تــرنم جوانی | بسیج دانشجویی استـــــــان سمنان

#خدا
Channel
News and Media
Education
Politics
Social Networks
PersianIranIran
Logo of the Telegram channel تــرنم جوانی | بسیج دانشجویی استـــــــان سمنان
@Taranomejavani1Promote
309
subscribers
4.42K
photos
517
videos
816
links
🎓 مهم‌ترین اخبار تشکلها و بسیج‌دانشجویی دانشگاه های استان سمنان را اینجا بخوانید. ادمین و دریافت اخبار: @taranom_semnan eitaa.com/taranomejavani rubika.ir/taranomejavani ارتباط با مدیر👇 @taranome_javani1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ببینید | #طنز

🔻 بازتاب رژه دانشجویان جهادگر
بسیجی دانشگاه های دامغان در ۲۰۳۰ 😂

#خدا_قوت_رفقا
#لرستان_جان_ایران

🆔 @TaranomeJavani
#خدا_قوت

گروه جهادی #مهاجر بسیج
دانشجویی #دانشگاه_سمنان

پایان یک روز سخت کاری و تخلیه گل‌ولای از خانه ها و خیابان ها در منطقه سیل زده پلدختر

🔻مشاهده کامل تصاویر در صفحه رسمی ما در #اینستاگرام👇
💠 https://bit.ly/2UzPVz7

#کنارتم_هموطن
#لرستان_جان_ایران

🆔 @TaranomeJavani
#خدا_قوت

دانشجوهای باصفا شهرستان شاهرود در روز اول حضور در منطقه سیل‌زده پل‌دختر

🔻مشاهده کامل تصاویر در صفحه رسمی ما در #اینستاگرام👇
💠 https://bit.ly/2DfNB5E

🌹تشکر فراوان از آقای موسوی بابت #ارسال تصاویر

#کنارتم_هموطن
#لرستان_جان_ایران

🆔 @TaranomeJavani
#قسمت_دوم

🔶 امروز اما در #چهل_سالگی_انقلاب که سن بلوغ و پختگی است در برخی حوزه های مدیریتی جنابعالی ، آنگونه که باید در #طراز_انقلاب_اسلامی عمل نمی شود ! سوال مشخص ما جوانان از شما این است که تا چه اندازه در ارتقا و پیشرفت دولتتان در حد و طراز گفتمان انقلاب اسلامی موفق بوده اید؟!

🔷 آقای رئیس جمهور ! غرب در سراشیبی #افول است و چنگ زدن به ریسمان #پوسیده آن ها کسی را نجات نمیدهد ! بجای آن به حبل الله متمسک شوید ! به خدا سوگند که رسیدن به مقصد سعادت و کمال از مسیر بندگی #خدا سریع تر از مسیر بردگی #کدخداست !

🔶 آقای روحانی ! زمین خوردن شما زمین خوردن ماست ! شما فرزند عزیز این انقلابید ! میخواهید با کمک هم از #مشکلات عبور کنیم ؟! بسم الله ! به دانشگاه و جوانان دانشگاهی اعتماد کنید ! مدیران لایق ! نه آنان که در لفظ بلکه آنان که از عمق جان به #اقتصاد_مقاومتی معتقدند را به کار بگیرید !

و در آخر

برادر عزیز ! دوستان را باید در #سخت_ ها شناخت ! آنانکه تا دیروز دولت فخیمه جنابتان را #رحم_اجاره_ای خود میخواندند امروز بیرحمانه دم از #عبور از شما می زنند ! و اکنون این ما مردمیم که برادرانه و دوستانه ، همچون گذشته بی هیچ چشم داشت دست یاری به سمت شما دراز کرده ایم و علی رغم انتقاداتمان ، یک تار موی شما را به هزار هزار نفر از اجانب نمی فروشیم !

برای رشد و پیشرفت ایران عزیزمان ، روی دست های پینه بسته #جهادگران_بسیجی هم حساب کنید !

دست ما از بهر یاری شما باز است باز!

دست در دست جوانان نه ، شود بن بست باز

دل بنه بر آن اصول انقلابی امام!

تا نبینی غرب نقص عهدها کردست باز

والسلام علی من التبع الهدی

امیرحسین نظری – نماینده بسیج دانشجویی

☑️ مهم‌ترین اخبار #بسیج_دانشجویی دانشگاه های استان سمنان را اینجا بخوانید.
🆔 @TaranomeJavani 👈 join
.
دکتر امیر حسین نظری نماینده بسیج دانشجویی در مراسم #روز_دانشجو که در دانشگاه علوم پزشکی سمنان برگزار شد ، مقابل ریاست محترم جمهور بیاناتی مهمی را ایراد نمودند که اهم بیانات به شرح زیر است 👇👇

✳️ دولت در گشودن #قفل‌های سیاسی و اقتصادی ناکام بوده/ تفکرات شما بلایی برسر #اقتصاد آورد که جنگ جهانی نیاورد

🔻 جناب رئیس جمهور ! ما امیدواریم ! خیلی هم امیدواریم ! ما در بسیاری از عرصه های علمی ، نظامی ، پژوهشی ، ارزشی و ورزشی ، منطقه ای و جهانی نسبت به آغاز انقلاب پیشرفت های شایانی داشته ایم ! بعضا حتی ورای محاسباتمان ! این دستاوردها اما میسر نشد مگر با کارجهادی و مدیریت انقلابی !

🔷 آقای رئیس جمهور ! غرب در سراشیبی #افول است و چنگ زدن به ریسمان #پوسیده آن ها کسی را نجات نمیدهد ! بجای آن به حبل الله متمسک شوید ! به خدا سوگند که رسیدن به مقصد سعادت و کمال از مسیر بندگی #خدا سریع تر از مسیر بردگی #کدخداست !

🔶 آقای روحانی ! زمین خوردن شما زمین خوردن ماست ! شما فرزند عزیز این #انقلابید ! میخواهید با کمک هم از #مشکلات عبور کنیم ؟! بسم الله ! به دانشگاه و جوانان دانشگاهی #اعتماد کنید ! مدیران لایق ! نه آنان که در لفظ بلکه آنان که از عمق جان به #اقتصاد_مقاومتی معتقدند را به کار بگیرید !

و در آخر

برادر عزیز ! دوستان را باید در #سخت_ ها شناخت ! آنانکه تا دیروز دولت فخیمه جنابتان را #رحم_اجاره_ای خود میخواندند امروز بیرحمانه دم از #عبور از شما می زنند ! و اکنون این ما مردمیم که برادرانه و دوستانه ، همچون گذشته بی هیچ چشم داشت #دست_یاری به سمت شما دراز کرده ایم و علی رغم انتقاداتمان ، یک تار موی شما را به هزار هزار نفر از اجانب نمی فروشیم !

🔴 برای رشد و #پیشرفت ایران عزیزمان ، روی دست های پینه بسته #جهادگران_بسیجی هم حساب کنید !

🌐 http://bso.ir/News/54675
🌐 http://snn.ir/fa/news/728907
🌐 http://basijnews.ir/fa/news/9086633
🌐 https://www.isna.ir/news/97091306439
🌐 https://www.farsnews.com/news/13970913001207
🌐 https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/09/13/1891293

☑️ مهم‌ترین اخبار #بسیج_دانشجویی دانشگاه های استان سمنان را اینجا بخوانید.
🆔 @TaranomeJavani 👈 join
سلام بر ابراهیم

شروع جنگ ۱

✔️ راوی : تقی مسگرها

🔸صبح روز دوشنبه سي و يكم شهريور 1359 بود. #ابراهيم و برادرش را ديدم. مشغول اثاث كشي بودند.
سلام كردم وگفتم: امروز عصر قاسم با يك ماشين تداركات ميره كردستان ما هم همراهش هستيم.
با تعجب پرسيد: خبريه؟! گفتم: ممكنه دوباره درگيري بشه. جواب داد: باشه اگر شد من هم مييام.
🔸ظهر همان روز با حمله هواپيماهاي عراق جنگ شروع شد. همه در خيابان به سمت آسمان نگاه ميكردند. ساعت 4 عصر، سر خيابان بوديم. قاسم تشكري با يك جيپ آهو، پر از وسايل تداركاتي آمد. علي خرّمدل هم بود. من هم سوار شدم.
موقع حركت ابراهيم هم رسيد و سوار شد. گفتم: داش ابرام مگه اثاث كشي نداشتيد؟!
گفت: اثاثها رو گذاشتيم خونه جديد و اومدم.
روز دوم جنگ بود. قبل از ظهر با سختي بسيار و عبور از چندين جاده خاكي رسيديم سرپل ذهاب.
هيچكس نميتوانست آنچه را ميبيند باور كند. مردم دست هدسته از شهر فرار ميكردند.از داخل شهر صداي #انفجار گلوله هاي توپ و خمپاره شنيده ميشد.
🔸مانده بوديم چه كنيم. در ورودي شهر از يك گردنه رد شديم. از دور بچه هاي #سپاه را ديديم كه دست تكان ميدادند! گفتم: قاسم، بچه ها اشاره ميكنند كه سريعتر بياييد!
يكدفعه ابراهيم گفت: اونجا رو! بعد سمت مقابل را نشان داد.
🔸از پشت تپه تانكهاي عراقي كاملاً پيدا بود. مرتب شليك ميكردند. چند گلوله به اطراف ماشين اصابت كرد. ولي خدا را شكر به خير گذشت.
از گردنه رد شديم. يكي از بچه هاي سپاه جلو آمد و گفت: شما كي هستيد!؟
من مرتب اشاره ميكردم كه نياييد، اما شما گاز ميداديد!
قاسم پرسيد: اينجا چه خبره؟ فرمانده كيه؟!
آن #رزمنده هم جواب داد: آقاي بروجردي تو شهر پيش بچ ههاست. امروز صبح عراقيها بيشتر شهر را گرفته بودند. اما با حمله بچه ها عقب رفتند.
🔸حركت كرديم و رفتيم داخل شهر، در يك جاي امن ماشين را پارك كرديم. قاسم، همان جا دو ركعت #نماز خواند!
ابراهيم جلو رفت و باتعجب پرسيد: قاسم، اين نماز چي بود؟! قاسم هم خيلي با آرامش گفت: تو كردستان هميشه از #خدا ميخواستم كه وقتي با دشمنان #اسلام و انقلاب ميجنگم اسير يا معلول نشم. اما اين دفعه از خدا خواستم كه #شهادت رو نصيبم كنه! ديگه تحمل #دنيا رو ندارم!
🔸ابراهيم خيلي دقيق به حرفهاي او گوش ميكرد. بعد با هم رفتيم پيش محمد بروجردي، ايشان از قبل قاسم را ميشناخت. خيلي خوشحال شد.
بعد از كمي صحبت، جائي را به ما نشان داد و گفت: دو گردان سرباز آنطرف رفتند و فرمانده ندارند. قاسم جان، برو ببين ميتوني اونها رو بياري تو شهر.
🔸با هم رفتيم. آنجا پر از سرباز بود. همه مسلح و آماده، ولي خيلي ترسيده بودند. اصلاً آمادگي چنين حمله اي را از طرف عراق نداشتند.قاسم و ابراهيم جلو رفتند و شروع به صحبت كردند. طوري با آنها حرف زدند كه خيلي از آنها غيرتي شدند.
آخر صحبتها هم گفتند: هر كي مَرده و #غيرت داره و نميخواد دست اين بعثيها به ناموسش برسه با ما بياد.
🔸سخنان آنها باعث شد كه تقريباً همه سربازها حركت كردند.قاسم نيروها را آرايش داد و وارد شهر شديم. شروع كرديم به سنگربندي. چند نفر از سربازها گفتند: ما توپ 106 هم داريم.
قاسم هم منطقه خوبي را پيدا كرد و نشان داد. توپها را به آنجا انتقال دادند و شروع به شليك کردند.
با شليك چند گلوله توپ، تانكهاي عراقي عقب رفتند و پشت مواضع مستقر شدند. بچه هاي ما خيلي روحيه گرفتند.
🔸غروب روز دوم جنگ بود. قاسم خانه اي را به عنوان مقر انتخاب كرد كه به سنگر سربازها نزديكتر باشد. بعد به من گفت: برو به ابراهيم بگو بيا دعاي توسل بخوانيم.
شب چهارشنبه بود. من راه افتادم و قاسم مشغول نماز مغرب شد. هنوز زياد دور نشده بودم كه يك گلوله #خمپاره جلوي درب همان خانه منفجر شد.
گفتم: خدا رو شكر قاسم رفت تو اتاق. اما با اين حال برگشتم. ابراهيم هم كه صداي انفجار را شنيده بود سريع به طرف ما آمد.
🔸وارد اتاق شديم. چيزي كه ميديديم باورمان نميشد. يك تركش به اندازه دانه عدس از پنجره رد شده و به سينه #قاسم خورده بود. قاسم در حال نماز به آرزويش رسيد!
محمد بروجردي با شنيدن اين خبر خيلي ناراحت شد. آن شب كنار پيكر قاسم، دعاي #توسل را خوانديم.

📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
@taranomejavani