🔴 پرورشگاه چوپان دروغگو
✍عباسعبدی
🔘حساسيتهاي ما در جامعه
#ايران مناسب يك جامعه ايدهال و مطلوب نيست.در واقع نسبت به چيزهايي كه بايد حساس شويم و واكنش نشان دهيم، بيتفاوت هستيم،ولي در برابر امور کم اهمیت ديگر حساسيت داريم و رگهاي گردنمان متورم ميشود.مثل اين است كه در برابر يك بيماري ساده،فوري واكنش نشان دهيم، چون درد و ناراحتي دارد.دردي كه حس ميكنيم.ولي در برابر علايمي كه نشانهاي از سرطان است و هيچ دردي هم ندارد خيلي بيتفاوت و بيخيال رفتار ميكنيم.روشن است كه پيشرفت بيماري اخير به زودي فرد را از پا مياندازد ولي اولي دير يا زود خوب ميشود
🔘يكي از مسايلي كه متأسفانه كمتر به آن توجه ميكنيم، ايراد ادعاهايي عليه افراد و نهادها است بدون این که اثبات یا رد شود.ادعاهايي كه ميتواند اصل آن جرم باشد يا نباشد، ولي در هر صورت عوارض بد اجتماعي دارد
🔘يك روز ميگويند فلان آقا چقدر پول از
#عربستان گرفته است، روز ديگر انواع اظهارات را عليه وزير خارجه ميكنند كه فريادش را در ميآورند.حالا ميگويند كه با فلان كشور و بهمان كشور در حال رايزني و سازش هستند. يك روز ميگويند، فلان مدير دو تابعيتي است!همچنین می گویند 2500 گرينكارت را در جريان مذاكرات برجام گرفتهاند!! يك زمان گفتند فلان آقا در مراسم عروسي دخترش سكه ريخت روي سر عروس خانم،بعداً معلوم شد كه آن آقا اصولاً دختر ندارد! كار به جايي ميرسد كه وزارت خارجه اعلام ميكند كه براي هزارمين بار ادعاهاي فلان نماينده را تكذيب ميكند!! اين اتهامات و تخريبها به وفور مشاهده ميشود.
🔘وجود اين اتهامات و عدم رسيدگي به آنها، موجب ميشود كه فضاي جامعه به شدت غير اخلاقي و نامتعين شود.داستان
#چوپان_دروغگو را همه خواندهايم.هنگامي كه اتهامات ناروا رواج يافت و هيچ مرجعي هم به آنها رسيدگي نكرد، اعتبار ادعاهاي درست هم از ميان ميرود و اگر حتي يك روز يك خبر درست منتشر كردند، كسي باور نخواهد كرد.در چنين جامعهاي بصيرت و آگاهي اجتماعي از ميان ميرود، زيرا هيچ معيار معتبر و مستقلي وجود ندارد كه درباره اين اتهامات داوري نهايي كند و اگر نادرست است، گوينده مجازات شود و اگر درست است، فرد مورد اتهام پاسخگو شود.فقدان رسيدگيهاي سريع و بيطرفانه و نيز ضعف حقوقي ريشه چنين مشكلي هستند.تا كنون بارها و بارها شده كه برخي از افراد و مطبوعات هر اتهامي را خواستهاند به ديگران زدهاند، ولي دريغ از يك مواجهه درست و قانوني با آنان. مواردي كه اگر از سوي ديگران بود با اشد مجازات مواجه ميشد. حتی اگر ایراد اتهامات مستند هم باشد با افشاگر برخورد می شود.نمونه اش میان روزنامه نگاران فراوان است.در گذشته بوده و این روزها هم شاهد تکرارش هستیم. ولي اين تبعيض موجب تضعيف شديد اعتبار اظهارات و ادعاهاي موجود در سطح جامعه ميشود. مرز ميان راست و دروغ از ميان ميرود. مرز ميان گناهكار و بيگناه مخدوش ميشود. مردم به همه بدبين ميشوند، حتي افراد درستكار. همه در معرض اتهام قرار ميگيرند، بدون اينكه مرجعي براي دادرسي و صدور حكم وجود داشته باشد.
🔘مشكل مهم ديگر
#ضعف_حقوقي است. حتي اگر موردي پيش آيد كه حكمي صادر شود به علت آنكه مجازات آن زندان و شلاق است، به طور معمول شاکیان رضايت ميدهند و همين رضايت منشاء تجري و تكرار جرم ميشود. بويژه اينكه اگر كسي بخواهد شكايت كند، چون پايان آن را ميداند، كمتر وارد فرآيند دردسرآفرين شكايت ميشود.
🔘راهحل اين مشكل تغيير مجازات از شلاق و زندان به خسارت نقدي است. به اين معنا كه هر كس به ديگري اتهامی زند، كه نتيجه آن بدنامي ديگري باشد، بايد با جريمه جبران خسارت كند. و از آنجا كه مردم پول خود را خيلي دوست دارد، سعي ميكنند كمتر مرتكب چنين جرمي شوند. هزينههاي دادرسي و وكيل نيز بايد به عهده محكوم باشد.
🔘در جوامع غربي هزينههاي سنگيني براي اين نوع اتهامات بيمدرك در نظر ميگيرند و لذا هر فرد يا رسانهاي تمام كوشش خود را به كار ميبرد تا مبادا اتهام ناروايي را به كسي وارد كند، چون ميداند در صورت ناتواني در اثبات اتهام، با بدنامي و نيز هزينه سنگين مالي مواجه خواهد شد. بايد فرآيند دادرسي در اين باره را آسان و سريع نمود. در صورت ادامه اين وضع شخصيت غالب اجتماعي ما چوپان دروغگو خواهد بود. بصيرت از جامعه ما رخت برميبندد.
🔘در رسيدگي به شكايات نبايد هيچ تمايز قايل شد. هر كسي كه شهروند ايران است چه شاكي باشد و چه متهم بايد در برابر
#قانون يكسان باشند. اينكه برخي از افراد در مقابل
قانون برابرتر باشند پذيرفتني نيست. همه بايد مسئوليت اتهاماتي را كه عليه ديگران ميزنند بپذيرند. اگر چنين شود به احتمال زياد برخي روزنامهها و برخي از نمايندگان و صاحبان قدرت ديگر نميدانند چه بگويند و چه بنويسند. بايد جلوي سيل ويرانگر اتهامزني را گرفت تا ميان مجرم و بيگناه تمايز قايل شويم/ روزنامه ایران
🌏 @tahlilzamane