View in Telegram
. در بندر چشم‌های کبود تو  باران‌هایی از نور شنیدنی است و خورشیدهای‌ ستمگر  و بادبان‌هایی که کوچ به سوی مطلق را تصویر  می‌کند در بندر چشم‌های کبود تو  پنجره‌های دریایی گشوده است و پرندگانی که در آفاق دور دست در پروازند‌ به جستجوی جزیره‌هایی که آفریده نشد‌ه در بندر کبود چشم‌های تو برف در تموز‌ می‌بارد  و زورق‌هایی آکنده از فیروزه که دریا را در خویش غرقه ساخته ، اما خود غرقه نگشته در بندر چشم‌های کبود تو چونان کودکی بر صخره‌ها می‌دوم بوی دریا را استشمام‌ می‌کنم و همچون گنجشکِ بالغی باز می‌گردم در بندر چشم‌های کبود  تو رویای‌ دریا و دریاها‌ را می‌بینم و هزاران هزار ماه را صید می‌کنم و رشته‌های مروارید  و زنبق را در بندر چشم‌های کبود تو  سنگ‌ها در شب ، سخن می‌گویند در دفتر چشم‌های راز دار تو  کیست که هزاران  ترانه نهفته است ؟ ای کاش من ای کاش من دریانوردی بودم یا کسی بود که زورقی به من می‌داد‌ تا هر شب بادبان خویش را بر افرازم در بندر چشم‌های کبود تو ✍🏻 #نزار_قبانی J͟o͟i͟n͟:👉@bahareafarinesh .
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily