وحید هِرُوآبادی

#مریم_جعفری_آذرمانی
Channel
Politics
Social Networks
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel وحید هِرُوآبادی
@VahidHeroabadiPromote
1.09K
subscribers
5.18K
photos
438
videos
246
links
زن، زندگی، آزادی . . . لینک گروه گفتگوی کانال: https://t.me/+2R-C--lBBCtiNWI0
به خاک و خون بکش این دیو آدمی‌خور را
نمی‌شود که نشست و فقط «خدایا!» کرد...

#مریم_جعفری_آذرمانی

سید حسن نصرالله کشته شد.
به امید هلاکت بقیه آدمکش‌های جمهوری اسلامی و وابستگانش

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
امروز داشتم خودم را در آینه‌قدی می‌دیدم که لباس‌هایم مرتب باشد و با وحید برویم حیاط تا سیگاری بکشیم، وحید با خنده گفت: وقتی لب مرز بازداشتم کردند، آینه‌ای در بازداشتگاه امنیتی نبود و تا چند روز نمی‌شد خودت را در آینه ببینی، اما در اتاق بازجویی، شیشه‌ای که بین من و بازجو بود به صورتی آینه‌ای بود، من او را نمی‌دیدم اما او مرا می‌دید، داشتم ادا در می‌آوردم که مثلاً دندان‌هایم را نگاه می‌کنم، بازجو گفت: «خانم جعفری را که ‌می‌بردی دندان‌پزشکی، چرا دندان‌های خودت را درست نکردی؟»

بله همه مکالمات خصوصی ما در ایران ضبط می‌شد و بازجوها و مأموران امنیتی مو به مویش را از حفظ بودند، زندگی ما در ایران تماماً زیر نظر نهادهای امنیتی بود...

#خاطرات

#مریم_جعفری_آذرمانی

@vahidheroabadi

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
Audio
ای داغ و دردت فراوان! مریم چرا عاشقت شد؟
تصویر قلبت بیابان! مریم چرا عاشقت شد؟

با چکمه‌ها با چپرها، کشتی و آواره کردی
ای آرزوهات ویران! مریم چرا عاشقت شد

عمری نوشتم برایت، حقا که لایق نبودی
زندانی‌ات هم‌زبانان! مریم چرا عاشقت شد؟

از پرچمت خون چکیده، سبز و سفید تو سرخ است
آه ای هوادار دیوان! مریم چرا عاشقت شد؟

من مرده‌ات بودم و تو: با دشمنم سکس کردی
ای تف به رویت وطن جان! مریم چرا عاشقت شد؟

#مریم_جعفری_آذرمانی
۲۹ اوت ۲۰۲۴ ژنو

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
maryam jafari azarmani
<unknown>
یکی از مخاطبان در ایران این موزیک را با هوش مصنوعی روی شعرم ساخته و به نظرم جالب توجه است، فقط دو سه جا هوش مصنوعی دقیق نخوانده مثلاً آنجا که «نشسته‌ای» را «نشسته آی» خوانده ولی فارغ از این‌ها من خوشم اومد. ممنونم از این مخاطب عزیز ❤️

#مریم_جعفری_آذرمانی

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
تا نقشِ تو، بر اعتبارِ ماسک‌ها افزود
ای آینه! حق با تظاهر بود و خواهد بود

پس بی‌شرف‌ها باز هم تشریف آوردند
جز خون چه باید ریخت بر خاکِ غبارآلود؟

وقتی «کراهت» برج می‌سازد، به جز در خاک ـ
دیگر کجا پنهان شود زیباییِ محدود؟

تا تشنگی جریان گرفت از خشک‌سالی‌ها
اندیشه‌ای جز سنگ‌پنداری ندارد رود

فرزند من! شاید بپرسی: ـ ظلم یعنی چه؟
ـ طوفانِ بعد از گردباد... آوارِ بعد از دود

باور کنی یا نه، خبر را با تو می‌گویم:
دجّال، تنها می‌رسد در لحظه‌ی موعود

#مریم_جعفری_آذرمانی
از شعرهای سال ۱۳۸۸ که سانسور شد.

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
Audio
برای چشمِ غم‌انگیزت زباله صورت انسان داشت...

#مریم_جعفری_آذرمانی
#کتاب_ضربان

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
بگو به فاجعه برگردد، اگر کسی به سفر رفته
اسیر جسمی و از روحت چقدر حوصله سر رفته

نشد که یک‌شبه بنویسی از آن چه بر سرت آوردند
چرا که بغض تو صد سال است که با گلوی تو ور رفته


برای چشمِ غم‌انگیزت زباله صورت انسان داشت
در این زمینه چه می‌دانی به جز زمینِ هدر رفته

به شهرزاد وصیّت کن فقط مراقب خود باشد
که خلق و خوی پسر دیگر، به اشتباهِ پدر، رفته

فرار کردنت از مردم، چه انزوای محالی بود!
مگر به چشم نمی‌دیدی که درزِ پنجره در رفته؟

#مریم_جعفری_آذرمانی
۱۴ شهریور ۱۳۹۳
#کتاب_ضربان

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
بدا به آن «منِ جمعی» که بی حضورِ من است
و خوش به حالِ خودم در مقامِ تنهایی

#مریم_جعفری_آذرمانی
#کتاب_راویه

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
مادر! به آن بهشت که در سرنوشت توست
این‌جا جهنم است به دنیا نَیاوران!

#مریم_جعفری_آذرمانی
#کتاب_قانون

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
بنال باز! غمی محترم نخوردی که!
به غیر نان حرام از ستم نخوردی که!

هنوز اول فهرست می‌درخشد ظلم
حرام‌زاده‌ی قدرت! قلم نخوردی که!

تو از تورّم و درد و ورم چه می‌دانی؟
شبیه مردم غم‌خوار غم نخوردی که!

اگر عزیز نبودی ولی رییس شدی
و از خزانه‌ی این مصر، کم نخوردی که!

بخند پشت تریبون از این بریز و بپاش
به اعتماد و عدالت قسم نخوردی که!

نمایش گل و بلبل به صحنه آوردی
به درد خش‌خشِ پاییز هم نخوردی که!

#مریم_جعفری_آذرمانی
۲ شهریور ۱۳۹۸
#کتاب_تمایلات
نشر مهری لندن

پی‌نوشت: انتخابات در طول حیات ننگین جمهوری اسلامی #سیرک_انتخابات نیست، بلکه توهین و افترا به «دموکراسی» است، مفهومی که بشر قرن‌ها برایش هزینه داده است.

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
برای درد دلم هم‌زبان درست کنم
ببوسم آینه را، قهرمان درست کنم

وطن دروغ و دغل بود؛ واقعی که نبود!
ببین که مجبورم داستان درست کنم

در آسمان ژنو گریه می‌کنم هر صبح
که باز پرچم رنگین‌کمان درست کنم

میان ابر و ستاره نشسته‌ای زن من!
که شب به شب غمی از کهکشان درست کنم

برای سفت بغل‌کردنت به سبک جنون
از استخوان خودم نردبان درست کنم

چگونه ایران را با دو مشت ماسه و شن
میان کمپ پناهندگان درست کنم؟

تمام شد غزلم می‌روم در آیینه
برای درد دلم هم‌زبان درست کنم

#مریم_جعفری_آذرمانی
۱۴ ژوئن ۲۰۲۴ ژنو
#زن_برای_زن

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
باید بعد از انتشار دومین کتابم «پیانو» می‌مردم، سال ۸۶ منتشر شد، درست در سی‌سالگی‌ام، و اگر در سی‌سالگی می‌مردم، فضای ادبیات پر می‌شد از این که: آه چه شاعری را از دست دادیم که اگر زنده می‌ماند، چه شعرهای شاهکاری می‌نوشت!
اما من زنده ماندم و غزل‌های بسیار بهتری نسبت به «پیانو» گفتم و کتاب‌های شعر بسیاری منتشر کردم که از ظرفیت این فضا خارج بود و کم کم بی‌اعتنایی‌ها بیشتر شد تا جایی که گویی وجود ندارم، برای آنانی که آرزو داشتند زود بمیرم تا از من اسطوره بسازند متأسفم چون دیگر برای مردن دیر شده است.
وقتی سرزمین خودت، تو را و شعرت را پس می‌زند، سرزمین دیگری هست که تو را و شعرت را در آغوش بگیرد، اما پلشتی آنان که در بهترین سنین جوانی به تو زخم زدند هرگز ترمیم نخواهد شد.

#مریم_جعفری_آذرمانی

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
عکس‌شان برق میزند، امّا
پشت صحنه‌ست گندِ دنیاشان
سرشان داغِ این نمایش شد
هذیان است لفظ و معناشان

منِ اصلی! حواسِ جمعت کو؟
قدرتِ استراقِ سمعت کو؟
صفحه‌هاشان پر از «منِ جمعی»ست
همگی سرخوشند با ماشان

کلماتی در این میان مُردند
قاتلان شهرتی کلان بردند
با چه تفهیمِ اتّهام کنم؟
هیچ جا ثبت نیست امضاشان

منِ شاعر، منِ فقط ناظر
منِ مبهم، منِ فقط مریم
تو مسیح منی، شفاعت کن!
یک قدم هم نبوده‌ام باشان

بس که هر روز فکر امروزند
طبقِ معمول عارفند، ولی
آن‌چنان بی‌گذشته‌اند که من
نگرانم برای فرداشان

#مریم_جعفری_آذرمانی
۲۸ مرداد ۱۳۹۴
#کتاب_راویه

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
وسط خوشحالی از به فنا رفتن جلاد و با آرزوی سقط شدن باقی‌شان، یاد محمد حسینی که مظلومانه و بی‌پناه اعدام شد افتادم و گریه کردم...


کاری نمانده است که با ما نکرده‌اند
با ما چه کار مانده که آن را نکرده‌اند؟

#مریم_جعفری_آذرمانی

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
در این عدم که هنر نیست غیرِ بی‌هنری
منم که جلوه ندارم برای جلوه‌گری

کجاست باور انسان در این شکسته‌زمان؟
ـ زمانِ جنبل و جادو، زمان دیو و پری ـ

کجا عجیب‌تر از این که با مداد سپید
خطوط تیره کشیدند روی لفظ ِ دری

کنار این همه ویرانه، این منم که هنوز
دلم خوش است به ترمیمِ خانه‌ی پدری

تمام شاعریِ من شبیهِ مولانا
مورّخ است به هجریِّ شمسی و قمری

#مریم_جعفری_آذرمانی
۷ دی ۱۳۹۳
#کتاب_ضربان

https://t.center/maryam_jafari_azarmani
پیشِ اللّهُ نورالسّموات
ویسکی می‌خورم گاهی اوقات...

#مریم_جعفری_آذرمانی

@vahidheroabadi

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به لاشه‌ی وطن و صاحبانِ بی‌وطنش،
که پای صحبتِ من نیست گوشِ مرد و زنش

کجاست پرچمِ پرافتخار؟ تا ببَرم
به جنگِ مُستمر و کشته‌های بی‌کفنش

فریب، بال گرفت و ستم درختی شد
طبیعی اَست که پژمرده است نسترنش

تمامِ منظره‌ها رنگ و ونگِ مصنوعی‌ست
چرا کبوتر و گُل دربیاید از چمنش؟

مگر به غیرِ خرابی چه کرده قبل از این،
که اعتماد کنم بعد از این به ساختنش

#مریم_جعفری_آذرمانی
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶
#کتاب_تشریح

| @Maryam_Jafari_Azarmani |
Forwarded from کانال شعر مریم جعفری آذرمانی (مریم جعفری آذرمانی)
با حقیقت مجابم نکن! چون: هر کس و ناکسی باورش کرد
ضعف انسان همین بس که گاهی، می‌شود با حقیقت خرش کرد

گوش من! پرده‌ات را عوض کن، پاره‌ات می‌کند واقعیّت
آخرین چاره واقع‌گرایی‌ست؛ آن‌قَدَر حرف زد تا کرش کرد

خواب دیدم که از سربلندی، آسمان تا نوکِ بینی‌ام بود
ناگهان از دو چشمم به قلبم، آتش افتاد و خاکسترش کرد

ای خدا! قلب من مُرد و مغزم عاشقت شد، مبادا بمیری
زندگی آخرین هدیه‌ی ماست؛ می‌شود وقفِ یک‌دیگرش کرد

تا خرابش نکردی محال است تندرستش کنی خانه را، پس
اتفاقاً جهان چیز خوبی‌ست، با عدم می‌شود بهترش کرد

#مریم_جعفری_آذرمانی
۲۳ تیر ۹۱
#کتاب_مذاکرات چاپ ۹۲
نشر شانی

بیت چهارم مجوز انتشار نگرفت و در کتاب نیست.

@Maryam_Jafari_Azarmani
More