🔹یکی از بزرگترین گرفتاریهای انسانی در جوامع امروزی خصوصا در غرب، خودمحوری، منفعتطلبی شخصی و فردگرایی افراطی آدمها است؛ جوامعی اتمیزه و فاقد روح جمعی که در آن افراد دچار روزمرگی شده و هرکس صرفا به دنبال مسائل و مصائب شخصی خود است و از احوال و رنجهای «دیگری» چندان آگاه نیست. اکثر انسانها در رویای موفقیت، کامیابی و ثروتمند شدن به سر میبرند و جز اقلیتهای آگاه و فعال، در میان عموم مردم از آرمانهای بلند انسانی خبری نیست. گویی رویاهای فردی جایگزین آرمانهای جمعی شدهاند و کمتر اراده همگانی قدرتمندی برای مقاومت در مقابل نهادهای سیاسی و اقتصادی حاکم و پیگیری منافع عمومی، خصوصا حقوق فرودستان و محذوفان جامعه شکل میگیرد.
🔸در چنین شرایطی در کشورهایی مانند ایران هنوز آیینهایی وجود دارند که حامل فرم و محتوایی هستند که درست در نقطه مقابل چنین وضعیتی قرار دارند. بزرگداشت تاسوعا و عاشورا یکی از همان آیینها است که البته ریشههای فرمی آن را میتوان در گذشتههای دورتر این سرزمین نیز یافت.
🔹تصور کنید مردمان بیشماری را که هر سال در یک موعد مشخص به شکلی برابر، با لباسهایی مشابه و بیتکلف، در کنار یکدیگر جمع میشوند تا با موسیقی، شعر، نمایش، همخوانی و حرکات فرم (دست و بدن) از مقام شخصی به بزرگی یاد کنند که نماد آزادگی، شجاعت و سلحشوری و الگوی ظلمستیزی و
ایثار است؛ شخصی که صرفا به دنبال منفعت خود و اطرافیاناش نبود و تن به ظلم و فساد سیاسی زمانه نداد و برای ایستادگی و مقاومت در مقابل آن از گذشتن از جان خود نیز ابایی نداشت؛ او در این راه یارانی نیز داشت که تنهایش نگذاشتند. تعزیهها، دستهها و هیئتها همگی از دیرباز محل و محملی برای ادای احترام به این شخص و یارانش و تجلی یک همبستگی مردمی بودهاند. در کنار این، اهدای نذری، به دیگران، خصوصا نیازمندان و فرودستان و دستگیری از آنها نیز یک رکن مهم این آیین است.
🔸این مراسم هم از لحاظ فرم و ساختار و هم از لحاظ محتوا و مضمون میتواند یک آیین درخشان انسانی باشد که حتی باعث جذب و استقبال افراد غیرشیعه و غیرمسلمان هم بشود؛ کمااینکه در بسیاری از کشورها که این مراسم به شکل مستقل و مردمی برگزار میشود همین جذابیت وجود دارد. اما متاسفانه سالهاست به دلایل مختلف، این مراسم در داخل کشور از معنا و مضمون خود تا حد زیادی خالی شده و ظاهر و قالب باقی مانده از آن گرفتار آفاتی شده است که نه تنها باعث جذب افراد نمیشود که منجر به دفع نیز میشود. مواردی مثل خرافهپروری و عوامگرایی، غصهمحوری بهجای حماسهسرایی، تقدیس مظلومیت، دیگرآزاری (سر و صدای زیاد، راهبندان در خیابانها و کوچهها، حیوانآزاری، کودکآزاری، پر از زباله کردن خیابانها)، فخرفروشی، اشرافیگری، مصرفگرایی، نمایش و چشموهمچشمی، مداحیهای مبتذل و نهایتا کاسبی و ریاکاری با این مراسم، تهی کردن این آیین از محتوای آزادیخواهانه، حقطلبانه و آگاهیبخش آن است.
🔹در واقع ما یک امکان اجتماعی و تاریخی مهم خود برای همبستگی مردمی و رشد اخلاقی را با رویکردهای غلط و مداخله حاکمیت و نهادهای قدرت تبدیل به یک نقطه ضعف و حتی عامل رویگردانی افراد از این مفاهیم کردهایم. البته چند سالی هست که به لطف شبکههای اجتماعی چهره متمایز، اصیل و مستقلی از این مراسم در بعضی شهرها و شهرستانها مشاهده میشود که مایه امیدواری در جهت حفظ این سنت فرهنگی است.
🔸مسئله این است که این آیین را مناسبتی برای عزا و غم بدانیم یا موعدی برای بزرگداشت حماسه، سلحشوری و رهایی؛ نگاه پهلوانانه مولانا شاید پاسخ مناسبی برای این مسئله باشد:
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبکروحان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وامداران را رهایی
🔹ما این روزها در ایران با روزمره شدن زندگیها و دغدغههایمان و با رشد خودخواهی، خودمحوری و منفعتطلبی افراطی و افول نسبی نهاد اخلاق مواجهیم. بنابراین بیش از هر زمانی نیاز به ترویج معقولانه آرمانخواهی و دمیدن روح آزادگی، شجاعت، همیاری و
ایثار در جامعه داریم. اما این امر قطعا به شکل دستوری و شعاری تحقق نمییابد و نیازمند حرکتهای مردمی و خودجوش است؛ باشد که با حمایت از نمونههای مستقل و مردمی این مراسم، با آگاهیبخشی مستمر جهت غنی کردن و پیراستن این مراسم از جهل، خرافه و ظلم و با تاکید بر حفظ حقوق دیگران و اهدای کمکها و نذرهای مردمی به نیازمندان، این ایام و آیین، فرصتی برای تعالی، نزدیکی، مهرورزی و حال خوب بین مردمان باشد.
✍🏼 #کاوه_گرایلی#مقالات_جریان #اخلاق #آگاهی #ایثار #شجاعت#آرمان #کرامت #عاشورا#مهربان_باشیمدر «جریان» باشید.
@Jaryaann