🔰 نگاهی کوتاه بر ماجرای #ملی_شدن_نفت
🖋 سپهر مروارید
«
اینجانب، به ملی بودن صنعت نفت و جنبه اخلاقی آن، بیش از جنبه اقتصادی اعتقاد دارم.»
[دکتر محمد مصدق]
▫️در سال ۱۲۸۰، نمایندگان شرکت انگلیسی دارسی برای انعقاد قرارداد انحصار
نفت به ایران آمدند و پس از پرداخته رشوه به برخی از درباریان، من جمله شخص نخست وزیر، امینالسطان، موفق شدند که امتیازنامه را به امضای مظفرالدین شاه برسانند؛ بنا بر این قرارداد حق انحصاری اکتشاف، استخراج و تجارت
نفت و گاز سراسر ایران، به استثنای مرزهای روسیه، برای مدت ۶۰ سال، به این شرکت واگذار شد. ایران در عوض، مقداری پول نقد، مقدار بسیار کمی سهام و تنها ۱۶ درصد از سود شرکت را دریافت میکرد.
▫️در سال ۱۳۱۱، در دوران زمامداری رضاشاه، شرکت دارسی یک چهارم از حق ایران را پرداخت نکرد و رضا شاه نیز به نشانه اعتراض، قرارداد را یکسویه لغو کرد؛ در نتیجه با تهدید انگلیس و شکایت آنها به مجامع بینالملل، مذاکراتی شکل گرفت و در سال ۱۳۱۲ قرارداد ۱۹۳۳ به امضای طرفین رسید که بنا بر آن سهم ایران از ۱۶ درصد، به ۲۰ درصد افزایش یافت و قرارداد که پیش از لغو، سی سال از عمرش مانده بود، برای ۶۰ سال دیگر تمدید شد.
▫️پس از آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی، نمایندگان مجلس
ملی، گاه و بیگاه از الغای قرارداد ۱۹۳۳ صحبت میکردند؛ اما نخستین بار، با تشکیل
#جبهه_ملی و کمیسیون
نفت بود که گروهی از سیاسیون، کارویژه خود را مسئله
نفت قرار دادند. جبهه
ملی، از لزوم
ملی شدن نفت بجای الغای قرارداد سخن میگفت؛ یعنی کاری را بکنند که خود دولت انگلیس در بسیاری موارد در مورد صنایع خود انجام داده بود. در حقیقت
ملی کردن به این منظور بود که قرارداد از میان برود؛ اما ایران به انگلستان غرامت پرداخت کند.
▫️در سال ۱۳۲۹ به
#دکتر_مصدق پیشنهاد نخستوزیری شد که ایشان در کمال ناباوری همگان آن را پذیرفت؛ اما یک شرط گذاشت؛ این که پیش از ابلاغ حکم نخستوزیری او، قانون
ملی شدن صنعت
نفت توسط مجلسین
ملی و سنا تصویب شود و برای همین، در ۲۹ اسفند سال ۲۹، قانون
ملی شدن صنعت
نفت تصویب شد.
▫️دکتر مصدق، در حقیقت تنها برای
ملی کردن
نفت و دعاوی بینالمللی، نخستوزیری را پذیرفته بود و بارها گفته بود که جز برای مسئله
نفت، انگیزهای برای این پست ندارد. در این مسئله سایر گروهها مثل بازاریان و مذهبیونِ رادیکال، به رهبری کاشانی، به ظاهر حامیان او بودند که البته هرچه گذشت، وابسته بودن این اشخاص به دربار و بیگانگان، بیشتر مشخص شد.
▫️در نهایت، در مرداد ماه سال ۱۳۳۰، بنا به رای دادگاه لاهه،
نفت ایران رسما
ملی اعلام شد؛ ولی انگلیس که به خشم آمده بود، با ابزارهای تهدید و تحریم همچنان کارشکنی میکرد؛ لذا لازم بود که دکتر مصدق برای پاسداری از حق ایران همچنان زمامدار باشد.
▫️اما نهایتا در سال ۱۳۳۲،
#کودتا امریکا، انگلیس، دربار و الواتِ خیابان که با حمایت و دخالت برخی چهرههای شاخص مثل آیتالله کاشانی و آیتالله بهبهانی همراه بود، دولت مصدق را ساقط کرد. پس از آن، دولت زاهدی، باز با انگلیس پای میز مذاکره رفت و سال ۱۳۳۳، قرارداد کنسرسیوم را امضا کرد؛ این قرارداد، سهم پنجاه-پنجاه برای طرفین ایران و انگلیس در نظر میگرفت. بنا به قرارداد کنسرسیوم، ایران موظف بود تا ۲۵ سال،
نفت خود را به شرکتهای عضو کنسرسیوم بفروشد.
▫️سخن پایانی؛ لزوم
ملی شدن نفت دلایل بسیاری داشت که به برخی از آنها میتوان اشاره کرد:
- انگلیسیها، عملا به بخشی از خاک کشور تسلط داشتند.
- انگلیسیها، میتوانستند با استفاده از شرکت خود، در امور ایران دخالت کنند.
- شرکت برای دولت بریتانیا، جاسوسی میکرد.
- شرکت اجازه نمیداد مسئولان ایرانی از دفاتر بازدید کنند تا مقدار واقعی سود را بدانند.
- شرکت برخورد نژادگرایانه و غیرانسانی با کارکنان ایرانی داشت.
🔻منابع:
▪️آمریکا و تحولات ایران/ صادق خرازی
▪️اسناد خانه سدان/ اسماعیل رائین
▪️نفت، سیاست و کودتا در خاورمیانه/ لئونارد مارسی
▪️۵۰ سال
نفت ایران/ مصطفی فاتح
▪️مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران/ محمدعلی کاتوزیان
▪️اسناد دولت امریکا در مورد کودتا
#یادداشت_دانشجویی 🆔 @atuazadandish#دانشجویان_متحد 🍀🆔 @anjmotahed📎 b2n.ir/146504