بریده‌ها و براده‌ها

#اندیشه
Channel
Blogs
News and Media
Education
Psychology
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel بریده‌ها و براده‌ها
@bbtodayPromote
7.84K
subscribers
19.9K
photos
6.22K
videos
44.5K
links
you are not what you write but what you have read. رویکرد اینجا توجه به مطالب و منابع مختلف است بازنشر مطالب به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست! https://t.me/joinchat/AAAAAEBnmoBl2bDScG2hOQ تماس:
Forwarded from جریانـ
📚 پیشنـهاد مطـالعه (معرفی پنج متن)

برای گذرِ سنجیدۀ ایرانیان از این پیچِ تند تاریخی-اجتماعی-سیاسی که در آن هستیم، خواندنِ چه کتاب‌هایی را می‌توان تعیین‌کننده و ضروری دانست؟
اگر بخواهیم در صحنۀ سیاست آب در هاون نکوبیم، چه دیندار باشیم و چه بی‌دین، چه چپ باشیم و چه راست، چه از جمهوریت دفاع کنیم و چه پادشاهیِ مشروطه، باید در عرصۀ مباحثات و کنش‌های سیاسی از حداقلی از سواد فلسفی-اجتماعی-سیاسی برخوردار باشیم و با چند مفهوم کلیدی آشنا. حال اگر بخواهیم فقط به اندازۀ انگشتان یک دست، متن (کتاب/ مقاله) معرفی کنیم که برای عموم شهروندان ایرانِ امروز، با تخصص‌های مختلف، از پزشک، مهندس، مدیر و مشاور گرفته تا معلم، دانشجو، سیاست‌گذار و پژوهنده، و دیگر شهروندانِ خواهان ارتقاء فرهنگ سیاسی، قابل استفاده باشند، این متون کدام‌اند؟ متن‌هایی که در عین اهمیت، حتی‌المقدور کم‌حجم و خوش‌خوان باشند.

قطعاً این فهرست پیشنهادی مبتنی بر سلیقۀ شخصی و فهم نگارنده است و دیگر اهالیِ کتاب و اندیشه می‌توانند فهرست موجز دیگری دراین‌باره پیشنهاد کنند. به گمانِ بنده این فهرست شامل یک شرطِ لازم و حداقلی بسیارتأثیرگذار، برای ارتقاء آگاهی و کنشگریِ سالم و سنجیده برای هر شهروند جهانِ جدید، به‌ویژه ایرانیان در شرایط کنونی است.

🔸 آنچه با مطالعۀ پنج متن پیشنهادی می‌یابیم:
🔺 الف) آشنایی با بنیان‌های مفاهیم کلیدی و پایه‌ مانند: تساهل(تولرانس)، تکثّر (پلورالیزم)، مرز جهان‌نگریِ شخصی با امرسیاسی (سکولاریزم)، حقوقِ بشر، و در رأس آن «آزادی» در معنای امروزین و مدرن؛
🔺 ب) بلوغ فکری و نقادانه‌اندیشی، همچون موضعی بین دو وضعیتِ افراطی: ۱- تسلیم و تقلیدِ آموزه‌های ازمابهتران، یا ۲- عصیان علیه هر فرمان و نظمِ مستقر؛
🔺 ج) آشنایی با «حلقۀ مطالعه»، به‌مثابۀ نهادِ مدنیِ مؤثر در کنشگری اجتماعیِ آگاهانه و مسئولانه، در غیابِ شرایط مناسب برای فعالیتِ مؤثرِ احزاب، اتحادیه‌ها و گروه‌های رسمیِ سیاسی و صنفی.

💢اینک فهرست
:
۱- نامه‌ای درباب تساهل، جان لاک، شیرزاد گلشاهی کریم، نشرنی، شامل یک مقدمۀ ارزشمند حدود چهل صفحه‌ای به قلم مترجم، و حدود نود صفحه متنِ رسالۀ جان لاک، فیلسوف انگلیسیِ قرن هفده.

۲- رساله درباره آزادی، جان استورات میل، جواد شیخ‌الاسلامی، انتشارات علمی‌وفرهنگی.

۳- روشنگری چیست؟ ایمانوئل کانت. ترجمۀ فارسی اصل مقاله حدود ۵-۶ صفحه است. نخستین ترجمۀ فارسی از این مقاله، به قلم همایون فولادپور، در مجلۀ کلک، شمارۀ ۲۲ (دی ۱۳۷۰) منتشر شد. این مقاله اینک در اینترنت قابل دست‌یابی است. اما اگر علاقه‌مندان بخواهند این مقاله را در کنار چند مقالۀ مشابه به‌صورت کتاب داشته باشند، به این کتاب حدود ۱۳۰ صفحه‌ای مراجعه کنند:
- روشن‌نگری چیست، نظریه‌ها و تعریف‌ها، گردآوریِ ارهارد بار، ترجمۀ سیروس آرین‌پور، انتشارات آگاه.

۴- اعلامیۀ جهانیِ حقوق بشر. این اعلامیه شامل سی ماده است که به گونه‌های مختلف در متون کاغذی و الکترونیک قابل دسترس است. این متن را می‌توان در قالبِ فقط دو-سه صفحه فشرد. با همۀ کوچکیِ این متن، می‌توان آن را مهم‌ترین متنِ سیاسیِ قرن بیستم، و ازجملۀ جهان‌گیرترین متونِ موردِتوافق نسبی در تاریخ گونۀ انسان دانست. صدالبته به این متن نقدها وارد کرده‌اند و همچنان می‌توان کرد، اما این از اهمیت آن به‌مثابۀ عصارۀ درک انسان‌ها از حقوق پایۀ خود و بستری برای مباحثات و گفتگوی سیاسی نمی‌کاهد. این متن نه تنها در نظامِ رسمیِ تعلیم‌وتربیت ما جایی درخور ندارد، بلکه احزاب و گروه‌های سیاسی هم آن‌قدر که باید به درک و ترویج آن اهتمام نکرده‌اند. در زبان فارسی، این دو کتاب این متن را به اضافۀ تاریخچۀ تدوین و ضمیمه‌های الحاقی در خود دارند:
- درخانه اگر کس است، محمدعلی موحد، نشرکارنامه.
- حقوق بشر، مایکل فریمن، محمد کیوانفر، انتشارات هرمس و ناقد.

۵- محفل‌های مطالعه و دموکراسی در سوئد، استفان لارسون، منوچهر حقیقی راد، مقاله‌ای با حدود ۵۰ صفحه منتشر شده در مجلۀ ارغنون ۲۰، ۱۳۸۱.

✍🏼 #اردشیر_منصوری
🗓 اسفند ۱۴۰۲
🔗 منبع و متن کامل: کانال گفتارها
#کتاب #آزادی #رواداری #مدارا #حقوق #اندیشه
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر #کریم_مجتهدی (۱۰ شهریور ۱۳۰۹ – ۲۵ دی ۱۴۰۲) استاد فلسفه، دیده از جهان فروبست.

مجتهدی دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری خود را در دانشگاه سوربن فرانسه گذراند. او پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود را زیر نظر یکی از بزرگترین فلاسفه قرن بیستم، ژان وال با عنوان «بررسی تحلیل استعلایی کانت» و رسالهٔ دکتری خود را با مشاورهٔ هانری کربن نگاشت. مجتهدی در کنار تدریس، با آثار پرشمار خود سهم به‌سزایی در رشد پژوهش‌های فلسفی در ایران داشت و در همایش چهره‌های ماندگار ایران به عنوان چهره ماندگار فلسفه انتخاب شد.

♦️وی در این گفتار در خصوص فلسفه و تظاهر به فرهنگ سخن می‌گوید.🔺

مشاهده در یوتیوب
🔗 منبع ویدئو: کانال جرعه
#اندیشه #فلسفه #نمایش
@Jaryaann
🔻فایل‌های صوتی نشست‌های پرسش‌های ایران🔻

🎙 جلسه اول: دکتر علی میرسپاسی
موضوع: تاملاتی در باب جنبش زن، زندگی، آزادی


🎙جلسه دوم: دکتر احمد صدری
موضوع: نگاهی به فردای ایران


🎙 جلسه سوم: دکتر رسول نفیسی
موضوع: نظریه‌ای در باب جنبش زن، زندگی، آزادی


🎙 جلسه چهارم: دکتر فاطمه صادقی
موضوع: نگاهی دیگر به جنبش زن، زندگی، آزادی


🎙 جلسه پنجم: دکتر محسن خلیلی
موضوع: انحطاط در فرهنگ ایرانی


🎙 جلسه ششم: محمود فتوحی
موضوع: دوره‌ی صفویه و انحطاط ایران


🎙 جلسه هفتم: دکتر محمدمهدی مجاهدی
موضوع: برنامه‌ای برای فردای ایران


🎙 جلسه هشتم: دکتر همایون کاتوزیان
موضوع: خلیل ملکی و سوسیالیسم ایرانی


🎙 جلسه نهم: دکتر نعمت‌الله فاضلی
موضوع: تجدد ایرانی


🎙 جلسه دهم: دکتر حسین هوشمند
موضوع: جان رالز و آینده ایران


🎙 جلسه یازدهم: اقای احسان هوشمند
موضوع: نگاهی به انقلاب فرهنگی در ایران


🎙 جلسه دوازدهم: دکتر پاملا کریمی
موضوع: معرفی کتاب ایرانی دیگر


🎙 جلسه سیزدهم: دکتر محمد بهشتی
موضوع: معرفی کتاب ایران کجاست ایرانی کیست؟


🎙 جلسه چهاردهم: دکتر امیر مازیار
موضوع: وضعیت فلسفه هنر در ایران


🔗 منبع
#حلقه_دیدگاه_نو
#مسئله_ایران #ایده_ایران
#نظریه_انحطاط #تاریخ #اندیشه #ایران
@Jaryaann
مبانی فرهنگی دموکراسی
استاد مصطفی ملکیان
▪️«مبانی فرهنگی دموکراسی»
#مصطفی_ملکیان
#سخنرانی در خرداد ۱۳۸۴

بازنشر به مناسبت ۱۵ سپتامبر روز جهانی #دموکراسی
#اندیشه #گفت_و_شنود #اخلاق
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
💡ما چیزی نمی‌دانیم. این اولین نکته است.
بنابراین ما باید بسیار متواضع باشیم. این دومین نکته است.
دیگر اینکه نباید مدعی دانستن باشیم درحالی که چیزی نمی‌دانیم. این سومین نکته است.
.
این کمابیش همان رویکردی است که می‌خواهم آن را رواج دهم. هرچند چشم‌انداز خوبی برای آن نمی‌بینم.
من خوشحال خواهم شد اگر دانشمندان، و روشنفکران به‌طور کلی، تشخیص دهند که ما تا چه اندازه کم می‌دانیم(برای مثال درباره‌ی منشأ حیات)، ما تقريباً چیزی درباره‌ی آن نمی‌دانیم.
.
در زبان انگلیسی و آلمانی «معرفت» به معنای معرفت یقینی است، اما چنین چیزی وجود ندارد. معرفت یقینی وجود ندارد. آنچه که در بهترین حالت با آن مواجهیم، معرفت گمانه‌ای است. این تمام آن‌چیزی است که می‌توانیم داشته باشیم. بهترین معرفت ما - تقریباً بهترین - معرفت علمی است. با این‌حال، معرفت علمی نیز فقط معرفت حدسی محسوب می‌شود.

✍🏼 #کارل_پوپر

📖 #کتاب «زندگی سراسر حل مسئله است»، مقاله‌ «موقعیت معرفت‌شناختی معرفت‌شناسی تکاملی»
ترجمه‌ی شهریار خواجیان

#اندیشه #اخلاق
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from راوی
🌐خاموشی صدای «الاهیاتِ انسانی»

راوی #اندیشه: حسن حنفی در سن 86 سالگی دیده از جهان فروبست. او از فیلسوفان و نواندیشان جهان عرب محسوب می‌شد. از شاگردانِ عثمان امین بود و رویکردی پدیدارشناسانه به دین را برگزید. معتقد بود که مواجهه با دین، می‌باید بر اساس اقتضائات زمان باشد. در تعبیری گفته بود که: «قدما، کار دفاع از خدا را که عهده‌دار آن بودند به خوبی انجام دادند و امروز نوبت ماست ... اقتضای زمانِ ما، دفاع از امتی است که به واسطه‌ تفسیرهای ناصحیح، شکست‌های پیاپی خورده‌اند».

حنفی معتقد بود که مسلمانان، «وحی» و «سنت» را طوری تعبیر و تفسیر کرده‌اند که با جهانِ امروز بیگانه است. وی عمده‌ تأملات خود را بر انسان‌محوری قرار داده و معتقد بود که در تفکرِ الاهیاتی، انسان نادیده گرفته شده است. می‌گفت که انسان در نظام‌های اسلامی محو شده و «خیلی از واژگان مذهبی با طرح برخی مقولات ... از کنار واقعیت‌های روزانه زندگی می‌گذرند. دیگر این واژه‌ها و کلمات، جهت‌گیری‌شان به سمت امور مشخص اجتماعی و حتی نمادهای انسانی مطرح در شرایط و ویژگی‌های امروزین نیست» (میراث فلسفی ما، ص194).

حنفی معتقد بود که ایده‌پردازی‌ها در خصوص نظام الاهیاتی، گاه انسان را به حاشیه می‌راند و او از شکوفایی استعدادهای خود محروم می‌ماند. بر همین اساس، وی معتقد بود که از یک «مذهبِ هدفی» باید به سمت «انسان‌گرایی» رو کرد. می‌گفت که ما اکنون نیاز به تعاریف جهانی از مفاهیمی چون علم و آزادی با مشارکت همه‌ ملل جهان در شرق و غرب داریم.
حنفی به فایده‌گرایی در اندیشه دینی اعتقاد داشت. معتقد بود که در میراثِ ما عقاید و نظریه‌های مختلفی وجود دارد که آن را اشاعره و معتزله و دیگر نحله‌های فکری بیان کرده‌اند، ولی ما باید مطابق با نیازهای عصری، برخی از آنها را انتخاب کنیم که مناسب‌تر هستند. ملاکِ این گزینش نیز فایده‌ آن برای انسانِ امروز است. از همین رو بود که وی در مواجهه با متون دینی هم می‌کوشید تا آن را با دانش‌های روز محک بزند. او معتقد بود که در حوزه روایات، باید با بهره‌گیری از علوم انسانی و اجتماعی جدید به مواجهه با متن رفت. تأکید حنفی این بود که باید از روش قدما که نقد سندی بود فراتر رفته و به نقد متن روی آورد. به این معنا که سند هر سخنی، باید در شرایط و متنِ آن نگریسته شود، قوانینِ متنِ هر زمانه در نظر گرفته شود، سپس به فهم آن پرداخته و نسخه‌ای برای امروز استنباط شود.

رویکرد حسن حنفی مورد نقدهای تند و ملایم فراوانی قرار گرفت و برخی آثارِ او با نقدهای علمای الازهر مواجه شد. آنها او را به افکار سوسیالیستی و الحادی متهم می‌کردند. تمایلات انسان‌محورانه و آزادی‌خواهانه حنفی، او به چهره ممتاز جریان «چپ اسلامی» در دنیای اسلام بدل کرده بود. وی به ایران نیز سفر کرد و ایده‌های او و شاگردش نصر حامد ابوزید مورد توجه نواندیشان ایرانی قرار داشت.
احمد الطیب؛ شیخ الازهر مصر در سوگ او نوشت: خدا او را بیامرزد که عمر خود را در محراب اندیشه و فلسفه گذراند و غرب و شرق‌شناسان را به برخورد منصفانه با شرق و تمدن آن و ارزش‌های والای انسانی فراخواند».
@rawinews
🌐آیا نواندیشی دینی در حال پوست‌اندازی است؟

راوی #اندیشه: تحولات و تطورات فکری از اقتضائات انسانی است و نواندیشان دینی هم این تحولات را از سر گذرانده‌اند.
چندی پیش عبدالکریم سروش، سخنانی تحت عنوان «دین و قدرت» را بیان کرد. او در این سخنانِ خود، ایده‌ای را طرح کرد که مخالفت‌های بسیاری در پی داشت. وی کوشیده بود تا پیامبر(ص) را فردی نشان دهد که با اِعمال قدرت اقدام به برخی اعمال کرده است. وی حتی بعضی خشونت‌ها را در رفتار پیامبر سراغ گرفته و آن را ناشی از انگاره‌ قدرت دانسته بود. این ایده سبب شد تا برخی، سروش را به چرخش از افکار گذشته منتسب کنند.

اخیرا محمد مجتهد شبستری نیز اعلام کرده که ایده‌ «قرائت نبوی از جهان» را کنار گذاشته و رویکرد جدیدی برگزیده است. او گفته که: «در ایده‌ قرائت نبوی از جهان، دو مدعای تاریخی مسلّم گرفته شده بود: اول این‌ که تمامی متن فعلی قرآن از نگاه تاریخی، اثر یا آثارِ یک شخص بوده و او جهان را وحیانی قرائت کرده است. دوم این‌که آن شخص همانا حضرت محمد(ص) پیامبر اسلام است». شبستری ابتدا گفت که با مطالعات بیش‌تر دریافته‌ام که آن دو مدعای تاریخی هر دو با پژوهش‌های متأخر مورد تردید قرار گرفته‌است. وی سپس اذعان کرد که صداقت علمی ایجاب می‌کند آن عنوان را گرچه بسیار جذاب می‌نمود رها سازم.

این سخنِ شبستری با واکنش‌هایی مواجه شد. حسن انصاری در کانال تلگرامی خود نوشت که پژوهش‌های جدید مخالفتی با این ندارد که پیامبر(ص) مخاطب وحی بوده است. وی سپس شبستری را به مناظره طلبید. انصاری سپس متنی تحت عنوان «پایان روشنفکری دینی» نوشت و در آنجا پرسید: «آیا شایسته است آقای محمد مجتهد شبستری که بعد از گذشت ده‌ها سال تأمل در قرآن و منابع دینی و قرائت‌های نبوی و هرمنوتیک دینی، اینک خود تازه در جریان این تردیدها قرار گرفته‌اند و التزام به آنها را صداقت علمی قلم برده‌اند همچنان خود را بخشی از جریان روشنفکری دینی قلمداد کنند؟ و اگر نمی‌کنند درست بفرمایند ما باید ایشان را و تأملاتِ سیال ایشان را در کدام دسته از انواع معرفت قرار دهیم؟».

محسن کدیور؛ دیگر چهره برجسته جریان نواندیشی دینی هم گفت: «اگرچه پژوهش‌های تاریخی درباره قرآن را دنبال می‌کنم، اما تاکنون چنین پژوهشی نیافته‌ام که نبی را مخاطب وحی نداند و اساسِ آن را منکر شود». او سپس از شبستری خواست که اگر پژوهشی در این زمینه صورت گرفته، آن را معرفی کند.

این درخواستِ کدیور سبب شد تا شبستری به تصحیح سخن خود برآید و در پیامی به کدیور بگوید که: «ایضاح‌خواهیِ شما موجب خیر شد. ظاهرا طرز بیان این‌جانب در متن پیشین نارسا بوده و موجب پاره‌ای از برداشت‌ها شده که منظور من نبوده است. صواب دیدم آن متن تصحیح شود تا ابهام‌ها برطرف گردد». وی سپس متن را این‌گونه تصحیح کرد: «من متوجه شدم که مطالعات تاریخی که تاکنون دربارۀ متن قرآن انجام شده، برای مطمئن شدن از آن دو مدعای تاریخی کافی نیستند». وی سپس عنوان کرد که آن‌چه از آن بحث‌ها برای من باقی می‌ماند همین است که بگویم ما می‌توانیم از متن فعلی قرآن «خوانش پدیدارشناسانه» و «خوانش روایی» داشته باشیم.

مجتهد شبستری در خوانش پدیدارشناسانه از قرآن مدعی است که در قرآن، خبر داده می‌شود که جهان چگونه دیده می‌شود، نه اینکه جهان چگونه است. وی با نشان دادن برخی آیات قرآنی عنوان می‌کند که خوانش قرآن باید با این دیدگاه باشد که احکام شرعی قرآن، بر فهمی–تفسیری از واقعیات و روابط موجود اجتماعی جامعه حجاز مبتنی است؛ به این معنا که هدف آن، تفسیر واقعیات اجتماعی به صورتی است که با اراده خدا سازگار باشد. بر این اساس، صدور احکام به معنای وضع احکام برای همه جامعه‌ها و عصرها نیست. شبستری سپس عنوان می‌کند که در بینش قرآن از جهان، نبی اسلام یک مشارکت‌کننده بزرگ در قرائت توحیدی از جهان است و معنای مسلمانی در عصر حاضر، مشارکت در این قرائت توحیدی است. به تعبیرِ او: کارِ ما یک تفسیرگری دائمی است (مجتهد شبستری، خوانش پدیدار شناسانه از قرآن، وب‌سایت وی).

در خوانش روایی از متن هم شبستری ادعا می‌کند که در آیاتِ قرآنی، توصیف به عمل نمی‌آید؛ بلکه از خدا روایت می‌شود. این افعال گوناگون خداست که هزارها بار در این آیات از آن سخن می‌رود و این کار، روایت است. سخن از این است که خداوند چنین و چنان کرد. این کنش‌های خداوند یک نقطه مقابل دارد و آن واکنش‌های انسان است.
شبستری عنوان می‌کند که قرآن یک متن است و این متن، فهم‌نامه‌ای روایت‌گونه از فعالیت علی‌الاطلاق و دائما پیروز خداوند و مؤمنان و شکست دائمی انسان‌های متمرّد و معاند در تاریخ است (مجتهد شبستری، خوانش روایی از متن قرآن).
@rawinews
علی ملیحی:
«بابک احمدی:بله!فعلا باخته‌ایم اما دنیا به آخر نرسیده است.بهترین رویداد را بازسازی و قدرت گرفتن #اصلاحات می‌دانم که متاسفانه کار "ژن‌های خوب" امروزی نیست.اما نباید ناامیدشد.شرایط حاد نیروهای لازم را برای دگرسانی فراهم خواهد کرد.
#اندیشه_پویا ۵۷
ویژه نوروز۹۸»

https://pbs.twimg.com/media/D1X6kaQWwAA8a4v.jpg
Forwarded from مرورگر | Moroorgar
«مسخره‌باز»، «رد خون» و «شبی که ماه کامل شد» تا اینجای کار اتفاقات مهم #جشنواره_فیلم_فجر امسال هستند.

«مسخره‌باز» تبلور سینمایی‌ست که بیضایی سال‌ها در پی ساختن آن بود ولی موفق نشد. سینمایی تئاتریکال که در عین‌حال تا بن دندان «سینما»ست.

«رد خون» یک تریلر سیاسی امنیتی خوش‌ساخت است که چند قدم از «ماجرای نیمروز» جلوتر است و نقص مهم «ماجرای نیمروز» یعنی یک‌طرفه بودن جریان درام در آن رفع شده و این‌بار هر دو طرف ماجرا را در فیلم می‌بینیم. بعد از «لاتاری»، مهدویان در «رد خون» به واقع احیا شده است!

«شبی که ماه کامل شد» تصویری قابل پذیرش از یک گروه تروریستی و تنگنای میان عشق و ایدئولوژی ارائه می‌کند و در عین حال برای نخستین بار (شاید بعد از "روز شیطان" افخمی) یک درام تروریستی قابل قبول را در سینمای ایران روی پرده می‌بینیم
در گزارش مفصل جشنواره در #اندیشه_پویا به این فیلم‌ها بیشتر خواهم پرداخت.

@moroor_gar
#اندیشه هایی برای بهتر زیستن

هدفتان را در زندگی یک «نقطه» قرار ندهید.
هدف بهتر است از جنس «حرکت در یک مسیر» باشد.

هدف‌های نقطه‌ای مثل قهرمانی المپیک، خرید یک خانه یا خودرو خاص، رسیدن به یک جایگاه شغلی مشخص مثل ریاست جمهوری و مانند آنها، هم استرس زیادی تولید می‌کنند، هم با تغییرات شرایط زندگی به سختی انطباق پیدا می‌کنند، هم احتمال نرسیدن به آنها و احساس شکست در زندگی بسیار زیاد است و هم بعد از رسیدن به آنها، تازه متوجه می‌شوید که به چیزی بیشتر از آن برای احساس رضایت از زندگی نیاز دارید.

هدف‌های از جنس «حرکت در یک مسیر»، مثل انجام حرکات ورزشی در هر روز، یادگرفتن یک چیز جدید در هر هفته، پس‌انداز یا سرمایه‌گذاری مبلغی در هر ماه، وقت گذاشتن کافی برای بازی با بچه‌ها و مانند آنها، هم احساس رضایت مستمر ایجاد می‌کنند، هم با تغییر شرایط زندگی به سرعت قابل انطباق هستند، و هم در طی زمان انباشت‌های بسیار ارزشمندی تولید می‌کنند.

@ahakelan
#اندیشه هایی برای بهتر زیستن

همیشه «بیشتر» و «بزرگ‌تر» بهتر نیست.
در مقابل وسوسه برای بیشتر و بزرگ‌تر، به «اندازه مناسب» و «به اندازه» فکر کنید.

به این فکر کنید که برای بیشتر و بزرگ‌تر، چه چیزهایی به دست می‌آورید و چه چیزهایی از دست می‌دهید...
@ahakelan
بریده‌ها و براده‌ها
مرام و لهجه یزدی آقای رییس شورا از آزادگی و دینداری فردی و همزیستی اجتماعی این شهر خبر میدهد. #ایران
جناب آقای سفید است؛ نفر اول انتخابات شوراى شهر يزد.
حكم آمده كه مانع حضور يكى از افرادى شود كه با راى مردم وارد شوراى شهر شده. شاكى پرونده هم يكى از كسانى بوده كه راى نياورده. احتمالا بهداشتى‌ترین عکس‌العمل برای او این بود که بگوید حکم آمده و من تابع قانونم. کسی هم به او ایراد نمی‌گرفت؛ مرجع تصمیم‌گیر جای دیگری است.

اما انگار جایی وقتی در کنجی با خودش خلوت کرده، به این فکر کرده که دلیل حکم، زرتشتی بودن فرد بوده و نزد وجدان خود هیچ حجتی نیافته تا خودش را به چشم‌پوشی از موضوع راضی کند و رئیس شورای شهر باقی بماند.

اتفاقا نکته اینجاست که هوچی‌گری نکرده. ساختارشکنی نکرده. برای خودش دکان نساخته. روشن و واضح گفته من این حکم را اجرا نمی‌کنم. اعلام کرده که وقتی قانون شما در تعارض با وجدان اخلاقی من است، تن نمی‌دهم. حتی با رعایت تمام اصول قانونی گفته می‌توانید به دلیل همین تخطی مرا برکنار کنید و کسی را بیاورید که مجری حکمتان شود.

مستقل از تمام رویه‌های حقوقی، جدا از تمام شایست‌ها و ناشایست‌هایی که نظام حقوقی ما بر آن استوار است و می‌توان بدان اندیشید، برکنار ازینکه در چنین مواردی ساختار موجود چه حکمی می‌کند، به سلامت وجدانش غبطه خوردم. با خود اندیشیدم که اگر جای او بودم چنین می‌کردم؟ نه. بعید است. من احتمالا به «قانون» استناد می‌کردم و تن می‌دادم به حکم. خودم را نجات می‌دادم و قربانی را رها می‌کردم.

راستی قانون چیست؟ قرار است چه گرهی از آدمیان بگشاید؟ نکند همین قانون، بزرگترین دشمن وجدان شود؟ نکند کار به جایی برسد که قانون اجتماع، متعارض با قانون وجدان آدمیان شود؟ اصلا کسی به این حرف‌ها می‌اندیشد؟ اصلا کسی حواسش هست؟ آی آدم‌ها. آی آدم‌ها که در ساحل بساط دلگشا دارید. با شمایم.

✍️ حمیدرضا ابک
#شرافت #اخلاق #اندیشه
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
📝 گاهی تفکر علیه تفکر است. یعنی نوع خاصی از اندیشیدن ما را از نوع دیگری از اندیشیدن باز می‌دارد. اندیشه پرده اندیشه می‌شود. گاهی می‌شود که اندیشمندی توانا سالها گذارش به ساحت اندیشه نمی‌افتد- بی‌آنکه ساعتی از اندیشیدن بازمانده باشد. برای فهم این تعارض، به نظرم باید دست کم میان دو نوع اندیشیدن تمایز بگذاریم:

«اندیشیدن درباره»، و «اندیشیدن در».

اندیشیدن درباره یک چیز مستلزم فاصله از آن چیز است. فرد در موضع ناظر می‌نشیند، و با فاصله موضوع اندیشه‌اش را می‌کاود. اما اندیشیدن در یک چیز مستلزم درنوردیدن فاصله است- فرد با موضوع اندیشه‌اش درآمیخته است، و از دل این درآمیختگی است که آن چیز را می‌شناسد. تقابل این دو نوع اندیشیدن را وقتی بهتر درمی‌یابیم که موضوع اندیشه خود فرد باشد. فرد برای آنکه «درباره» خود بی‌اندیشد ناگزیر از خود فاصله می‌گیرد، و با فاصله و از چشم ناظری بیرونی خود را موضوع شناخت قرار می‌دهد. اما اندیشیدن «در» خود، شناخت خود در متن درآمیختگی با خود است. فرد بدون فاصله تب و تابها و افت و خیزهایش را لمس می‌کند. اندیشیدن درباره خود مثل شناختی است که یک پزشک یا روانشناس از تو می‌یابد، اما اندیشیدن در خود مثل شناختی است که معشوق‌ات در معاشقه‌ای گرم در لمس پوست تپنده‌ات از تو می‌یابد. اوّلی شناخت با چشم است دوّمی شناخت با پوست. اما استغراق در «اندیشیدن درباره خود» می‌تواند رفته‌رفته فاصله میان فرد و خود را استخوانی کند. فرد در این کار لاجرم همیشه خود را از فاصله می‌بیند، و رفته‌رفته به این فاصله خو می‌کند، و از درنوردیدن آن در می‌ماند. یعنی امکان «اندیشیدن در خود» را از کف می‌دهد. چه بسا روزها بگذرد و فرد غرق اندیشه درباره خود باشد بی‌آنکه لحظه‌ای در خود بی‌اندیشد. شاید تلخ‌ترین نوع بی‌اندیشگی همین باشد که اندیشیدن درباره خود ما را از اندیشیدن در خود باز بدارد.

✍🏼 آرش نراقی
#جستار #اندیشه

در «جریان» باشید.
@Jaryaann