♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥

#نوروز
Канал
Логотип телеграм канала ♥🌺🍁♥تاریخ و ادبیات تالش ♥♥
@ahmadi111Продвигать
127
подписчиков
415
фото
70
видео
1,87 тыс.
ссылок
#تاریخ و #ادبیات #تالش ♥♥♥♥♥ ارتباط با ما 👇👇👇 @Razdari22 #آگاهی از تاریخ ، از مهمترین دانایی هاست که همگان باید بدانند از گذشته پند بگیرند ،آینده را بسازند
К первому сообщению
🔸ادامه👆👆👆
🔸#نوروز_هویت_ملی_ایرانی

🅰🔸گزارش پنجم : همان، صص 20 و 21 :

و گویند چون ایزد ـ تبارک و تعالی ـ [ به آفتاب ] فرمان فرستاد [ که گردش کند ] تا تابش و منفعت او به همه چیزها برسد ، آفتاب از سر [ برج ] حمل برفت و آسمان او را بگردانید و تاریکی از روشنایی جدا گشت و شب و روز پدیدار شد و آن آغازی شد مر تاریخ این جهان را... [ پس از آن ] به فرمان ایزد تعالی احوال آدمیان دیگرگون گشت ، چیزهای نو پدید آمد ، و چون آن وقتِ [ گذشتنِ آفتاب از برج حمل ] را دریافتند ، ملوک عجم از بهر بزرگ داشت آفتاب را و از بهر آنکه هر کس این روز را نمی تواند دریابد ، نشان کردند و این روز را جشن ساختند و عالمیان را خبر دادند تا همگان آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند.

🔸گزارش ششم : همان، صص 24 و 25 :

پس از طهمورث، پادشاهی به برادرش جمشید رسید ، ... چون از پادشاهی جمشید چهارصد و بیست و یک سال بگذشت... آفتاب به اول [ برج ] حمل باز آمد ، و فرمانروایی وی بر جهان استوار گشت ، دیوان را مطیع خویش گردانید و بفرمود تا گرمابه ساختند و دیبا را ببافتند و دیبا را پیش از ما « دیو بافت » می خواندند و دیگر [ اینکه ] بفرمود تا خر را بر اسب افکنند تا استر پدید آمد ، و جواهر از معادن بیرون آمد و سلاح ها و پیرایه ها همه او ساخت و زر و نقره و مس و ارزیر و سرب از معادن بیرون آورد و تخت و تاج و یاره و طوق و انگشتری او ساخت و مشک و عنبر و کافور و زعفران و عود و دیگر طیب ها او به دست آورد، پس در این ایام که یاد کردیم (= آمدن آفتاب به برج حمل) جشن ساخت و نوروزش نام نهاد و مردمان را فرمود که هر سال چون فروردینْ نو شود و آن [ را ] روزِ نو بدانند.

🅰🔸گزارش هفتم : همان، صص 26 و 27 :

چون آفتاب به فروردین رسید ، آن روز فریدون به نو جشن [ برپا ] کرد و از همه جهان ، مردم گردِ آورد و عهدنامه نبشت و به گماشتگان و فرمانروایان خود دستور داد که دادورزی کنند و مملکت [ خود میان ] پسران قسمت کرد ؛ ترکستان از رود جیحون تا چین و ماچین را به تور داد ، [ سر ] زمین روم را به سَلم و [ سر ] زمین ایران و تخت [ پادشاهی ] خویش را به ایرج داد و پادشاهان ترک و روم و عجم همه از یک گوهرند و خویشاوند یکدیگرند و همه [ آنان ] فرزندان فریدون اند.

نوروز از نگاه تاریخ گَردیزی صص 514 و 515 :

این روز را نوروز بزرگ گویند و چنین گویند : جمشید از جنگ سیاهان و دیوان اندرین روز باز آمد ، با ظفر و فیروزی و غنیمت فراوان آورده. پس آن روز که جواهر غنیمت آورده بود ، بر تخت خویش انبار کرد ، تا هر کس ببیند ، و آفتاب از روزن اندر افتاد و بر آن جواهر و زر افتاد و همه خانه از عکس آن روشن گشت. بدین سبب او را « شید » لقب کردند. و « شید » به پارسی ، « روشنایی » بود. و « آفتاب » را بدین سبب « خورشید » گویند که « خور » قرص آفتاب باشد ، و شید ، روشن. و اندرین روز جای ها را آب زنند که این روز نام فرشته ای ست که بر آب موکل است به قول ایشان.

پایان
📚 https://t.center/Ahmadi111
🔸#نوروز_هویت_ملی_ایرانی

🅰🔸نوروز یکی از مهمترین آیین های ایرانی است که ریشه در هزاره های تاریخ دارد. جشنی که با اسطوره های ایرانی گره خورده است و جمشید ، پادشاه اساطیری ایرانی ، نخستین کسی است که نوروز را به پاسداشت پیروزی داد بر ستم و گرما بر سرما و روشنایی بر تاریکی ، جشن میگیرد. در زیر ، هفت منبع تاریخی به ترتیب قدمت ، درباره پیدایش نوروز آمده اند ؛

🔸 گزارش نخست : تاریخ بلعمی، صص 87 و 88 :
چنین گویند که جمشید برادر طهمورث بود و همه جهان را او فرمانروایی می کرد و سخت نیکوروی بود ؛ و معنی سید روشنایی بُوَد و وی را جمشید از بهر آن سید می خواندند که هر جا که می رفت ، روشنایی از روی او می تافت... و نخستین کسی که سلاح ساخت او بود و سلاح مردمان [ پیش از او ] از چوب و سنگ بود ، او شمشیر و حربه و کارد ساخت و کرباس و ابریشم و قزّ ساخت و رنگ های گوناگون از سیاه و سپید و سرخ و زمرد و کبود و آنچه بدین ماند جمشید به جهان آورد که پیش از او اینها نبود. و دیوان را فرمود که گرمابه ساختند و غوّاصی کردند و گوهرها از دریا برآوردند و مردمان را [ خط ] بیاموختند و از شهری به شهر دیگر راه کشیدند... و مردم جهان را بر چهار گروه [ تقسیم ] کرد: گروهی لشکریان و گروهی دانایان و دبیران و گروهی کشاورزان و گروهی پیشه وران، و هر گروهی را گفت که هیچ کس نباید جز به کار خود بپردازد و پس علما گِرد کرد و از ایشان پرسید که چیست که این پادشاهی بر من باقی و پاینده دارد؟ گفتند : داد کردن و در میان خلق نیکی [ گستردن ] ، پس او داد بگسترد و علما را فرمود که روز مظالم [ و دادخواهی ] من بنشینم ، شما نزد من آیید تا هرچه در آن داد باشد مرا نشان دهید تا من آن کنم. و نخستین روز که به دادخواهی [ در میان خلق ] نشست ، روز هرمز بود از ماه فروردین ، پس آن روز [ را ] نوروز نام کرد.

🌌 گزارش دوم : شاهنامه فردوسی، ج 1، صص 41 و 42
جمشید ، پادشاه اساطیری ایران ، هفتصد سال حکومت کرد. نخست ادوات جنگی ساخت و پس از آن به مردم « رشتن و بافتن » آموخت. تقسیم مردم به اقشار و طبقات مختلف ، اقدام دیگر جمشید بود ، ساخت کاخ و گرمابه و گسترش علم پزشکی و دوا و درمان نیز از کارهای جمشید است. و اکنون نوبت تاج گذاری است و مناسب ترین زمان برای این امر نوروز است :
به فرّ کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت
که چون خواستی دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرو مانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روزِ نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار

به ما مانْدْ از آن خسروان یادگار

🔸گزارش سوم : فارسنامه ابن بلخی، صص 32 و 33 :
پس [ جمشید ] بفرمود تا جمله ملوک و پادشاهان اطراف و مردم جهان به اصطخر شوند ؛ زیرا جمشید در سرای [ خود ] بر تخت خواهد نشست و جشن خواهد ساخت ، همگان در وقت موعود آنجا حاضر شدند و [ جمشید ] طالع نگاه داشت و آن ساعت که شمس به درجه اعتدال ربیعی رسید ، وقت سال. گردش در آن سرای به تخت نشست و تاج بر سر نهاد و همه بزرگان جهان در پیش او بایستادند و جمشید گفت بر سبیل خطبه که ایزد ـ تعالی ـ ارج و بهاء ما تمام گردانید و تأیید ارزانی داشت. در مقابل این نعمت ها [ ی خداوند ] بر خویشتن واجب گردانیدیم که با رعایا عدل و نیکویی کنیم... چون این سخنان بگفت ، همگان او را دعای خیر گفتند و شادی ها کردند و آن روز جشن ساخت و نوروز نام نهاد و از آن روز نوروز آیین [ رسم ] شد و آنْ روزِ هرمز از ماهِ فروردین بود و در آن روز بسیار خیرات کرد و [ مردمان ] یک هفته متواتر به نشاط و خرّمی مشغول بودند و بعد از آن [ جمشید ] یک شبان روز در عبادت گاه رفت و یزدان را ـ عزّ ذکره ـ پرستش و شکر گزارد.

🅰🔸گزارش چهارم : نوروزنامه، صص 19 و 20 :
اما سبب نهادن نوروز آن بود که... چون جمشید ، اول ملوک عجم ، آن روز به پادشاهی بنشست ، خواست که ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ سازد تا مردمان آن را بدانند. بنگریست که آن روز بامداد ، آفتاب به اول دقیقه به [ برج ] حمل آمد ، موبدان عجم را گردِ کرد و بفرمود که تاریخ از اینجا آغاز کنند. موبدان جمع آمدند و تاریخ نهادند و چنین گفتند موبدانِ عجم ـ که دانایان روزگار بودند ـ که ایزد ـ تبارک و تعالی ـ دوازده فرشته آفریده است. از آن ، چهار فرشته بر آسمان ها گماشته است تا آسمان را و هرچه اندر او است از اهرمنان نگاه دارند ، و چهار فرشته را بر چهار گوشه جهان گماشته است تا اهرمنان را گذر ندهند که از کوه قاف برگذرند و چنین کنند ، چهار فرشته [ دیگر ] در آسمان ها و زمین می گردند و اهرمنان را دور می دارند از خلایق ، و چنین می گویند : [ که ] ایزد ـ تعالی ـ آفتاب را از نور بیافرید و آسمان ها و زمین را بدو پرورش داد.

🔸ادامه دارد
📚