این یادداشت را چندی پیش نوشته بودم، اما چون به دنبال انتشارش در رسانهای فراگیر بودم و به دست نداد اکنون منتشرش میکنم.
ضرورتِ تدوینِ تاریخی موردِ توافق برای منطقهی نوروز یا ایرانزمینبارها، که از طرح بارِ نخستش دستکم یک دهه و نیم میگذرد، در یادداشتها یا بیانیههای انجمنی یا حتا در گفتوگوها با کسانی که گمان میکردم دغدغهای دارند (مثلاً در گفتوگویی رادیویی که در مقامِ کارشناس فرهنگی برنامهی صبحگاهی رادیو ایران در رابطه با نوروز ۱۳۸۷ با
رحیممشایی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، داشتم) از ضرورتِ تدوین تاریخِ درسیِ مشترکی میان کشورهای حوزهی فرهنگی ایران (همینها که تاریخ مشترکِ درازی را با هم داریم و اکنون بخش بزرگی از آنان جشنِ نوروز را برپا میکنند) گفتهام چرا که باور دارم چنین کاری عملی ریشهای برای حل بسیاری از معضلات منطقهای و اختلافهای میان همسایگان است و حتا میتواند الگویی برای کشورهای دیگر و سرانجام نگارش تاریخ مشترک زمین شود.
برای عملی کردنِ آن هم کافی است که استادان تاریخ، تاریخنویسان و تاریخپژوهان برجستهی این کشورها - به نمایندگی از نهادهایی رسمی - نشستهای مرتبی با هم داشته باشند و بر اساسِ اصولی توافقشده که طبیعتاً برآمده از علم تاریخ است اختلافها را به بحث بگذارند و سرانجام روی متنی توافق کنند. در چنین وضعیتی آنان با نظرهای مخالف آشنا میشوند و متنِ مورد توافق از تعصبها و یکسویهنگریها دور میشود و متنی خواهد بود که در کنار تاریخِ درسیِ ریزترِ ملی و محلی برای دانشآموزانِ همهی این کشورها در مقطعهای مشخصی تدریس میشود و سببِ نزدیکیِ نسلهای آینده میشود که این عاملی اصلی در دور کردن نفرتها، دشمنیها، ندیدنِ دیگری و بازیهای برنده ـ بازنده میان کشورها خواهد شد تا شاید منطقهی ما، همچون دورههای کموبیشِ دورِ خودش، روی خوشی و نزدیکی را ببیند و توانها صرفِ ساختن و آباد کردن و پیشرفتِ خردمندانه و پایدار گردد.
چنین درس مشترکی میتواند الگوی تهیهی درسهایی دربارهی محیطزیست، میراث فرهنگی و معنوی، تاریخ علم و غیره برای کل منطقه هم گردد.
چندی پیش
خبری را دیدم که؛ کشورهای عضو «آکادمی بینالمللی تُرک» شامل؛ ترکیه، [ج.] آذربایجان، قزاقستان و قرقیزستان، پروتکلی را در خصوص گنجاندن کتابهای درسی مشترک مانند «تاریخ مشترک تُرک»، «ادبیات مشترک ترک» و «جغرافیای مشترک ترک» در برنامهی درسی دورهی متوسطهی کشورهایشان امضا کردند. به گزارش
خبرگزاری آناتولی ترکیه، برنامهها و متون کتابهای درسیِ مشترک به تصویب وزارتخانههای آموزش و پرورش کشورهای عضو رسیده و این چهار کشور توافق کردند که فعالیتهای مختلفی برای انتشار این دروس در میانِ دانشآموزان برپا کنند. به گفتهی
دارخان قدرعلی، رئیس آکادمی بینالمللی ترک، کار بر روی کتاب درسی «تاریخ مشترک» در سال ۲۰۱۴ آغاز و در این رابطه چندین بار جلسه برگزار شد. او گفت: ما کتابهای درسی را با حمایت وزارت آموزش ملی ترکیه در تاریخ ۱۶ تا ۱۸ می در استانبول مورد بحث و بررسی قرار داده و سپس به تأییدِ طرفها رساندیم. این نشست اخیر، پنجمین نشست شورای علمی آکادمیِ یادشده بود که با حضور وزیرانی از سه کشور قفقازی و آسیای میانه و مشاور آموزش ترکیه و نیز سفیران کشورهای عضو و ناظر در ۲۴ می ۲۰۲۲ در نورسلطان، پایتخت قزاقستان، برگزار شد.
این تلاش در حالی است که تُرکیّت، یعنی تُرک بودن در مقامِ ملیّت و نه قومیّت، امری است متأخر که از هنگامِ شکلگیری دولت ترکیه طرح شده و با توجه به چندقومی بودنِ آن کشور و تأکیدِ دولت و منابع رسمی بر هویّتِ تُرکی ــ که برای یکی از آن قومها جذابیت دارد ــ و نه هویتی که همهی اقوام را در بر بگیرد هنوز در همان کشور هم با چالش روبهروست. افزون بر آن، تلاش برای تعمیمِ این یکسانسازی به گذشته نه تنها تاریخی نیست، بلکه علمی نیز نیست. جدا از آنکه، عشایر و قبایلِ ترکزبان در قالبِ یک قومیت، که آگاهی قومی داشته باشند، در گذشته پیوستگی نداشتهاند و نبردهای خونینی را با یکدیگر از سر گذراندهاند. هر چند تلاش برای نزدیکی در آینده از نظرِ من، اگر همراه با نفرتپراکنی نسبت به دیگر اقوام نباشد، امری ناپسند نیست؛ اما طبیعتاً چنین راهبردی نیاز به یکسانانگاری در گذشته که تنها از جعل برمیآید ندارد، مگر آنکه طی پژوهشیِ علمی و مورد توافق به منشاء قومیت ترک پرداخته شود و نه تاریخِ مشترک! با این حال، سخنِ دقیقتر را پس از مطالعهی کتاب باید گفت و نقدِ کتابهای یادشده را به کارشناسان فن میسپارم.
دنبالهی یادداشت
👇@IranianLook