خط دشمن
(راوی:حسین غفاری)
در عملیات كربلای 5 که در19 دی ماه سال 65 آغاز شد، نیروهای ما رفته بودند در عمق مواضع عراقی ها و خط عراق و خودی ها گمشده بود.
علی داوطلب می شودكه اول از همه راه بیافتد و بقیه چند متری دورتر پشت سر او حرکت کنند. این بدین معنی بود که همه باید چشم به
علی و محور روبرویی می دوختند تا ببینند عراقی ها از کجا به
علی، که حالا نقش یک طعمه را بازی می کرد، شلیک می کنند. می گوید هرجا مرا زدند آنجا نقطه درگیری و خط ما خواهد بود.هنوز در دید ما بود که
علی افتاد. گلوله ای به شکم اش خورده بود و خون از لای انگشتانش به بیرون شره می کرد.
علی را به عقب منتقل کردند. در بیمارستان 20 سانتی متر از روده هایش را بریده بودند.
در این عملیات محمدعلی حبیبی
شهید شد.
علی و محمدعلی با هم صمیمی و هر دو پاسدار رسمی بودند.
علی با حبیبی قرار شهادت داشتند. وقتی ما برای عیادت
علی به منزل-شان رفتیم، می گفت حبیبی به قرارش عمل نکرد و خودش تنها رفت. دو ماهی پا در ركاب آسمان داشت تا اینكه در عملیات تکمیلی كربلای 5 در اسفندماه 65 به آرزوی دیرینه اش رسید و سر قرارش با حبیبی رفت.
غفاری،حسین(1391).عکس ها و خاطره ها.ارومیه.(با حمایت حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان غربی)انتشارات یاز
#هفته_هنر_انقلاب_اسلامی#حوزه_هنری_آذربایجانغربی#عکس_هاو_خاطره_ها#حسین_غفاری#دفاع_مقدس#شهید_علی_حمدالهی #شهید_محمدعلی_حبیبی#شهید_حجت_الاسلام_غلامرضا_مروت@Arturmia