بیایید هر روز را با مطالعهٔ تفسیر از کلام الله مجید آغاز نماییم😊
در این کانال هر روز دو آیه از تفسیر تفهیم القرآن نشر
خواهد شد. در نشر این کانال سهیم باشید اجر تان با رب العالمین ❤️
اما برعکس این عائشه، ابن عباس، علی، جابر بن عبدالله، عطاء، طاؤس، حسن بصری، عمر بن عبدالعزیز و همه ی اهل ظاهر بر این باوراند که زن ایام عدت خود را در هر جایی که بخواهد میتواند سپری کند و حتی در این مدت به سفر هم میتواند
تفسیر 🍀 این عدت وفات برای زنانی کهن شوهرانشان حتی به طور کامل با آنان خلوت نکرده اند نیز هست. البته زن حامله از این عِدَّت مستثنا است. عِدَّت زن حامله وضع حمل است، چه این وضع حمل بلافاصله پس از فوت شوهر صورت بگیرد و چه چندین ماه پس از آن. «خود را نگه دارند» تنها به این معنا نیست که در این مُدّت از ازدواج خودداری کنند، بلکه مراد از آن این است که از آرایش نیز خودداری نمایند چنان که در روایات این احکام به صورت روشن وجود دارند که زن در ایام عدت از پوشیدن لباسهای رنگین و زیور آلات و از استعمال حنا، رنگ مو، سرمه، عطر و آرایش موها بایستی بپرهیزد. البته در این امر که آیا زن در ایام عدت میتواند از خانه خارج شود یا خیر اختلاف نظر وجود دارد. عمر، عثمان، ابن عمر، زید بن ثابت، ابن مسعود، ام سَلَمه رضی الله عنهم سعيد بن مسیب، ابراهيم نخعی، من بن سیرین و امامان چهارگانه رحمهم الله بر این باورند که زن در ایام عدت بایستی در خانه ای بماند که شوهرش در آن وفات کرده است.
تفسیر 💫 این حکم مربوط به صورتی است ن زوجین از یک دیگر جدا شده باشند، چه به صورت، طلاق، چه به صورت خلع و چه به صورت فسخ نکاح سو یا تفریق و زن بچه ی شیر خواری داشته باشد.
تفسیر 🍀 یعنی اگر شوهر زنی او را طلاق داده باشد و در مدت عِدَّت به او رجوع نکرده باشد و سپس پس از به پایان رسیدن عِدَّت هر دو به ازدواج مجدد با یکدیگر راضی باشند، اولیای زن نباید مانع این ازدواج شوند. همچنین یک مفهوم آن این نیز میتواند باشد که شخصی زنش را طلاق داده است و آن زن پس از سپری شدن عِدَّت از قید نکاح او آزاد شده بخواهد جای دیگری ازدواج کند، این شوهر سابق نباید مرتکب این کار پست بشود که مانع ازدواج او بشود و سعی کند که زنی را که او طلاق گفته دیگری با او ازدواج نکند.
تفسیر🍀 یعنی این حقیقت را که خدا به شما کتاب و حکمت عطا فرموده، مسئولیت بزرگِ راهنمایی جهانیان را به عهده شما گذاشته است، شما را «امّت وسط» قرار داده و بر نیکی و راستی، گواه قرار داده است فراموش نکنید. شایسته ی شما نیست که آیات الهی را بازیچه ی حیله ها و نیرنگها قرار داده از کلمات قانون برخلاف روح آن سوء استفاده نموده به جای ارایه راه راست به جهانیان، در خانههایتان به ظلم و ستم و بدرفتاری بپردازید
تفسیر 💫 یعنی این کار درست نیست که شخصی زنش را طلاق بدهد و پیش از به پایان رسیدن عدت تنها به این نیت رجوع کند که یک بار دیگر فرصت اذیت کردن او را به دست بیاورد. خدا توصیه می فرماید که اگر رجوع میکنید تنها با این نیت رجوع کنید که از این پس رفتار خوبی داشته باشید. و الا بهتر این است که محترمانه جدا شوید برای (توضیح بیشتر تفسیر آیه ی ۲۲۸ همین سوره ملاحظه شود)
تفسیر 💫 از احادیث صحیحه معلوم میشود که اگر شخصی فقط برای حلال کردن زن مطلقه اش برنامه ریزی نموده او را به ازدواج کسی در بیاورد و با او قرار بگذارد که پس از ازدواج او را طلاق دهد، این کار یک عمل به طور کامل نامشروعی است و چنین نکاحی نکاح نخواهد بود بلکه تنها یک رابطه ی نامشروع بوده و با چنین نکاح و طلاقِ برنامه ریزی شده ای زن برای شوهر سابقش هرگز حلال نخواهد شد. علی، ابن مسعود، ابو هریره و عقبه بن عامر متفقاً روایت کرده اند که رسول الله ﷺ چنین حلاله کننده (مُحَلِّل) و کسی که برای او این حلاله صورت میگیرد را مورد لعنت قرار داده است
تفسیر 🍀 در اصطلاح شریعت به این طلاق «خُلع» می گویند. یعنی این که یک زن چیزی به شوهرش به عنوان معاوضه بدهد و از او طلاق بگیرد.در این باره اگر در میان زن و شوهر در همان درون خانه توافقی صورت گرفته باشد، به همان توافق عمل میشود. اما اگر مسئله به دادگاه ارجاع داده شود، دادگاه تنها در این رابطه تحقیق می کند که آیا این زن به راستی آن قدر از شوهرش متنفر است که نمیتواند با او زندگی کند. پس از ثابت شدن این امر دادگاه اختیار دارد که هر فدیه ای را که مناسب میداند تعیین کند و شوهر بایستی آن فدیه را بپذیرد و زن را طلاق دهد به طور عموم فقیهان مناسب ندانسته اند که شوهر از زن بیش از چیزی که هنگام ازدواج به او داده از او باز ستاند. طلاقی که در صورت خلع داده میشود، طلاق باین است نه طلاق رجعی، چرا که گویا زن با دادن عوض این طلاق را خریده است از این رو برای شوهر حق رجوع باقی نمی ماند. البته اگر همین مرد و زن بار دیگر از هم راضی شوند و بخواهند دوباره با هم ازدواج کنند، این کار به طور کامل جایز است. نزد جمهور علما عده ی خلع همان عده ی طلاق است اما در ،ابوداود، ترمذی، ابن ماجه و غیره احادیث متعددی وجود دارد که از آنها معلوم میشود که رسول الله ﷺ عده ی آن را تنها یک حیض قرار داده بود و حضرت عثمان رضی الله عنه نیز در رابطه با یک پرونده ای همین حکم را داده بود (ابن كثير، جلد اول ص۲۷۶)
تفسیر💫 یعنی مهریه زیورآلات و لباس هایی که مرد به زنش داده نباید چیزی از آنها را از او باز ستاند. این امر جدای از حرمت برخلاف اصول اخلاقی اسلام هم است که انسان چیزی را که به کسی به صورت هبه یا هدیه داده آن را از او باز بطلبد. این کار پست در حدیث با فعل سگی تشبیه شده که پس از استفراغ آنچه را دفع کرده باز ببلعد. اما این فعل که شوهر بخواهد هنگام مرخص کردن همسرش همه ی آن چه را که زمانی به او داده بود از او باز ستاند به ویژه بسیار زشت است. اسلام برعکس این سفارش کرده که شوهر هنگام طلاق دادن زن از طرف خود چیزی به زن بدهد و او را رها کند همانگونه که در ادامه در آیه ی ۲۴۱ خواهد آمد.
روش درست طلاق آن گونه که از قرآن و حدیث معلوم میشود این است که به زن یک طلاق در حالت پاکیزگی داده شود. اگر ناراحتی و اختلاف آنان در زمانی اتفاق افتاده که زن حالت قاعدگی است، در آن هنگام طلاق دادن درست نیست، بلکه باید صبر کرد تا زن از ایام ماهیانه فارغ شود. سپس اگر دوست داشته باشد در پاکیزگی دوم یک طلاق دیگر بدهد، ولی بهتر این است که به همان یک طلاق اول بسنده کند. در این صورت شوهر این حق را دارد که پیش از سپری شدن عِدَّت هرگاه بخواهد رجوع کند و پس از سپری شدن عِدَّت باز هم این فرصت را دارند که با رضایت همدیگر دوباره تجدید ازدواج بکنند، اما در صورت وارد کردن طلاق سوم در پاکیزگی سوم نه شوهر حق رجوع در عدت را خواهد داشت و نه پس از سپری شدن عِدَّت فرصت ازدواج مجدد باقی می ماند. اما این روش که سه طلاق یک مرتبه با هم داده شوند، آن گونه که امروزه در میان افرادی نادان رایج است، این عمل با توجه به شریعت، سخت گناه است. رسول الله ﷺ آن را به شدت نکوهش فرمود و حتی نقل شده است که عمر رضی الله عنه کسی را که زنش را سه مرتبه یکجا طلاق میداد، شلاق میزد. اما با وجود گناه بودن این نحوه ی طلاق دادن، باز هم نزد امامان چهارگانه هر سه طلاق واقع میشوند و طلاق مغلظه می شود.
تفسیر 🍀 در این آیه ی مختصر یک خرابی اجتماعی بسیار بزرگی که در جامعه ی زمان جاهلیت عرب ها رایج بود اصلاح شده است. رسم و عرف عربها بر این بود که یک مرد میتوانست زنش را بی حد و حساب طلاق دهد. زنی که. شوهرش از او ناراحت میشد او را چندین بار طلاق می داد و هر بار رجوع میکرد، تا آن بیچاره نه بتواند با او زندگی کند و نه آزاد شده با دیگری ازدواج کند. این آیه ی قرآن مجید دروازه ی این ظلم را میبندد. از روی این آیه یک شوهر در یک پیوند زناشویی حداکثر دوبار میتواند زنش را طلاق رجعی بدهد. شوهری که زن عقدی خود را دو مرتبه طلاق رجعی داده است اگر برای بار سوم او را طلاق دهد زن از او به طور کامل جدا میشود.
تفسیر💫 در حکم این آیه نیز در میان فقیهان اختلاف نظر وجود دارد. گروهی بر این باورند که تا زمانی که زن از حیض سوم فارغ نشده و غسل نکرده است، تا آن زمان طلاق باین نمی شود و حق رجوع شوهر باقی است. رأى ابوبكر، عمر، علی، ابن عباس ابوموسی اشعری، ابن مسعود و صحابه بزرگ دیگر همین است و فقیهان حنفی نیز همین قول را گرفته اند. اما گروهی دیگر بر این باور است که به محض آغاز قاعدگی سوم زن، حق رجوع شوهر ساقط می شود. این قول عائشه، ابن عمر و زید بن ثابت رضی الله عنه است و فقهیان مالکی و شافعی همین قول را اختیار کرده اند. اما بایستی دانست که این حکم مربوط به زمانی است که شوهر همسرش را یک یا دو طلاق داده باشد. در صورت سه طلاق دادن حق رجوع شوهر ساقط می شود.