نشریه دانشجویی «ترنج»

Channel
Logo of the Telegram channel نشریه دانشجویی «ترنج»
@ToranjsutPromote
657
subscribers
425
photos
23
videos
134
links
نشریهٔ «ترنج»، نشریهٔ واحد فرهنگ و هنر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف 🖥 [email protected] صاحب‌امتیاز: انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف @AnjomanSUT مسئول کانال: ریحانه مرتضوی @reihaneMortazavi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فرهنگ آموزشى 🎞️
قسمت سوم

در اين قسمت با همراهى دكتر طاهرى به بیان تغییرات نظام آموزشی کشور در ۵۰ سال اخیر میپردازیم.

همچنین میتوانید این قسمت را از یوتیوب و یا آپارات ترنج دنبال کنید.

#فرهنگ
🆔@ToranjSUT
🆔@AnjomanSUT
«به بهانه گل یا پوچ»

بر خلاف بسیاری از برنامه های تلویزیونی و اینترنتی مسابقه و سرگرمی ایرانی که از برنامه های سایر کشورها اقتباس شده‌اند، برنامه گل یا پوچ به داوری مهران مدیری از محدود دفعاتی است که تازگی دارد و از برنامه های سایر کشورها اقتباس نشده است
گل یا پوچ یک بازی اصیل ایرانی است و در آن برنامه، به این شیوه بازی میشود که دو گروه سه نفره در مقابل هم قرار میگیرند، در ابتدا برای شروع بازی شخص بزرگترِ بین آن دو گروه، شیر یا خط سکه را حدس می‌زند و بسته به درست یا نادرست بودن حدسش یکی از افرادِ گروه خودش یا گروه حریفش تیله گل را به دست میگیرد و این بار نیز پس از تبادل تیله گل بین دو دست آن فرد، باید یک نفر از تیم مقابل، گل را حدس بزند تا گروه شروع کننده بازی تعیین شود
پس از شروع بازی، اعضای گروه شروع کننده بازی باید تیله گل را بین دستان خود تبادل کنند و اعضای گروه مقابل باید با مشورت یکدیگر و همچنین در صورت صلاحدید با استفاده از حداکثر سه خالی بازی و یک کارت، گل را حدس بزنند، اگر حدسشان درست باشد، تیله گل را به دست می‌آورند و در غیر اینصورت تیله گل در دست همان گروه اول باقی میماند
نحوه امتیازگیری به این صورت است که اگر گروه حدس زننده (گل گیر) با پوچ کردن دستهای گروه مخفی کننده (صاحب گل) گل را بگیرد، امتیازی رد و بدل نمیشود. اگر از همان ابتدا بدون پوچ کردن گل را درست حدس بزند، دو امتیاز میگیرد. اگر هم گل یا پوچ را اشتباه حدس بزند، گروه صاحب گل یک امتیاز میگیرد.
پس از آن، هر گروهی که زودتر به امتیاز هشت (در مراحل حذفی امتیاز ده) برسد، نوبت شاه گل میرسد، در شاه گل، گروه گل گیر با شش خالی بازی و بدون استفاده از کارت و پوچ کردن دستها باید گل را حدس بزند، اگر حدسش نادرست باشد، گروه صاحب گل به امتیاز نهم (در مراحل حذفی امتیاز یازده) می‌رسد و بازی را میبرد و اگر حدسش درست باشد، سه امتیاز از گروه مخفی کننده کم میشود و بازی تا شاه گل دوم ادامه میابد
در شاه گل دوم هم اگر باز هم گروه گل گیر گل را درست حدس بزند، باید در دوئل ها (مانند ضربات پنالتی فوتبال که یک بازیکن مقابل یک بازیکن دیگر از تیم حریف قرار میگیرد) گروه برنده مشخص شود
حال، صحبت این است که اگر از یک بازی اصیل ایرانی (هرچند شاید خودمان هم خیلی آن بازی را انجام ندهیم) و بدون اقتباس از برنامه های سرگرمی سایر کشورها، یک برنامه سرگرمی ساخته شود، بسیار جای تحسین و تقدیر دارد. چرا بر اساس بسیاری از ظرفیتهای کشور خودمان، مثلا هنرها و مهارتهای اقصی نقاط ایران از جمله آشپزی یا صنایع دستی یا بازی های محلی، برنامه های سرگرمی و همراه با چاشنی هیجان و مسابقه ساخته نشود؟ چرا باید دائماً از برنامه های سایر کشورها اقتباس شود؟ البته من در اینجا قصد ندارم برنامه‌های سایر کشورها را زیر سوال ببرم ولی نظر خودتان درباره استفاده از داشته های کشور خودمان چیست؟
اصلا چرا در بسیاری از حوزه های دیگر به همین ترتیب عمل نشود؟به عنوان مثال، در زمینه معماری، میتوان به بافت قدیمی و سنتی بسیاری از شهرهای ایران اشاره کرد از جمله در تهران میتوان به میدان مشق، توپخانه و... رفت و بناهای گوناگونی را دید که با الهام از معماری ایران باستان ساخته شدند که در اینجا میتوان به موزه ایران باستان یا ساختمان وزارت امور خارجه (شهربانی سابق) اشاره کرد. مسئله این جاست که چه اشکالی داشت که شهرسازی تهران (حداقل ساخت بناهای اداری و دولتی) با الهام از شاهکارهای معماری گوناگون ایران (چه معماری ایران باستان چه معماری اسلامی) گسترش می‌یافت؟ مشابه این قضیه درباره خیلی از شهرها مانند اصفهان، شیراز و یزد نیز صادق است یا حتی معماری های اقلیمی گوناگونی را در اقصی نقاط ایران میتوان یافت. چرا از آن معماری ها آنگونه که باید و شاید در شهرسازی استفاده نشد و نمیشود؟ به عنوان مثال ساختمان شهرداری رشت بر اساس معماری اقلیمی شمال کشور ساخته شده است، چرا شهرسازی رشت و بسیاری از شهرهای دیگر (حداقل بناهای اداری و دولتی) با همان الگو گسترش نیافت؟ قطعا اگر از آن معماری ها استفاده میشد، بسیاری از شهرها در ایران از چیزی که اکنون شاهدیم، نمای ظاهری زیباتری داشتند.

پوریا فرجاد
#قلم_ما


🆔 @ToranjSUT
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فرهنگ آموزشی 🎞️
قسمت دوم

در این قسمت با همراهی دکتر طاهری به پاسخ سوال
«تخصص و رشته آموزگاران در مدارس تا چه حد با محتوای آموزشی هم‌خوانی دارد؟»
میپردازیم.

این قسمت را همچنین میتوانید از آپارات و یا یوتیوب ترنج دنبال کنید.

#فرهنگ
🆔@ToranjSUT
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فرهنگ آموزشى🎞️
قسمت اول

واحد فرهنگ و هنر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف قصد دارد با تولید سلسله مصاحبه‌های تصویری با متخصصان حوزه‌های مختلف، به بررسی و شناخت دقیق‌تر موضوع فرهنگ
بپردازد.

امیدواریم با برگزاری این جلسات و بررسی حوزه‌های مختلف، به شناختی نسبی از فرهنگ حاکم بر کشور و تأثیر متقابل خرده‌فرهنگ‌ها بر یکدیگر در شکل‌گیری کلیت فرهنگ جامعه دست یابیم.


در این بخش میزبان سرکار خانم دکتر زهرا طاهری استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه صنعتی شریف، پژوهشگر دانشگاه تورنتو، عضو پیوسته انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگر دانشنامه جهان اسلام و ... هستیم .
موضوع این برنامه محتوای آموزشی کتب درسی به عنوان یکی از ارکان اصلی آموزش است .


همچنين ميتوانيد اين قسمت را از كانال يوتيوب و آپارات ترنج تماشا كنيد.

🆔@ToranjSUT
🆔@anjomanSUT
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سپیده که سر بزند،
در این بیشه‌زارِ خزان‌ دیده
شاید دوباره گلی بروید؛
شبیه آنچه در بهار بوییدی.
پس به نام زندگی،
هرگز مگو هرگز

-پل الوار

🆔@ToranjSUT
باد آمده، باد آمده
باد بهاری آمده
از سمت مغرب آمده

طبل زنیم، سور کنیم
سرما به پایان آمده

زاغ و زغن، مار و بلا
وان همگی خار شدند

صحرا، بیابان و کویر
اکنون به رامش آمده
سبز شده، رنگ شده
جمله همه بزم شده

خون جوانان وطن
بر سر هر دست کفن

دشت همه دشت بلا
دست همه دست عزا

خون جوانان وطن
جمله بیامیخت به جوی
جوی بپیوست به رود
رود خرامید به دشت
صحرا، بیابان و کویر
اکنون به غوغا آمده

خون سیاوش بر زمین
آب گوارا آمده
لاله برافراشته سرخ
بیرق کاوه باز هم
از پی ضحاک آمده

ابر کرم، تافته سخت
خطه ری رشک ختن
ضحاک تختش واژگون
ظالم تاجش سرنگون

آزادی و عدل و صفا
آکنده باد، پاینده باد
مشروطه، لعل سرخ خون
پیروز باد، فرخنده باد


اقتباس شده از تصنیف راز دل عارف قزوینی
به صدای محمد رضا شجریان
به مناسبت سالروز مشروطیت


شایان مرادی

#بهانه
🆔@ToranjSUT
«برای توی کوچه رقصیدن»

آواز هزاردستان صدای صبح و روشنایی و نور است. صدایی زلال که از معصومیت و مظلومیت حمایت می‌کند و درد جفا را آشکار بازمی‌تاباند. صدایی که سنگ از پشت آن پیداست و بر دل آشنای خود می‌نشیند.

«برای» هم از جنس همین هزارخوانی است. قطعه‌ای ساده، بدون آلوده شدن به بدیع و بیان و هرصنعت ادبی. «برای» ترکیبی ساده و دلنشین از تک‌خط نوشته‌های انسان‌های عادیست که فقط یک زندگی معمولی می‌خواهند. «برای» از نجوای دل مغضوب و مطرود، از فریاد خس و خاشاک حکایت می‌کند و با طلب بلند و کشیدۀ آزادی تمام می‌شود. شعر «برای» نه تعیین تکلیف می‌کند، نه می‌برد و نه می‌دوزد و نه درها را می‌بندد. «برای» فارغ از شخص و زمان از آزادی می‌گوید و چیزی جز آن نمی‌خواهد.

همین صافی و صراحت این قطعه است که حریم اهالی قدرت را می‌رنجاند و گوششان را خراش می‌دهد.‌ همان‌هایی که با تحقیر به مردم کوچه و خیابان می‌نگرند و در پی هدایت و ارشادشان به صراط مستقیمند؛ همان‌ها تحمل شنیدن «برای» را ندارند؛ تحمل آزادی‌خواهی را ندارند و به بهانۀ ابتذال سادگی «برای» را پس می‌زنند. همان‌ها هستند که وقتی تمام رشته‌هایشان پنبه می‌شود و صدای خود را ضعیف‌تر از صدای مردم می‌بینند، دست به زور و اجبار می‌برند و می‌خواهند مردم را ساکت کنند. آن‌ها نمی‌دانند که فریادی که از دل مردم بلند می‌شود، تنها زمانی محو خواهد شد که مردمی وجود نداشته باشد. نمی‌دانند که هرقدر هم از بلندای برج عاج خود، بر طبل اکراه بکوبند، نمی‌توانند صدای «توی کوچه رقصیدن» را خفه کنند.

کیان حسن‌زاده✍🏻
#بهانه

🆔@ToranjSUT
تو ای یاری که دل از ما بریدی
تو ای آنکه تر چشمم ندیدی

تو ای زیباترین زیبای هستی
تو ای شعر خوش هنگام مستی

ندارم باده ای جز‌ جام لعلت
ندارم قاتلی جز کام مستت

ندارم در بدن قلبی و سال‌هاست
که هر جا می‌روی، قلب من آنجاست

✍🏻آرمین
#قلم_ما

🆔@ToranjSUT
بی‌نشان
در برابر چشم‌های آسمان
ابر را
در برابر چشم‌های ابر
باد را
در برابر چشم‌های باد
قطر‌ه‌ی باران را
در برابر چشم‌های باران
خاک را دزدیدند،
و سرانجام در برابر همه چشم‌ها
دو چشم را پنهان کردند
چشم‌هایی که دزدها را دیده بود.

✍🏻شیرکو بیکس

🆔@ToranjSUT
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
شیشه­‌ی عطری سربسته
افتاد و شکست
همگان بو بردند
که چه چیزی را دادند از دست

✍🏼سروده‌ی شفیعی کدکنی در توصیف مریم میرزاخانی

سالگرد در گذشت دکتر مریم میرزاخانی گرامی باد🖤

#بهانه

🆔 @ToranjSUT
محمد بن موسی خوارزمی (۷۸۰-۸۵۰ میلادی) یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان دوران خلافت عباسی و اهل خوارزم (امروزه بخشی از ازبکستان) بود. دوره زندگی او همزمان با خلافت مهدی، هادی، هارون الرشید، امین، مأمون، معتصم و واثق بود. در حوالی سال ۷۵۰ میلادی، منصور، خلیفه دوم عباسی برای گسترش دانش پزشکی و نجوم دارالحکمه بغداد را تأسیس کرد. ۷۰ سال بعد مأمون به دلیل علاقه‌ای که به گسترش علوم مختلف داشت، دارالحکمه بغداد را به اوج شکوفایی خود رساند و خوارزمی را در حدود سال ۸۲۰ میلادی به ریاست این مرکز علمی منصوب کرد.

خوارزمی به عنوان ریاضیدان، منجم و جغرافی‌دان شناخته می‌شود و اثر مهم او در ریاضیات، کتاب "الجبر و المقابله"، پایه‌گذار علم جبر بود. واژه "جبر" به زبان‌های غربی به صورت "Algebra" وارد شده و تأثیر او بر ریاضیات جهانی انکارناپذیر است. خوارزمی همچنین آثار علمی کشورهای مختلف از جمله یونان، مصر و مغرب را جمع‌آوری می‌کرد و برای این منظور سفر می‌کرد؛ به عنوان مثال، در سفر به هند کتاب "حساب الهند" را نوشت.

خوارزمی در زمینه نجوم و جغرافیا نیز دستاوردهای مهمی داشت. او جداول نجومی دقیقی تهیه کرد و با همکاری دانشمندان دیگر، نقشه‌های جغرافیایی زمان خود را بهبود بخشید. آثار او در مناطق مختلف تأثیرات عمیقی بر جای گذاشت و تا قرون وسطی به عنوان منابع علمی اصلی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

سال ۱۴۰۱ زادروز خوارزمی به عنوان «روز ملی فناوری اطلاعات» نامگذاری و در تقویم رسمی قرار داده شد.

✍🏻 على رحيمى
🆔@ToranjSUT
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی‌ نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب
کآشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است


روز يكم محرم، روز بزرگداشت محتشم كاشانى و روز شعر و ادبيات آيينى نامگذارى شده.
كمال الدين على محتشم كاشانى شاعر پارسى گوى سده دهم هجرى و هم دوره با پادشاهى شاه طهماسب يكم صفوى بود.
شغل اصلى محتشم بزازى و شعربافى بود.
محتشم از پيروان مكتب وقوع (ویژگی «اشعارِ وقوعی»، سادگی، پرهیز از صنایع بدیعی و اغراق‌های شاعرانه، کاربرد اصطلاحات و زبان عامیانه و بیان صریح و بی‌پیرایهٔ وقایعی است که بین عاشق و معشوق می‌گذرد.) و از مهمترين مرثيه‌سرای شیعه است.ترکیب‌بند «باز این چه شورش است که در خلق عالم است»معروف‌ترین مرثیه برای شهیدان واقعه کربلا در ادبیات فارسی است.

-فرارسیدن ماه محرم را به همه مسلمانان و شیعیان تسلیت میگوییم🖤

✍🏻ريحانه مرتضوى

🆔@toranjSUT
به آتش‌تان کشیدند؟
آیا برای گرم کردن بازارشان
به آتش‌تان کشیدند؟
حتی باد ایستاده بود و نگاه می‌کرد که شعله فرو بنشیند
حتی شاخه‌ها
از سوزاندن خود
تن زدند
کودکان اول ابتدایی
از هفت سالگی به عقب برگشتند
تا اعداد و حروفِ دروغ را نخوانند.
و به هنگامی که از مراسم‌تان بازگشتیم
دست نوشته‌های مجسمه‌ها بر کاغذ
بر پایه‌ی شکسته‌ی مرمری می‌لرزید
آنان
شرمناکِ سنگ بودن‌شان
سر به بیابان‌ها، رفته بودند.

✍🏻شمس لنگرودی

#شعر

🆔@ToranjSUT
ما حتی روزمان هم تاریک بود.
آسمان روزمان هم تاریک بود.
خورشیدمان نیز نمی‌درخشید.
در شهر ما کسی بوسه‌ای نمی‌زد.
روزهای گرم، سرد بود و
روز های سرد نیز گرم.
ما همه گیج و منگ،
در انتظار آمدن ها بودیم،
ما به درستی می‌دانستیم که
کسی نمی‌آید و نباید منتظر ماند.
ما همه نفس می‌کشیدیم،
ولی هیچ‌کداممان زنده نبودیم.
ما بودیم،
اما نبودیم.
میدانی؟
وجود داشتیم،
بر روی زمین قدم می‌گذاشتیم،
اما نبودیم.
چند تایمان روی آسمان ها سر می‌خوردیم،
چند تایمان نیز در قهقرای زمین ملق می‌زدیم.
همه از وجود یکدیگر با خبر بودیم،
اما هیچ‌کداممان حسی نداشتیم.
ما روزمان نیز شب بود،
ما شب و روزمان را درواقع گم کرده بودیم.
ما نمی‌دانستیم که آیا اصلا باید برای ادامه تلاش کرد؟

✍🏼سارینا اسماعیل‌زاده

🆔 @ToranjSUT
شازده کوچولو گفت:
- آدم‌های سیاره تو پنج هزار گل در یک باغچه می‌کارند… و آنچه را می‌جویند، آنجا نمی‌یابند.
در جواب گفتم:
- بله، آن را نمی‌یابند.
- و با این همه آنچه به دنبالش می‌گردند، بسا که در یک گل یا اندکی آب یافت شود ….
جواب دادم:
- البته.
و شازده کوچولو باز گفت:
- اما چشم نابیناست. با دل باید جستجو کرد.

🆔@ToranjSUT
More