...
مردی با لباس و کفشهای گرانقیمت به دیواری خیره شده بود و میگریست.
نزدیکش شدم و به نقطه ای که خیره شده بود با دقت نگاه کردم نوشته شده بود.
این نیز بگذرد!
علتش را پرسیدم گفت: این دست خط من است که چندین سال پیش در این نقطه هیزم میفروختم... حال صاحب چندین کارخانه هستم.
پرسیدم پس چرا دوباره اینجا برگشتی؟
گفت: آمدم تا باز بنویسم این نیز بگذرد..!
دریاب کنون که نعمتت هست به دست
کاین دولت و ملک میرود دست به دست
#صبحتونبخیر
✨•. @Zahra