وزن دنیا

#شعر_فارس
Channel
News and Media
Art and Design
Books
Music
Persian
Logo of the Telegram channel وزن دنیا
@VazneDonyaPromote
1.68K
subscribers
893
photos
255
videos
332
links
ماهنامه‌ی وزن دنیا رسانه‌ی شعر ایران www.vaznedonya.ir
باید برخیزم
از عصاره‌ی عَشقه
                          در معجونِ گازوئیل و روغن بریزم
تا عطری شود برای پیاده‌روی در خیابان تو
با خاک ارّه پاک کنم دستان سیاهم را
بشویم صورت چربم را با پودر برف
و زیر بغلم دارچین بمالم
 
برای تمام موتور ها که گاز می‌خورند دستی تکان بدهم
در ابر دود
 
خیابان که به نام تو باشد
من غریبی نمی کنم
 
در پیاده‌رو‌های تو قدم زدن
تماشای آرامش آدم‌هاست
 
باید نام کوچک تو را به یاد بیاورم.

 #نیما_تقوی
متولد 1360،  #شیراز


همراهان عزيز اشعار ديگر شاعران #استان_فارس را در #شماره_اول #وزن_دنيا بخوانيد.
 

#شعر_فارس
#شعر_بخوانيم
#وزن_دنيا

@vaznedonya
 
 
 
عروس را که از دریا گرفتند
النگو نداشت
موهای وز کرده
لب‌های برآمده
سیاهی چشم‌هایش
و تور سفیدش در خواب
خانه‌ی هزار ماهی شده بود.
 
من محو بودم
محوِ بختی که با قایق می‌رفت
پشت کرده به گره‌های کپر
نشسته که موج  برگردد.
 
جزیره خاموش است
هیچ طنابی تا ماه کش نمی‌آید
این‌جا نمی‌توانی لنگر  بیندازی
خدایت آن پایین است
زیر هزاران موج.
تو هم فراموش کرده‌ای خانه‌ات را به دوش بکشی
فراموش کرده‌ای از جذام قصه نسازی
فراموش کرده‌ای عکس بگیری از ساحل
برای پیاده‌روی‌مان در موج.
من محو بودم، ناخدا
و عروس مرده هنوز زیبا بود.


#سحر_حدیقه
متولد 1360،  شیراز.
 
همراهان عزیز اشعار دیگر شاعران #استان_فارس را در #شماره_اول #وزن_دنیا بخوانید.

#شعر_فارس
#شعر_بخوانيم
#وزن_دنيا

@vaznedonya
سرخورده از تکدی ِ عشق و دخیل ِ تن...
گوری برای شهوتِ هر گورکن شدن
پیراهنی به  تجربه جِر دادن و به جان،‌
اندوهِ پاره‌پاره‌تر از پیرهن شدن
 
رنج ِ بزرگداشتِ دندان ِ گرد ِ گرگ؛
با میش‌های ظلم‌پذیر ِ حرم چرا!
پس خوردن از عصای شبان‌ها، به حکم ِشرع...
تفکیکِ «زیر» و «رو» شده‌ها: مردو زن شدن!

اصرار ِ جفت‌گیری و جفتی که جور نیست...
خاموشیِ شبی که فراموشی‌اش مباد
با طوطیانِ سرزده از مطبخ ِ زنا،
آینده‌ای به تلخیِ شکّرشکن شدن!...
 
تاریخ ِ زن کُـش از کمـر افتاده در فـرود...
اعصاب ِ کوه و سایش و  فرسایش ِ مدام
دل باختن به یافتن ِ نیمه‌ای که نیست...
از احتمال ِ فاحشه تا واقعن شدن
 
بازار ِ هزل و هرزگی ِ چشم‌های هیز...
گستاخی ِ زبان ِ رکیکِ پیاده‌رو!
حشو ِ ملیح، در ادبیاتِ حاشیه!
دندان ِ کرم‌خورده شدن، ریشه‌کن شدن...
 
شب، شاهکار ِ روسپیان ِ پریده‌رنگ...
کبکان ِ گُر گرفته‌ی سر برده زیر ِ برف
تقدیس ِ رنج ِ کاشف الکل ، که مرهم است
گاهِ  هزارتکه شدن... تن به تن شدن...
 
دردا  ازین قفس که پر از رنج ِ حنجره‌ست
با میله‌های سرزده تا سقف ِ آسمان
دردا که جز ملااال نمی آورد به بار
با  چشم‌های ناشنوا هم‌دهن شدن...
 

#طاهره_خنیا
متولد 1360، مرودشت.
مجموعه‌ی منتشر شده: چند نفر  غمگینم

 
...
شعر دیگر شاعران استان فارس را در شماره‌ی اول #وزن_دنیا بخوانید.
 
#شعر_فارس
#شعر_بخوانيم
#وزن_دنيا

@vaznedonya