بعضی روزها هوایی خانهی کودکیهایم میشوم، دلم برای حیاطی که نیست ، مادربزرگی که نیست ، میروم محلهی قدیمی، دست میکشم روی دیوار و قدم میزنم در پیاده رو خانهمان که دیگر نیست. سرم را بلند میکنم شاید مادر بزرگم پشت پنجره بیاید، شاید برایم انار دانه کرده باشد، شاید ، دلم کمی قدیم میخواهد.!
بعضی روزها هوایی خانهی کودکیهایم میشوم، دلم برای حیاطی که نیست ، مادربزرگی که نیست ، میروم محلهی قدیمی، دست میکشم روی دیوار و قدم میزنم در پیاده رو خانهمان که دیگر نیست. سرم را بلند میکنم شاید مادر بزرگم پشت پنجره بیاید، شاید برایم انار دانه کرده باشد، شاید ، دلم کمی قدیم میخواهد.!