«به بهانه گل یا پوچ»بر خلاف بسیاری از برنامه های تلویزیونی و اینترنتی مسابقه و سرگرمی ایرانی که از برنامه های سایر کشورها اقتباس شدهاند، برنامه گل یا پوچ به داوری مهران مدیری از محدود دفعاتی است که تازگی دارد و از برنامه های سایر کشورها اقتباس نشده است
گل یا پوچ یک بازی اصیل ایرانی است و در آن برنامه، به این شیوه بازی میشود که دو گروه سه نفره در مقابل هم قرار میگیرند، در ابتدا برای شروع بازی شخص بزرگترِ بین آن دو گروه، شیر یا خط سکه را حدس میزند و بسته به درست یا نادرست بودن حدسش یکی از افرادِ گروه خودش یا گروه حریفش تیله گل را به دست میگیرد و این بار نیز پس از تبادل تیله گل بین دو دست آن فرد، باید یک نفر از تیم مقابل، گل را حدس بزند تا گروه شروع کننده بازی تعیین شود
پس از شروع بازی، اعضای گروه شروع کننده بازی باید تیله گل را بین دستان خود تبادل کنند و اعضای گروه مقابل باید با مشورت یکدیگر و همچنین در صورت صلاحدید با استفاده از حداکثر سه خالی بازی و یک کارت، گل را حدس بزنند، اگر حدسشان درست باشد، تیله گل را به دست میآورند و در غیر اینصورت تیله گل در دست همان گروه اول باقی میماند
نحوه امتیازگیری به این صورت است که اگر گروه حدس زننده (گل گیر) با پوچ کردن دستهای گروه مخفی کننده (صاحب گل) گل را بگیرد، امتیازی رد و بدل نمیشود. اگر از همان ابتدا بدون پوچ کردن گل را درست حدس بزند، دو امتیاز میگیرد. اگر هم گل یا پوچ را اشتباه حدس بزند، گروه صاحب گل یک امتیاز میگیرد.
پس از آن، هر گروهی که زودتر به امتیاز هشت (در مراحل حذفی امتیاز ده) برسد، نوبت شاه گل میرسد، در شاه گل، گروه گل گیر با شش خالی بازی و بدون استفاده از کارت و پوچ کردن دستها باید گل را حدس بزند، اگر حدسش نادرست باشد، گروه صاحب گل به امتیاز نهم (در مراحل حذفی امتیاز یازده) میرسد و بازی را میبرد و اگر حدسش درست باشد، سه امتیاز از گروه مخفی کننده کم میشود و بازی تا شاه گل دوم ادامه میابد
در شاه گل دوم هم اگر باز هم گروه گل گیر گل را درست حدس بزند، باید در دوئل ها (مانند ضربات پنالتی فوتبال که یک بازیکن مقابل یک بازیکن دیگر از تیم حریف قرار میگیرد) گروه برنده مشخص شود
حال، صحبت این است که اگر از یک بازی اصیل ایرانی (هرچند شاید خودمان هم خیلی آن بازی را انجام ندهیم) و بدون اقتباس از برنامه های سرگرمی سایر کشورها، یک برنامه سرگرمی ساخته شود، بسیار جای تحسین و تقدیر دارد. چرا بر اساس بسیاری از ظرفیتهای کشور خودمان، مثلا هنرها و مهارتهای اقصی نقاط ایران از جمله آشپزی یا صنایع دستی یا بازی های محلی، برنامه های سرگرمی و همراه با چاشنی هیجان و مسابقه ساخته نشود؟ چرا باید دائماً از برنامه های سایر کشورها اقتباس شود؟ البته من در اینجا قصد ندارم برنامههای سایر کشورها را زیر سوال ببرم ولی نظر خودتان درباره استفاده از داشته های کشور خودمان چیست؟
اصلا چرا در بسیاری از حوزه های دیگر به همین ترتیب عمل نشود؟به عنوان مثال، در زمینه معماری، میتوان به بافت قدیمی و سنتی بسیاری از شهرهای ایران اشاره کرد از جمله در تهران میتوان به میدان مشق، توپخانه و... رفت و بناهای گوناگونی را دید که با الهام از معماری ایران باستان ساخته شدند که در اینجا میتوان به موزه ایران باستان یا ساختمان وزارت امور خارجه (شهربانی سابق) اشاره کرد. مسئله این جاست که چه اشکالی داشت که شهرسازی تهران (حداقل ساخت بناهای اداری و دولتی) با الهام از شاهکارهای معماری گوناگون ایران (چه معماری ایران باستان چه معماری اسلامی) گسترش مییافت؟ مشابه این قضیه درباره خیلی از شهرها مانند اصفهان، شیراز و یزد نیز صادق است یا حتی معماری های اقلیمی گوناگونی را در اقصی نقاط ایران میتوان یافت. چرا از آن معماری ها آنگونه که باید و شاید در شهرسازی استفاده نشد و نمیشود؟ به عنوان مثال ساختمان شهرداری رشت بر اساس معماری اقلیمی شمال کشور ساخته شده است، چرا شهرسازی رشت و بسیاری از شهرهای دیگر (حداقل بناهای اداری و دولتی) با همان الگو گسترش نیافت؟ قطعا اگر از آن معماری ها استفاده میشد، بسیاری از شهرها در ایران از چیزی که اکنون شاهدیم، نمای ظاهری زیباتری داشتند.
✍ پوریا فرجاد
#قلم_ما 🆔 @ToranjSUT