استاد ژاله آموزگار، ایزدبانوی نگهبان ایرانموضوع تاریخ ایران و زبان فارسى اخیراً مورد حملات گوناگون قرار گرفته است. نداشتن تاریخ منسجم یا زبانى کامل براى بیان مسائل جدى و فلسفى از اتهاماتى است که به ما وارد می کنند؛ من در یک سرى از مقالاتم سعى کرده ام به رد این اتهامات بپردازم.
ما هم تاریخ منسجم داشته ایم هم آن را در مواقع لازم ثبت کرده ایم و هم زبان ما زبان گویا و توانایى است. هرودوت زمانى که به نگارش تاریخ پرداخت ما کتیبه بیستون را که نماد تاریخ نگارى همزمان است داشته ایم.
هر زمان که در ایران نیاز به گفتن احساس شده، مطالب نوشته شده است. داریوش براى اثبات مشروعیت حکومت خود کتیبه بیستون را که یک شاهکار تاریخى است خلق کرد. داریوش در این اثر تاریخى، جغرافیاى زمان خود را شرح داده است؛ «تاریخ» جز این چه مفهومى مى تواند داشته باشد؟!
اما این درست است که پایه ادبیات کهن و نگارشهاى تاریخى ما بر سنت شفاهى استوار است. و یکى از دلایل آن اعتقاد به قداست کلام بوده است؛ کلام را امرى خدایى مى دانستند و نگارش را امرى مردمى. در هند و یونان نیز این تفکر دیده مى شود.
در هند، در یک متن ودایى این مضمون که نباید واژگان را در نگارش زندانى کرد، به چشم می خورد. در یونان نیز ایلیاد هومر اثرى شفاهى بوده و بعدها مکتوب شده است.
#ژاله_آموزگار#زبان_فارسی#تاریخ_ایران#ایرانشهری#ایران_باستان #ادبیات_ایران_باستان@Siroosshamisa