بریده‌ها و براده‌ها

#ادبیات
Channel
Blogs
News and Media
Education
Psychology
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel بریده‌ها و براده‌ها
@bbtodayPromote
7.84K
subscribers
19.9K
photos
6.22K
videos
44.5K
links
you are not what you write but what you have read. رویکرد اینجا توجه به مطالب و منابع مختلف است بازنشر مطالب به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست! https://t.me/joinchat/AAAAAEBnmoBl2bDScG2hOQ تماس:
خیام‌شناسی
دکتر مهدی محبتی
🔺درسگفتار خیام‌شناسی

👤دکتر مهدی محبتی

🎙صوت جلسه‌ی اول


#خیام
#محبتی
#ادبیات_فارسی
#صوتی
♦️♦️♦️

t.center/nutqiyyat

instagram.com/nutqiyyat
Forwarded from نطقیات
💢 درسگفتار خیام‌شناسی ( به مناسبت روز بزرگداشت خیام )

👤دکتر مهدی محبتی

🌐 از کانال دکتر محبتی.

#خیام
#محبتی
#ادبیات_فارسی
#صوتی
♦️♦️♦️

t.center/nutqiyyat

instagram.com/nutqiyyat
Forwarded from نطقیات
💢 درسگفتار شاهنامه

👤دکتر محمدجعفر محجوب

🔺دکتر محمدجعفر محجوب (۱۳۰۳ تهران – ۱۳۷۴ لس آنجلس، کالیفرنیا)

🔺 بازنشر این درسگفتار به مناسبت روز ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم فردوسی است.

بخش اول این درسگفتار در نطقیات مکتوب شد و فایل مکتوب به ضمیمه بازنشر می‌شود. پرداخت مبلغ تعیین‌شده اختیاری است و لزومی ندارد و مبالغ جمع شده برای مکتوب‌سازی بقیه درسگفتارها هزینه خواهد شد.

بخش دوم این درسگفتار هم تا اواخر خرداد مکتوب و منتشر خواهد شد.

#محجوب
#شاهنامه
#ادبیات
#صوتی

♦️♦️♦️

T.me/nutqiyyat
Forwarded from نطقیات
💢 درسگفتار ویرایش و نگارش ادبیات فارسی

👤زنده‌یاد استاد احمد سمیعی گیلانی

🔺استاد احمد سمیعی گیلانی ( استاد ویرایش فارسی) در ۱۱ بهمن ۱۲۹۹ زاده شد و ۲ فروردین۱۴۰۲ درگذشت.

📽 مستند استاد احمد سمیعی گیلانی ( قسمت اول ) ( قسمت دوم )


#سمیعی_گیلانی
#ادبیات_فارسی
#ویرایش
#صوتی
♦️♦️♦️

t.center/nutqiyyat

instagram.com/nutqiyyat
دیگر برای همیشه بس است!

پیش از این بارها در کلاب‌هاوس توضیح داده بودم که اگر خشم و هیجان بر فضا غالب شود، کمیت امثال من لنگ می‌شود و حرفهایمان اگر هم سبب ناراحتی و انزجار طرف‌های مختلفِ صحنۀ بازی نشود، عمدتاً نادیده گرفته می‌شود.
در واقع اینک سه نیروست که در صحنۀ بازی حضور دارند. نخست جوانانی که احساس عمیقِ نادیده‌انگاری فرهنگی، طردشدگی سیاسی، حاشیه‌نشینی اقتصادی و در یک کلام، احساس حذف از روند تصمیم‌گیری و سلب اراده و آزادی خود برای انتخاب نوع زندگی خود می‌کنند.
من فشارِ ناشی از این تحقیرشدگی و نادیده‌انگاری و خشم و طغیان ناشی از آن را با پوست و گوشت و استخوانم لمس می‌کنم و کمال همدردی را با آن دارم.
سرزمین ملی یعنی جغرافیایی که فرصت برابر برای تک تک شهروندان خود بدون هرگونه تبعیضی فراهم باشد و این مهمترین نکته‌ای است که نظام حاکم بر کشور ما گویی اصلاً آن را به رسمیت هم نمی‌شناسد چه رسد به آنکه بدان عمل کند. در واقع، قشر محدودی با عناوینی چون مکتبی، حزب‌اللهی، ارزشی، انقلابی.. تمام نظام تصمیم‌گیری و مدیریت‌های منبعث از آن را در همۀ سطوحش، گونه‌ای ارث ازلی و خدادادی برای خود می‌داند و تنها معیارِ زندگی عمومی و خصوصی را نیز منحصر به شیوۀ زندگی خود می‌شناسد و بقیۀ اقشار جامعه را به تقلید از آن شیوه فرا می‌خواند و یا آنها را کلاً بیگانه به شمار می‌آورد؛ چنانکه گویی حق و حقوقی از این سرزمین ملی ندارند و هر فریاد اعتراض‌شان باید خفه شود!
بسیاری از افراد این قشر، چنان در پیله‌های ذهنی خود محدود مانده‌اند که اصلاً امکان ارتباط ذهنی با دیگر اقشار جامعه را ندارند و برخورداری از مناصب و مکاسب و منزلت‌های دولتی نیز به کام‌شان به قدری شیرین آمده است که حس محرومیت و حذف‌شدگی دیگر مردم را مطلقاً احساس نمی‌کنند.
از این افراد چگونه می‌توان انتظار همدردی با جوانانی را داشت که از شدت خشم مربوط به محرومیتِ سیاسی و تنگنای اقتصادی و فشار فرهنگی، دست به طغیان زده‌اند تا راهی برای مسالمت و صلح و آشتی با آنها بگشایند. از نگاه آنان هرکس شعار نابهنجاری داد "عامل دشمن" است و باید به هر بهایی سر جای خود نشانده شود.
متأسفانه انواع محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی برای امثال من، امکان تماس و ارتباط با این قشر جوان محذوف را از بین برده است. سال‌های سال حتی برای یک بحث و گفتگوی ساده به دانشگاه و دیگر محیط‌های جمعی در هیچ نقطه‌ای از این کشور راه نداشته‌ایم، بنابراین، آنان اصلاً ما را نمی‌شناسند چه رسد به اینکه بخواهند به نگرانی‌ها و دغدغه‌هایمان در مورد رفتار هدفمند سیاسی یا اجتماعی توجه نشان دهند.
در این بین، بدبختانه نیروی دیگری هم در آن سوی مرزهاست که بخشی از آن، هر نوع اعتراض و حرکت اجتماعی داخلی را به معنای سقوط قریب‌الوقوع حکومت و آماده شدن فرش قرمز برای پهن شدن زیر پای آنان به قصد بالا رفتن از پله‌های قدرت تعبیر می‌کنند و با چنان حرارتی به تحریک مخاطبان خود مشغول می‌شوند که پنداری هدف غایی یک کشور، فقط نبودن یک نظام است و میزانِ هزینه و نوع نظم و یا بی‌نظمی پس از آن دیگر کوچکترین ارزشی ندارد.
این افراد چندان در این زمینه بی‌تاب به نظر می‌رسند که به زبان بی‌زبانی مردم به خشم آمده را حتی به جنگ داخلی فرا می‌خوانند! برای آنها گویی سرنوشت یک کشور باستانی و زندگی 85 میلیون ایرانی مطلقاً اهمیتی ندارد. فقط اصرار دارند که این نظام باید برود؛ حتی اگر میلیون‌ها خون ریخته شود و یا جز خاکستر و ویرانی از این سرزمین به جا نماند.
تصور آنها بر آن است که چون 44 سال پیش یک انقلاب تقریباً سریع در ایران رخ داد، اکنون هم می‌تواند رخ دهد! به همین راحتی! هر کس هم جز این بگوید و یا دغدغه و نگرانی دیگری را مطرح کند، فوری به "حمایت از رژیم" متهم و در دنیای مجازی ترور شخصیت می‌شود.
گاهی فکر می‌کنم جامعۀ ایران برای این دسته افراد همچون صحنۀ نمایش یا فیلمی است که هر چه مهیج‌تر و خشن‌تر باشد، آنان را سرگرم‌تر می‌کند! ماجرا برای آنان پنداری نوعی تفنن است اما برای ما دراینجا مسئلۀ مرگ و زندگی و سرنوشت یک سرزمین باستانی است. به همین دلیل نیز ما در اینجا برای برداشتن هر گامی مجبور به صدها ساعت فکر و تأمل هستیم اما آنان بی‌محابا و پی در پی دستورالعمل‌های منجر به خونریزی صادر می‌کنند.
هر خونی که در این سرزمین به خاک ریخته شود، خون سیاوش است. به همان اندازه حرمت دارد. در تاریخ خونبارمان، فرزندان بسیاری از مردم ما در خون خود غلتیده‌اند و مادران بسیاری داغدار شده‌اند. ادبیات خون و خونریزی را باید از فرهنگ این سرزمین ریشه‌کن کنیم. دیگر برای همیشه بس است!
بدرود تا درودی دیگر
#احمد_زیدآبادی
#طغیان_خشم_جوانان
#سرزمین_ملی
#خون_سیاوش
#ادبیات_خونریزی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تمام این عملیات‌ها به‌خاطر همین ادبیات (فارسی) است.

حالا که به واسطه بی‌لیاقتی دولت افغانستان و بی‌تفاوتی کشورهای دنیا، شهرهای افغانستان یکی‌یکی سقوط می‌کنند و در چنگال طالبان می‌افتد خوب است یادی از خاطره محمد حسین جعفریان، شاعر، مستندساز و روزنامه‌نگار ایرانی از احمدشاه مسعود کنیم که جای خالی او این روزها بسیار احساس می‌شود. جعفریان سازنده مستند شیر دره پنجشیر یا «حماسه ناتمام» از زندگی احمدشاه مسعود است.

❗️خرد، بینش و تشخیص این انسان بزرگ را ببینید. او که شیفته شعر و ادبیات فارسی بود، دفاع از سرزمین را به هدف دفاع از فرهنگ و ادبیات فارسی می‌دانست و با همین رویکرد دلاورانه سنگر به سنگر جلو می‌رفت تا سرانجام او را شهید کردند.

هنوز هم نزاع اصلی در افغانستان نزاع فرهنگی است و هنوز هم جنگ علیه زبان فارسی در افغانستان خیلی جدی است و متاسفانه حتی در دولت نیز برنامه‌هایی برای ستیز با این زبان وجود دارد؛ در حالی‌که زبان و ادبیات فارسی امکان همبستگی مردم این منطقه (#ایران_فرهنگی) را پیرامون #ریشه‌های_مشترک و فرهنگ کهن غنی‌شان پدید می‌آورد.

#ادبیات #فارسی
#پارسی_زدایی #پارسی‌زدایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔵🟡🟠 آیت الله سیستانی برای دخترانش معلم زبان فارسی گرفت تا زبان مادریشان را فراموش نکنند


🔵 دکتر ابوالفضل فاتح، موسس ایسنا، در یادداشتی به مناسبت دیدار تاریخی روز گذشته‌ی پاپ فرانسیس و آیت الله سیستانی در نجف، در تحلیل آن به مکتب «گفت و گو» و «قاعده‌ی احترام» پرداخته است که در آن چند نقل قول منتشر نشده از آیت الله سیستانی آمده است.
به گزارش انصاف نیوز، از جمله در این یادداشت با اشاره به گفته‌ی ۲۰ سال پیش آیت الله سیستانی که «اگر ایران خوب باشد قلبم شادمان است. اما اگر خبر بدی از ایران برسد؛ قلبم جریحه‌دار می‌شود»، آمده است: «در علاقه‌ی ایشان به زبان فارسی همان بس که بنا به نقل، در روزگار صدام در کنار عربی، برای دخترانشان معلم زبان فارسی گرفتند تا زبان مادریشان را نیز فراموش نکنند».

او همچنین در جایی از این یادداشت نقل قولی را درباره‌ی نگاه آیت الله سیستانی به دموکراسی می‌نویسد: «من برای وادار ساختن آمریکایی‌ها با زبان خودشان ورود کردم. آمریکایی‌ها در اشغال عراق ادعای اسقاط دیکتاتوری و برقراری دموکراسی داشتند. من نیز با زبان خودشان، پیشنهاد داوری صندوق رای را بر مبنای اصول و مصلحت دادم. آنها که با این شعار آمده بودند راهی جز پذیرش پیشنهاد دموکراتیک ما را نداشتند و در نتیجه دیدیم که انتخابات برگزار شد و دولت عراقی تشکیل شد».


🟠 فاتح در ادامه از موضع قاطع آیت الله سیستانی در قبال داعش هم اینچنین نوشته است: همین آیت الله، وقتی عراق گرفتار داعش می‌شود و داعش به هیچ زبانی گفت و گو و تعامل و تمکین به انصاف را نمی‌پذیرد و بدور از هرگونه منطق و عقلانیت، اقدام به آن تجاوز و جنایت‌های ضد بشری می کند، و آنگاه که همه‌ی راه های تعامل بسته می‌شود، فتوای جهاد می‌دهد. ایشان در این خصوص بیان داشتند: فتوای جهاد دادم در حالی که طبع من این گونه فتوا نیست. برای من بسیار بسیار سخت بود. به درگاه خداوند بسیار دعا و راز و نیاز کردم و این فتوا را دادم».

متن کامل
http://www.ensafnews.com/286013/
#زلف_سخن(#ادبیات_فرهنگ)👇
https://t.me/zolfesokhan2/5470
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظرات دکتر داریوش شایگان درباره اهمیت سعدی در ادبیات و زندگی ایرانیان:

“نقش سعدی در فرهنگ ایرانیان با نقش کنفسیوس در چین قابل مقایسه است”...


#ادبیات
#سعدی
#داریوش_شایگان

@persianschooloflife
✔️هم اروپایی هستم و هم ترکیه ای،هم سکولار و هم دنباله‌رو مدرن فرهنگ اسلامی🔻

🔸اورهان #پاموک، نویسنده ترکیه‌ای برنده نوبل #ادبیات در جدیدترین مصاحبه‌اش از مقایسه « #شاهنامه » #فردوسی و «شاه ادیپ» سوفوکل و تاثیر این دو اثر کلاسیک بر رمان جدید خود «زنی با موهای قرمز» صحبت کرده است.به گزارش ایسنا، «اورهان پاموک» نویسنده رمان‌هایی چون «برف»، «نام من سرخ» و اخیرا «زنی با موهای قرمز» است که سال ۲۰۰۶ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. او علاوه بر این‌ها چندین کتاب دیگر در زمینه مقاله و آثار غیرداستانی درباره کشورش ترکیه منتشر کرده که اکثرا در مجله «نیویورکر» به چاپ می‌رسند.پاموک از جمله چهره‌هایی است که بارها به خاطر صحبت کردن درباره آزادی بیان از سوی دولت ترکیه مورد انتقاد قرار گرفته و حتی پایش به دادگاه باز شد. نسل‌کشی ارمنی‌ها و رویکرد ترک‌ها در مقابل کردها از دیگر مباحث حاشیه‌داری است که این نویسنده به آن‌ها می‌پردازد. اورهان پاموک ۶۵ ساله چند هفته پیش جدیدترین رمانش یعنی «زنی با موهای قرمز» را روانه بازار کرد. داستان این کتاب درباره یک چاه‌کن و شاگردش در شهری خارج از استانبول است که روابط‌شان به هم می‌خورد. «پاموک» در این رمان هم به موضوعاتی چون تاریخ ترکیه، فاصله بین جامعه شهری و روستایی و روابط بین نسل‌ها پرداخته است.

🔸شباهت‌هایی داستانی با «شاه اُدیپ» سوفوکل دارد که درباره کشته شدن پدر توسط پسر نوشته شد و همین‌طور با «شاهنامه» قصه حماسی فردوسی - شاعر پارسی - هم ارتباط دارد. «شاهنامه» داستان رستم و سهراب و نقطه مقابل «ادیپ» است چون این بار پسر است که به دست پدر کشته می‌شود. داستان یک پسرکشی است. این‌ها متون معیار تمدن‌های غربی و اسلامی هستند. می‌دانید من هر سال، یک ترم در دانشگاه کلمبیا تدریس می‌کنم و بالای کتابخانه «باتلر» این دانشگاه با حروف بزرگ نام «سوفوکل»، «ارسطو»، «افلاطون» و «شکسپیر» دیده می‌شود. کلمبیا در تدریس کلاسیک‌ها خوب کار می‌کند. از خودم پرسیدم: پس آثار کلاسیک و شرقی چه می‌شود؟ چیزی برای مقایسه با «شاه ادیپ» چه؟ ما تمایل داریم «ادیپ» را با فردپرستی پیوند دهیم چون او پدرش را می‌کشد و آن‌ها هنوز به او احترام می‌گذارند. ما تمایل داریم رستم را، پدری که پسرش را می‌کشد، به تمرکز قدرت و استبداد وابسته بدانیم. چرا؟ چون تمام متن «شاهنامه» فردوسی حول محور توجیه کردن پدری (رستم) است که پسرش (سهراب) را به قتل می‌رساند. ما به «ادیپ» احترام می‌گذاریم، رنج او را با مهربانی درک می‌کنیم. وقتی او را می‌فهمیم، به تخطی او هم احترام می‌گذاریم. من می‌خواستم درباره این چیزها بنویسم - پدرها، پسرها، فقدان پدرها، تنهایی پسرها.


🔸من هم اروپایی هستم و هم به ترکیه تعلق دارم. هم یک سکولار هستم و هم به نوعی دنباله‌رو مدرن فرهنگ اسلامی. آدم مذهبی نیستم، اما به آن تمدن تعلق دارم. در همین راستا، به اروپایی بودنم افتخار می‌کنم و شاید اوایل ۲۰۰۰ بیهوده وقتم را تلف می‌کردم تا از ورود ترکیه به اتحادیه اروپا دفاع کنم. زمان خوبی بود، مسائل به سمت غلط پیش رفته و حالا دیگر ترکیه یک کاندیدای جدی تلقی نمی‌شود و با اروپا سر جنگ دارد. از این بابت خیلی متأسفم.


🔸من خبرهای کودتای ترکیه را از طریق رسانه‌ها دنبال می‌کردم. وقتی ساعت ۹:۲۰ کودتا شروع شد، داشتم اخبار را از طریق رسانه‌ها، اینترنت و بیشتر از تلویزیون می‌دیدم. گیج و وحشت‌زده اخبار را تماشا می‌کردم. تا ساعت ۳ صبح که فهمیدم کودتاچیان نظامی موفق نشدند ادامه دادم و بعد یک قرص خواب‌آور خوردم. خیلی عصبی و بهت‌زده بودم و دیدم خوابم نمی‌برد. فوق‌العاده خوشحال شدم که کودتا بی‌سرانجام ماند. از افراد شجاعی که به خیابان‌ها رفتند تا تانک‌ها را متوقف کنند، خیلی سپاسگزارم. این‌ها مثل من و شما و به معنای اروپایی و غربی کلمه آزاداندیش نبودند، بلکه مردمی بودند که از «اردوغان» یا حزب و دموکراسی او حمایت می‌کردند. آن‌ها از ارزش‌های لیبرال من دفاع نمی‌کردند، اما به طور غیرمستقیم مدافع دموکراسی ترکیه‌ای شدند. با گذشت یک سال دیگر آن حس را ندارم. از آن افراد سپاسگزارم اما دولت از کودتای نظامی برای حذف کردن اکثر لیبرال‌ها استفاده کرد. اکثر آن‌هایی که به دولت انتقاد داشتند، از ادارات دولتی بیرون انداخته شدند. ۴۰ هزار نفر در زندان‌ها و ۱۴۰ روزنامه‌نگار محبوس هستند. نوشتن آثار داستانی در ترکیه مشکلی ندارد، اما اگر مثل روزنامه‌نگارها و منتقدان سیاسی وارد حوزه سیاست شوی، دچار دردسر می‌شوی ...

telegram.me/sahandiranmehr
omid_keshtkar: t.co/rZOFdY1XqQ
مهم‌ترین جوایز ادبی #فرانسه به دو زن شرقی‌تبار رسید. #گنکور به لیلا سلیمانی نویسنده‌ی فرانسوی-مراکشی و رنودو به #یاسمینارضا [📷] فرانسوی-ایرانی

📡 @VahidOnline
#ادبیات