشتی متفاوت از فرمانروایان قرن‌های گذشته داشت. حتا کسی چون هیتلر به این دلیل پیشوا شد که تجسم عینی ارادۀ ملیِ بخش بزرگی از آلمانی‌ها بود. قرن بیستم را باید به زبان ایدئولوژی‌ها خواند و فهمید. اگر مارکسیسم و فاشیسم (و همچنین لیبرالیسم) را از قرن بیستم بگیریم هیچ از آن نمی‌ماند. تاریخ‌نگاران از تعبیرِ «قرن بیستمِ کوتاه» سخن می‌گویند؛ یعنی قرن بیستم در حقیقت در ۱۹۱۷ با انقلاب روسیه آغاز و با فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ پایان یافت. پس آغاز و پایان قرن بیستم را ایدئولوژی‌ نشانه‌گذاری کرده است.

یگانه کلید فهم انقلاب ایران هم همین چشم‌انداز ایدئولوژیک است. برای بسیاری انقلاب ایران به پرسشی چنان غامض تبدیل شده که دست به دامان تئوری‌های توطئه شده‌اند. آن‌ها که این دست تئوری‌ها قانعشان نمی‌کند بر آمار و ارقام اقتصادی ایران در دوران پهلوی ذره‌بین گذاشته‌اند و به چند نمودار دل بسته‌اند. آن‌قدر محتاج پاسخند که حتا مدعی می‌شوند ریشۀ انقلاب در همان تورم بالای دو سال آخر دوران پهلوی است! عجیب است که چرا ۴۰ سال تورم پس از ۵۷ باعث انقلاب نشد، اما دو سال تورم از ۵۵ تا ۵۷ باعث انقلاب شد! گروهی دیگر هم همین آمار اقتصادی را به شیوه‌ای معکوس تفسیر می‌کنند و دلیل انقلاب را به تعبیر عامیانه «شکم‌سیری» می‌دانند. این تفسیر هم به همان اندازۀ تئوریِ «گرسنگی مردم» نامعقول و حتا مهمل است. گروهی هم دلیل انقلاب را در «شکاف طبقاتی» می‌یابند. اما چگونه ممکن است مردمی که از روستاها با یک دست لباس مندرس به شهر آمدند و در عرض سه دهه به شهرنشینانی متوسط تبدیل شدند نسبت به طبقۀ بالاتر خود ناگهان چنین کینه‌ای پیدا کنند که هیچ‌گاه در تاریخ ایران سابقه نداشته است! و عجیب‌تر این‌که چنین ادعایی در شعارها و سخنرانی‌های انقلابی‌ها بازتاب بسیار کمرنگی داشته است. این نظریه نیز نامعقول است و بیش‌تر نتیجۀ درماندگی در فهم مسئله‌ای غامض است.

هیچ‌کدام از این‌ها انقلاب را روشن نمی‌کند، مگر «ایدئولوژی». بندبند انقلاب ایران ایدئولوژیک بود. بافته‌ای تمام‌عیار از سه ایدئولوژی نیرومند و بسیار پرنفوذ: «اسلام‌گرایی»، «مارکسیسم» و «جمهوی‌خواهی». آن نیروی مهارناشدنی که انقلاب ۵۷ را رقم زد از این ایدئولوژی‌ها می‌جوشید. اما سه نکتۀ بسیار مهم!

یک: دو جریان مارکسیست و جمهوری‌خواه بدون جریان اسلام‌گرا هیچ بختی برای مؤفقیت نداشتند و اصلاً دستشان به توده‌ها نمی‌رسید.

دو: در اندیشۀ سیاسی تعبیری با عنوان «ادیان سیاسی» وجود دارد. ادیان سیاسی به معنای «ادیانی که سیاسی باشند» نیست! ادیان سیاسی در واقع همان «ایدئولوژی‌های سیاسی مدرن»اند. یعنی مارکسیسم نوعی «دین سیاسی» است، فاشیسم نوعی «دین سیاسی» است. در غرب با افول مسیحیت و سکولار شدن جامعه، ایدئولوژی‌هایی سیاسی برآمدند که کارکردی مشابه دین داشتند و جهان‌بینی و شیوۀ زندگی ارائه می‌دادند، به همین دلیل به آن‌ها «دین سیاسی» می‌گویند. اتفاق خاصی که در انقلاب ایران افتاد این بود که در کنار دینِ سیاسیِ «مارکسیسم»، یک دینِ سیاسیِ واقعی و سنتی هم وجود داشت که به انگاره‌های ۱۴۰۰ سالۀ نیرومندی اتکا داشت: «تشیع»! کسانی که در فهم انقلاب ۵۷ «تشیع» را رها می‌کنند و به آمار اقتصادی می‌چسبند به حدی از واقعیت فاصله گرفته‌اند که به گمانم در اسرع وقت باید درمان دارویی را آغاز کنند.

سه: انقلاب ۵۷ یکی از متبحرترین انقلاب‌های تاریخ در نهادینه کردن خود بود. این انقلاب خود را از شکل شور انقلابی به سازماندهی حکومتی تبدیل کرد. انقلاب هدر نرفت، بلکه خود را نعل‌به‌نعل و عنصربه‌عنصر به حکومت تبدیل کرد. به همین دلیل، ما امروز انقلاب ۵۷ را به عینه در زندگی خود می‌توانیم مشاهده کنیم. کسانی که از انحراف انقلاب سخن می‌گویند از همان ابتدا خودشان انقلاب را اشتباه فهمیده بودند و مشکل از عینک کژبین خودشان بود. انقلاب ایران منحرف نشد؛ حتا تا به امروز. اگر کسی مخالف این ادعاست بهتر است سخنرانی امام خمینی را در سال ۴۲ گوش دهد. دلیل این عدم انحراف این بود که انقلاب خود را به ماهرانه‌ترین شکل نهادمند کرد.

مهدی تدینی
#پاره_نوشته، #انقلاب، #ایدئولوژی
@tarikhandishi
‍ مهدی قلابی گلوله خورد، مُرد...

(نگاهی به ماجرای تصرف کعبه)


تنها چند روز پس از آن‌که در سیزدهم آبان 1358 انقلابی‌های جوان در ایران با شعار امپریالیسم‌ستیزی از دیوار سفارت «آمریکای جهانخوار» بالا رفتند و با اشغال سفارت جهان را در بهت‌زده کردند، رخدادی بهت‌آورتر و بسیار خونبار در نقطۀ دیگری از خاورمیانه رخ داد که آن نیز به همان اندازۀ اشغال سفارت پیامدبار بود. چند روز پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران، گروهی وهابی تندرو در مکه خانۀ خدا را اشغال کردند.

در بامداد اول محرم سال 1400 قمری برابر با 29 آبان 1358 (20 نوامبر 1979) هنگامی که حدود 50 هزار زائر خانۀ خدا در مسجدالحرام برای نماز صبح آماده می‌شدند، حدود پانصد نفر در عملیاتی هماهنگ دست به اسلحه بردند و مسجدالحرام (کعبه) را در شهر مکه تصرف کردند. مهاجمان درهای مسجدالحرام را بستند و عدۀ زیادی از زائران را به گروگان گرفتند. خبر به نیروهای امنیتی رسید. حدود 100 پلیس برای بازپس گرفتند مسجدالحرام اعزام شد، اما خیلی زود با دادن تلفات سنگین شکست خوردند. ملک خالد، شاه عربستان برای خواباندن غائله تقسیم مسئولیت کرد و بی‌درنگ از پاکستان و فرانسه درخواست کمک کرد. کسی حدس نمی‌زد که چه جنگ چریکی سنگینی در راه است! اما این مهاجمان چه کسانی بودند؟

این مهاجمان یک گروه اسلام‌گرای رادیکال بودند به رهبری دو نفر: یکی «جُهَیمان العُتَیبی» که سازماندهی گروه را بر عهده داشت و دیگری شوهر خواهرش، «محمد ابن عبدالله القحطانی» که در نظر این گروه «مهدی موعود» بود، چنان‌که نامش هم مانند نام پیامبر اسلام (ص) «محمد ابن عبدالله» بود. این گروه وهابی بودند اما فرقی که در نگرش آن‌ها نسبت به استادانشان وجود داشت این بود که حاکمیت سعودی را طاغوت می‌دانستند. «مهدی» (همان القحطانی) آمده بود تا حکومت فاسد و غربزدۀ سعودی را برچیند. این گروه به هنگام تصرف خانۀ خدا مطالبات خود را اعلام کرد. پیش از هر چیز حکومت سعودی به دلیل این‌که در عربستان سیاست «غربی‌سازی» را پیاده کرده بود باید سرنگون می‌شد، همۀ خارجی‌ها باید از عربستان می‌رفتند، صادرات نفت به آمریکا باید قطع می‌شد و روابط با کشورهای غربی باید متوقف می‌شد. و تقلای حکومت سعودی برای بازپس گرفتن مسجدالحرام ادامه داشت...

پیش از هر چیز برای به‌کارگیری اسلحه در مسجدالحرام به فتوای علما نیاز بود زیرا دست بردن به سلاح در آن‌جا حرام بود. این فتوا صادر شد. از دیگر سو، نامسلمانان اجازه نداشتند وارد مسجد شوند، پس کماندوهای فرانسوی به طور صوری شهادتین گفتند و مسلمان شدند. در ابتدا نیروهای امنیتی از هر دری وارد می‌شدند نامؤفق می‌ماندند. سرانجام از طریق تونل‌های زیرزمینی و ورود به دالان‌های زیر مسجد توانستند مهاجمان را از مواضع خود بیرون بکشند، اما همزمان تعداد زیادی از گروگان‌ها نیز کشته شدند. این نبرد خونین بیش از دو هفته طول کشید و رسماً اعلام شد در جریان درگیری‌ها 330 نفر از مهاجمان، نیروهای امنیتی و گروگان‌ها کشته شدند. یکی از کشته‌ها خود «مهدی القحطانی» بود، اما جُهَیمان العُتَیبی زنده ماند و به همراه ده‌ها نفر دیگر از مهاجمان در نهایت بازداشت شد. این مهاجمان همگی چندی بعد گردن‌ زده شدند.

واکنش ملک خالد و حاکمان سعودی به این رخداد چه بود؟ سرکوب دینداریِ محافظه‌کارانه یا ترویج آن؟ پاسخ «ترویج» است. حاکمان سعودی چاره را در این دیدند که جامعه را به آن شکلی درآورند که محافظه‌کاران متدین و ضدغرب دوست دارند. مظاهر غربی تا حد امکان برچیده شد، پول‌های بیش‌تری به حساب‌های واعظان و علمای دینی تزریق شد. بسیاری از محدودیت‌هایی که امروز در عربستان برچیده می‌شود از آن زمان در عربستان اِعمال شد.

شگفت‌انگیز این‌که چون این خبر به دلیل ملاحظات امنیتی به درستی در جهان اسلام پخش نشد این شایعه سر زبان‌ها افتاد که آمریکا به کعبه حمله کرده است، در ایران نیز همین شایعه شنیده شد. برای همین در بسیاری نقاط جهان مسلمانان علیه آمریکا راهپیمایی کردند و حتا در اسلام‌آباد سفارت آمریکا را آتش زدند!

نکتۀ آخر این‌که ما در ایران شناخت دقیقی از جریان اسلام‌گرای وهابی و سلفی نداریم و این شناخت با تبلیغات رسانه‌ای آمیخته شده. اگر می‌خواهیم به این شناخت برسیم، یکی از نقاط شروع مناسب همین رخداد مکه است. در نوشتارهایی دیگر دربارۀ شکل‌گیری ایدئولوژی جهادی بیش‌تر صحبت می‌کنم.

متأسفانه ویدئوی خوبی از این رخداد نمی‌توان یافت، ویدئویی نه چندان باکیفیت به همین فایل پیوست کرده‌ام که روایت رسمی دولت سعودی از رخداد است. در پست بعد نیز آلبوم عکسی مربوط به این رخداد می‌توانید ببینید.

مهدی تدینی

#ایدئولوژی، #اسلامگرایی، #سلفی،
@tarikhandishi
🧠 حل مشکلات #آب کشور، عقل، دانش، اراده و وجدان می‌خواهد، نه #ایدئولوژی و نژاد خاص!
#جاهلان_مجازی
#نژادپرستی
#توهم_توطئه
🗣 @KavehMadani